تاریخ: ۱۴۰۱/۱/۲۱
انسان بودن در عصر هوش مصنوعی چه معنایی دارد؟

 

هوش مصنوعی به سرعت در جهان امروزی ما در حال گسترده شدن است و رفتار‌ها و اعمال ما را شکل می‌دهد، اما در دنیایی که هوش مصنوعی به طور کامل دنیای ما را تسخیر کند، انسان بودن ما چه معنایی خواهد داشت.

 

از سال ۱۹۴۳ که رایانه‌های الکترونیکی اختراع شد، هوش مصنوعی پا به زندگی ما انسان‌ها گذاشت و به سرعت در تمام شئون زندگی ما نفوذ کرد. اکنون هوش مصنوعی نه تنها در زندگی ما حضور دارد بلکه به رفتار‌ها و اعمال ما نیز جهت می‌دهد با این حال بسیاری از کارشناسان در خصوص حضور هوش مصنوعی در زندگی ما بر این باورند که ما هنوز در ابتدای راه قرار داریم.

به گزارش هاژه به نقل از فرارو، آینده هوش مصنوعی و نقش آن در زندگی ما، امری غیر قابل انکار خواهد بود، اما جدای از خود مقوله هوش مصنوعی، خود ما چه سرنوشتی خواهیم داشت. به زبان دیگر در عصری که عوامل هوش مصنوعی تصمیماتی می‌گیرند که اعمال انسان را شکل می‌دهد، انسان بودن به چه معناست؟ این یک سوال عمیق و بدون پاسخ آسان است که در چند سال گذشته در ذهن Dan Huttenlocher، رئیس دانشکده محاسبات دانشگاه MIT بوده است.

هاتنلوچر که همچنین استاد دپارتمان مهندسی برق نیز است، می‌گوید: «پیشرفت‌ها در هوش مصنوعی اتفاق خواهد افتاد، اما مقصدی که با این پیشرفت‌ها به آن می‌رسیم به ما بستگی دارد، و دور از دسترس به نظر می‌رسد.» همراه با اریک اشمیت، مدیر عامل سابق گوگل و هنری کیسینجر، سیاستمدار و متفکر آمریکایی، هاتنلوچر اخیراً برخی از مشکلات ناشی از ظهور هوش مصنوعی را در کتاب «عصر هوش مصنوعی: و آینده بشری ما» بررسی کرده است. هاتنلوچر و همکارانش در این کتاب خاطر نشان می‌کنند: «اعتقاد ما این است که برای رسیدن به این هدف، به گفت‌وگوی آگاهانه‌تر و گفتگوی چندجانبه‌تر نیاز داریم. امید ما این است که این کتاب مردم را به انجام این کار علاقه‌مند کند.»

در حال حاضر، با نزدیک به دو سال و نیم ریاست کالج، هاتنلوچر علوم کامپیوتر را در تمام زمینه‌های تحصیلی در MIT ادغام کرده و در عین حال به دانشجویان آموزش می‌دهد که از ابزار‌های قدرتمندی مانند هوش مصنوعی به‌طور اخلاقی و مسئولانه استفاده کنند. این ماموریت تا حدی از طریق دو ابتکار در دانشگاه انجام می‌شود که یکی زمینه مشترک برای آموزش رایانه و دیگری مسئولیت‌های اجتماعی و اخلاقی محاسبات SERC است. محاسبات SERC توسط تحقیقات و فعالیت‌های علمی متعدد، مانند هوش مصنوعی برای برابری مراقبت‌های بهداشتی و ابتکار تحقیقاتی برای مبارزه با نژادپرستی سیستمیک تکمیل می‌شود. The Common Ground از توسعه دوره‌های بین رشته‌ای که محاسبات را در سایر زمینه‌های تحصیلی ادغام می‌کند، پشتیبانی می‌کند، در حالی که ابتکار SERC ابزار‌هایی را ارائه می‌دهد که به محققان، مربیان و دانش آموزان کمک می‌کند تا درک کنند که چگونه می‌توانند مسائل مربوط به تأثیرات محاسبات را در مراحل اولیه تحقیق درک کنند.

هاتنلوچر می‌گوید: «تأثیرات اجتماعی و پیامد‌های اخلاقی پیرامون محاسبات چیز‌هایی هستند که باید از همان ابتدا در نظر گرفته شوند، نه بعد از واقعیت.» هاتنلوچر که از سنین پایین یک متفکر عمیق بود، در نوجوانی شروع به اندیشیدن به سوالاتی در خصوص پیوند هوش انسانی و محاسبات کرد. او قبل از ورود به دبیرستان برنامه‌نویسی را آموخت که در دهه ۱۹۷۰ یک امر نادر بود. والدین او، که هر دو تحصیل کرده دانشگاهی و بر جنبه‌های ذهن انسان مطالعه می‌کردند، بر مسیری که او دنبال می‌کرد تأثیر گذاشتند. پدرش یک متخصص مغز و اعصاب در دانشکده پزشکی دانشگاه شیکاگو بود که رشد مغز را مطالعه می‌کرد، در حالی که مادرش استاد روانشناسی شناختی در همان موسسه بود.

هاتنلوچر یک رشته مشترک در علوم کامپیوتر و روانشناسی شناختی را در مقطع کارشناسی در دانشگاه میشیگان دنبال کرد تا این دو رشته را به هم نزدیک کند. هنگامی که زمان درخواست برای تحصیلات تکمیلی فرا رسید، او بخاطر علایق دوگانه خود در رشته نوپای هوش مصنوعی در دانشگاه MIT ثبت نام کرد. او در حین اخذ مدرک کارشناسی ارشد و دکترا (به ترتیب در سال‌های ۱۹۸۴ و ۱۹۸۸) در زمینه تشخیص گفتار، تشخیص اشیا و بینایی کامپیوتر تحقیق کرد. او مجذوب این شد که چگونه ماشین‌ها می‌توانند به طور مستقیم دنیای اطراف خود را درک کنند.

هاتنلوچر در اوایل کار تحقیقاتی خود، به جای استفاده از رویکرد‌های بهینه سازی عمومی که در آن زمان رایج‌تر بود، رویکرد الگوریتمی تری برای حل مشکلات بینش کامپیوتری در پیش گرفت. برخی از تکنیک‌هایی که او و همکارانش توسعه دادند، مانند استفاده از نمایش یک تصویر مبتنی بر نمودار، با گذشت بیش از ۲۰ سال هنوز مورد استفاده قرار می‌گیرد. بعدها، او و همکارانش برخی از اولین مطالعات را در مورد چگونگی گرد هم آمدن جوامع در شبکه‌های اجتماعی انجام دادند. در آن روز‌های قبل از فیس بوک، آن‌ها LiveJournal را توسعه دادند، یک سایت شبکه اجتماعی که در اوایل دهه ۲۰۰۰ محبوب بود. کار آن‌ها نشان داد که تمایل یک فرد برای پیوستن به یک جامعه آنلاین نه تنها تحت تأثیر تعداد دوستانی است که در آن جامعه دارند، بلکه تحت تأثیر نحوه ارتباط آن دوستان با یکدیگر نیز قرار می‌گیرد.

هاتنلوچر علاوه بر تحقیق، علاقه زیادی به پر کردن شکاف بین رشته‌ها داشت. او در سال ۲۰۰۹ به عنوان رئیس دانشکده بین‌رشته‌ای محاسبات و علوم اطلاعات در کرنل منصوب شد. این نقش او را به خوبی آماده کرد تا رئیس دانشکده محاسبات شوارتزمن MIT شود، که راه اندازی آن نشان دهنده مهم‌ترین تغییر ساختاری در مؤسسه از اوایل دهه ۱۹۵۰ بود. در همین دوره بود که او با اریک اشمیت و هنری کسینجر آشنا شد بحث‌ها و گفتگو‌های آن‌ها درباره هوش مصنوعی آغاز شد.

هاتنلوچر در خصوص این دوره می‌گوید: «زمانی که شروع به صحبت در مورد این سؤالات کردیم، متوجه شدیم که زمینه تاریخی و فلسفی گسترده‌تر برای عصر هوش مصنوعی چیزی نیست که زیاد به آن توجه شده باشد. وقتی مردم به مسائل اجتماعی و اخلاقی پیرامون محاسبات نگاه می‌کنند، معمولاً روی مشکل فعلی متمرکز می‌شود که حیاتی است، اما ما فکر می‌کنیم این چارچوب گسترده‌تر نیز مهم است.» وی می‌افزاید؛ پیشرفت‌ها به‌قدری سریع اتفاق می‌افتد که فشار زیادی بر مؤسسات آموزشی ایجاد می‌کند. دوره‌های آکادمیک باید محاسبات را به عنوان بخشی از ساختار فکری خود داشته باشند، به‌ویژه که هوش مصنوعی همچنان به بخش بزرگ‌تری از زندگی روزمره تبدیل می‌شود. مشکلات این حوزه نیز فقط مربوط به دانشمندان یا مهندسان کامپیوتر نیست بلکه دانشمندان علوم اجتماعی یا انسان‌گرایان نیز باید در این عرصه حضور داشته باشند. در چنین شرایطی خواهد بود که می‌توانیم انسان بودن خود در عصر هوش مصنوعی نیز حفظ کنیم وگرنه دچار گرفتاری‌های بزرگی خواهیم شد.

در نهایت هاتنلوچر و همکاران خود باور دارند که هوش مصنوعی و تمام مظاهر آن، آینده تغییر ناپذیر ما انسان‌ها خواهد بود، اما اینکه این آینده انسان بودن ما را حفظ کند یا خیر، به خود ما بستگی خواهد داشت. در صورتی که نخواهیم با یک همکاری بین رشته‌ای ساختار هوش مصنوعی را توسعه دهیم، آینده چیزی جز از دست رفتن برخی مظاهر انسان بودن ما در پی نخواهد داشت، اما اگر تمام کارشناسان علوم مختلف را در این عرصه دخالت دهیم، می‌توانیم از عصر هوش مصنوعی با حفظ انسان بودنمان لذت ببریم.