به گزارش هاژه به نقل از میگنا، مثلث های آسیب زا وقتی بروز می کند که اضطراب در رابطه دو نفری تشدید می شود، طبیعتاً پاسخ های زوج یکی از موارد است: حل مسأله با پرداختن به معضل رابطه شان، قطع کامل رابطه در صورت گذشتن فشار عاطفی از آستانه تحمل، وارد کردن شخص سوم به رابطه که امکان پاسخی غیر از دو پاسخ فوق را فراهم می کند.
رفتار اعضای یک خانواده تابعی از رفتار سایر اعضای خانواده است و خانواده همانند هر سیستمی متمایل به تعادل می باشد. لذا رفتار اعضای آن در مجموع به گونه ای است که تعادل سیستم حفظ شود. حتی اگر این رفتار، رفتار نابهنجار باشد. لذا اگر رفتار فرد مغایر چیزی باشد که سیستم را در حالت تعادل نگه داشته، سیستم برای مقابله با این انحراف و حفظ تعادل خود فعال می شود.
رابطه مثلثی چیست؟
همانگونه که همه ما می دانیم، یک مثلث از راس تشکیل شده است و اطلاق این واژه به رابطه ی افراد نشانگر حضور سه نفر می باشد. زمانی که اختلافات زناشویی و مشکلاتی بین زوجین صورت می گیرد، یکی از زوجین برای رفع مشکل شخص ثالثی را وارد رابطه خود می کند که متخصصان امور خانواده رابطه به وجود آمده را رابطه مثلثی می نامند.
امروزه با پیدایش شبکه های مجازی و ارتباطات راحت این افراد در بستر آنلاین؛ زیاد پیش می آید که مرد یا زنی سفره دل خود را برای شخص دیگری باز کند! در ابتدای راه زن یا مرد احساس می کنند که با شخصی درد دل کرده اند و سبک شده اند، اما کمی که رابطه به جلو می رود، خیلی از چیزها عوض می شود و آن نقطه دقیقا جاییست که شعله عواقب رابطه برافروخته می شود.
رابطه ای که برای حل کردن مشکلات میان دو نفر شکل گرفته بود، اکنون نه تنها مشکلات بین آن دو نفر حل نشده است، بلکه اکنون یک نفر هم اضافه شده و رابطه مثلثی یا در مواقع حاد تر خیانت به همسر به وجود می آید. تا پیش از رواج فضای مجازی، روابط مثلثی بین شخص سومی همچون مادر زن، مادر شوهر، همکار و... برقرار می شد، اما اکنون شرایط حادتر شده و جامعه گسترده تری شانس حضور در رابطه مثلثی را دارند. دلیل رابطه مثلثی هم همانگونه که گفتیم، در اغلب موارد مرتفع کردن مشکلات میان زوجین است که گاه با رضایت هر دو طرف شخص سوم وارد رابطه می شود و گاهی هم بدون اطلاع و فقط به تمایل یکی از زوجین صورت می گیرد.
خیانت در رابطه مثلثی
از بدترین عواقب روابط مثلثی، خیانت است که نقطه پایانی این رابطه به حساب می آید. در پایان رابطه مثلثی شخص سوم از معایب همسر طرف مقابل آگاه شده و اگر جنس مخالف باشد با تامین چنین معایبی طرف مقابل را دلبسته خود کرده و او را هر روزی که می گذرد از همسرش دورتر می کند.
مثلث سازی در روانشناسی چیست؟
در خانواده ها معمولا پدر و مادری که با هم مشکل دارند با یکی از بچه ها بر علیه والد دیگر ائتلافی تشکیل می دهند و فرزند را به سمت خودشان می کشانند؛ یعنی هر یک از والدین می خواهد که بر ضد دیگری با کودک متحد شود. در این نوع خانواده ها، هر نوع حرکتی که کودک انجام دهد، از سوی یکی از والدین نوعی تبانی با طرف مقابل تفسیر می شود که به منظور حمله به وی صورت گرفته است. در روانشناسی این فرآیند را مثلث سازی می نامند.
مثلث سازی در خانواده زمانی بروز می کند که زوجین یا خانواده دچار استرس و مشکل در رابطه اشان با طرف مقابل می شوند. راهکارهایی که زوجین یا خانواده در این زمینه به کار می برند این است:
۱) مشکل شان را با هم در میان می گذارند و به نتیجه واحد می رسند.
۲) رابطه را کاملاً قطع می کنند و از هم جدا می شوند.
۳) شخص سومی را وارد رابطه می کنند که این همان مثلث سازی در رابطه یا خیانت است.
مثلث سازی، نوعی دستکاری، و استفاده فرد از تهدیدهای محرومیت یا دست بردن در کاری توصیف می شود. هدف تقسیم و تسخیر است. مثلث سازی شامل استفاده از ارتباطات غیرمستقیم و اغلب پشت سر کسی است. در لیست رفتارهای سمی، مثلث سازی ممکن است شناخته شده ترین رفتار باشد.
در مثلث سازی دو نفر ائتلاف پنهان و آشکار را بر علیه شخص سوم انجام می دهند. مثلاً مادر و فرزند به طور پنهان یا آشکار بر علیه پدر با هم متحد می شوند. این کار به طور موقت تنش رابطه والدین را کمتر می کند. مثلث عاطفی دور تکراری از تعامل، ارتباطات و صحبت هایی است که ۳ نفر در آن درگیر هستند. پس در هر مثلث دو شخص نزدیک به هم و یک شخص در حاشیه وجود دارد.
بوهن معتقد است که رابطه دوتایی ذاتاً ناپایدار است و حفظ تعادل آن دشوار است. بخاطر همین مثلث در تمام سیستم های عاطفی از جمله خانواده به طور قطع بروز می کند. مثلث وقتی شکل می گیرد که مشکل دو نفر با گفتگو حل نمی شود. برای همین توجه آنها به چیزی خارج از حیطه حساس و خطرناک رابطه که ممکن است به هم بخورد، جلب می شود، بنابراین شخص دیگری را به صورت پنهان و آشکار وارد رابطه می کنند.
البته مثلث سازی فقط به این حالت منسوب نمی شود و در بسیاری از روابط دیگر حتی روابط اجتماعی نیز رخ می دهد؛ مانند زمانی که دو نفر با هم اختلاف دارند و پای نفر سوم را وسط می کشند. این فرآیند گاهی آسیب زا نیست و به تعادل سیستم کمک می کند اما در بسیاری موارد، وقتی رابطه به شدت آسیب زا باشد، می تواند مخل و ناراحت کننده شود.
مثلث یا گروه سه نفری امکان الحاق یا ائتلاف پنهان یا آشکار هر دو نفر را علیه اقتدار شخص سوم فراهم می کند. در این صورت، مشکل زوج در نزاع هایی خودنمایی می کند که خود رابطه زناشویی را تهدید نمی کند. به نظر ” موری بوئن ” نظریه پرداز خانواده درمانی، چون رابطه دوتایی ذاتاً ناپایدار و حفظ تعادل آن دشوار است، مثلث در تمام سیستم های عاطفی ( از جمله خانواده ها ) به طور قطع بروز می کند. در هر مثلث دو شخص نزدیک به هم وجود دارد و شخص سومی که در حاشیه است.
از نظر بوئن متداول ترین مثلث آسیب زا، تنش بین والدین با وجود پدری است که موضع حاشیه ای، منفعل یا ضعیف پیدا می کند، و مادر و فرزند را در تعارض باقی می گذارد.
در اصل مثلث سازی با شخص سوم وسیله انحراف سازی تعارض و توجه زوجین به یک فضا یا فرد دیگری است که می تواند معشوقه، فرزند، عضوی از اعضاء فامیل یا یک مشاور باشد. مثلث سازی یک جریان عمدی یا منطقی نیست بلکه یک جریان هیجانی و واکنشی است که لطمه به خواسته ها و نیازها می زند.
گرچه مشکل اساسی در روابط والدین است، پدر می تواند خود را در حالی از نزاع کنار بکشد که مادر و فرزند با هم مبارزه می کنند. بوئن این الگو را ” فرایند فرافکنی خانواده ” می نامد. در واقع مشکل اصلی در روابط زن و شوهر وجود دارد اما با این فرآیند از صنحه ی روابط آنها خارج می شود و جابه جایی پیدا می کند در روابط والد و فرزندی.
خانواده ها همین الگوی مثلثی را سال ها ادامه می دهند. فرزند سال ها موضع ” همیشه بازنده ” را به راحتی می پذیرد و حتی برای بقاء و تعادل سیستم خانواده داوطلب آن می شود. در بعضی اشکال مثلث های آسیب زا پدر نهایتا به مادر متعارض می شود و فرزند را به موضع ” حاشیه ای ” سوق می دهد. فرزند هم می آموزد که چطور موضع حاشیه ای خود را حفظ کند و والدین را با هم رو به رو کند.
در این مطلب می خواهیم این فرآیند را زمانی که والدین در مرحله طلاق و پس از آن قرار دارند و از کودک خود برای ائتلاف استفاده میکنند، تحلیل کنیم؛ ببینیم چه آسیب های دارد و چه راهکارهای برای خارج شدن از این ائتلاف آسیب زا، وجود دارد.
مثلث آسیب زا عاطفی
مثلث های آسیب زا عاطفی وقتی شکل می گیرد که مشکل دو نفره با گفت و گو حل نمی شود و بنابراین توجه آنها به چیزی خارج از حیطه ی حساس و خطرناک رابطه ی آنها معطوف می شود. در حقیقت شخص سوم ( معشوقه، فرزند، فامیل، حتی مشاور ) وسیله ی انحراف یا بیراهه روی و البته کاهش شدت تعارض اولیه است. مثلث عاطفی به وجود می آید که به زوج پریشان مفری برای گریز از رو به رو شدن با مشکلات و سر خوردن هایی بدهد که یکی یا هر دوی آنها از آن ترس دارند و کمتر درباره ی آن بی پرده صحبت می کنند. با درگیر شدن شخص سوم، تنش رابطه پخش گردد و نقش و سهم هر کدام گم می شود.
گرچه مثلث سازی باعث یک رشته بگو مگوهای زیادی می شود، اما نزاع نهایی را که می تواند باعث شکست یکی از آنها و یا تخریب سیستم عاطفی شود، معوق می گذارد. مشکل وقتی بروز می کند که ” شخص متعلق به یک سیستم عاطفی متفاوت “، به واقعیت قواعد ناگفته و ناگفتنی گردش خانواده ای که به آنها ملحق شده ( خانواده ی همسرش ) پی می برد و احساس می کند که وضعیت و روابط کاملاً غیر عادی است.
از آن پس محور مرافعه ممکن است شخص سپربلا یا مسائل مربوط به او باشد، نه تنش بین خود زن و شوهر، تا وقتی این مثلث عاطفی برقرار باشد، مشکل این دو نفر حل نخواهد شد، اما خود رابطه نیز چندان در خطر نخواهد بود.
مثلث های آسیب زا موقت
در زندگی روزمره مثلث های موقت شکل می گیرد. مثلاً اگر بگو مگوی دو دوست باعث تنش و در نهایت مشکلی در رابطه ی آنها شود، آنها بگو مگوی خود را به شخص سومی می کشانند و تمام اضطراب و احساس های منفی خود را سر او خالی می کنند، و با این کار رابطه خود را از خطر بدتر شدن نجات می دهند. این گونه مثلث سازی های مربوط به روابط دو نفری، می تواند بسیار سازگار و دارای بار تطابقی با وضعیت موجود باشد. موقعیت های زیادی وجود دارد که پل زدن مشکلات عاقلانه ترین کاری است که دو نفر می توانند انجام دهند. اما در مثلث هایی که در بین خویشاندان نزدیک سببی و نسبی یا اعضای خانواده شکل می گیرد، ” افراد در گیر ” آن گرفتار نقش های تکراری، نامنعطف و دردناک می شوند. مثلث والدین و کودک یکی از متداول ترین مثلث ها است.
در مثلث های دشوار زناشویی هم مثلث زن و شوهر با مادر زن، یا مادر شوهر از همه متداول تر و شهره ی خاص و عام است. فامیل همسر به سهولت قربانی و سپربلای تنش های خانواده و زناشویی می شوند. تنفر از مادر یا خواهر همسر به خاطر بی مهر بودن فرزند آسان تر از قبول بی مهر و عاطفه بودن فرزند است. برای عروس آسان تر است که از دخالت مادر شوهرش شاکی باشد تا این که مستقیماً از شوهرش بخواهد جلوی دخالت مادرش را بگیرد. بستگان و رابطه ی آنها طبیعی ترین بستر تمام مثلث های آسیب زا ست که تا حال بحث شد، مثلث های دائمی تلقی می شوند،بدین معنا که شاید تا مرگ یکی از سه عضو مثلث ادامه پیدا کنند.
انواع مثلث سازی در خانواده
مثلث فرازناشویی
اینکه یکی از زوجین برای فرار از مشکلات با طرف مقابل با فردی دیگر ، رابطه خارج از زناشویی شکل دهد. البته در برخی از خانواده ها بعضی از مثلث ها ، مثلث دیگری را رقم می زنند. مثلاً اگر مادر با یکی از فرزندان مثلث سازی کرده و پدر در حاشیه باشد احتمال دارد پدر در مثلث دیگری ارتباط فرازناشویی شکل دهد که این یعنی پدر با یک خانم دیگر رابطه برقرار می کند. این موضوع توسط مشاور خانواده و در درمان روی بازسازی رابطه بعد از خیانت کار می شود.
مثلث والدین با فرزند
در این نوع مثلث سازی فرزند با یکی از زوجین رابطه خوبی پیدا می کند و والد دیگر به حاشیه رانده می شود و یا فرزند با رفتارهایی که انجام می دهد هر دو والد را بر علیه خودش می شوراند. این باعث مثلث سازی در خانواده می شود و سطح دعواهای زوجین بالاتر نرود و رابطه به طور موقت دچار مشکل نشود. حتی ممکن است که فرزند با یک نسل دیگر مثلث سازی را بر علیه والدین خودش تشکیل دهد یعنی با مادربزرگ یا دایی یا…. مثلثی را تشکیل دهد.
مثلث نسل دیگر
این یعنی هر کدام از زوجین، والدین خودشان را وارد رابطه می کنند.
چرا یارگیری می کنیم؟
واقعیت این است که همه ما در معرض نوعی از مثلث سازی قرار داریم؛ وقتی پدر و مادر درباره روش تربیتی فرزند با یکدیگر دعوا می کنند، مثلث سازی شکل می گیرد؛ زمانی که در خانواده ها روابط خارج از خانواده شکل می گیرد و نفر سوم وارد زندگی می شود و … مشکلات انسان ها به اندازه مخفی کاری های آن هاست و مشکلات معمولا مثلث طلب هستند. وقتی زن و شوهری که از قدرت یکسانی برخوردار نیستند و سر مساله مهمی با هم به توافق نمی رسند، زوجی که دارای قدرت کمتری است برای خروج از آن تنش و برای حفظ موجودیت بیشتر خود در رابطه به ناچار به سمت شخص یا اشخاص سومی حرکت می کند که داری قدرت کمتر ولی قابل توجه است و آن فرد گاهی یکی از فرزندان است.
در چنین موقعیتی، شخصی که قدرت اول را داشته یا باید تسلیم شود، یا کنار بکشد، یا فشار را بیشتر کند و همچنین می تواند به سمت یکی دیگر از اعضای خانواده برود و مثلث در مثلث را شکل دهد ؛ اگر وضعیت حل و فصل نشود اعضای دیگر خانواده به ناچار و یا به میل خود برای کم کردن مشکلات وارد رابطه می شوند. در کل زمانی که دو نفر نخواهند معضل رابطه شان را براساس مذاکره حل کنند و در عین حال امکان قطع رابطه نیز وجود ندارد (مثلا به خاطر وجود فرزند –حتی پس از طلاق-) امکان شکل گیری مثلث (یارگیری یا ائتلاف) وجود دارد.
یارگیری با ما و کودک ما چه می کند؟
همان طور که گفته شد، وقتی تنش ها بین والدین (زن و شوهر سابق) طولانی و بدون راه حل باقی می ماند، آن ها به یارگیری رو می آورند و فرد سومی را که همان فرزند است، وارد می کنند. در این حالت ممکن است تنش ها تا حدی حل شود، اما در طولانی مدت، این تنش ها به شکل واقعی حل نمی شود. شاید همین یارکشی قبل از طلاق باعث بروز تنش و در نهایت درگیری و طلاق شده بود! به بیانی دیگر، یارگیری ها در کوتاه مدت تنش را کاهش می دهند، اما در درازمدت مشکلاتی برای افراد به جا می گذارند که بهتر است عطایش را به لقایش بخشید. هیجانهای منفی مانند خشم، تنش، افسردگی و اضطراب از آسیب های این یارگیری است.
فردی که علیه او یارگیری شده، احساس طرد می کند و خشم ناشی از آن باعث می شود از هر تلاشی برای آسیب زدن به دو نفر دیگر که با هم ائتلاف کردند، انجام دهد؛ مثلا پدری که خشمگین از ائتلاف مادر و فرزند است، ممکن است اجازه ملاقات ندهد یا دائما بهانه بیاورد. کودک نیز از فشار واسط هگری خسته میشود و ممکن است غمگین و مضطرب شود چون گاهی نمی داند چگونه و در چه موقعیتی باید تصمیم درست را بگیرد. طرف دیگر هم دائما تنش زیادی را برای حفظ ائتلاف تحمل می کند، مثلا مادر ممکن است به فرزند خود باجهای زیادی جهت یارکشی بدهد.
این هیجانات منفی می تواند باعث بروز آزارهای مختلف کلامی، جسمی و… بین دو طرف شود. کاهش قدرت و اعتبار هر دو والد از دیگر آسیب های این ائتلاف است. کودک می بیند که هر کدام از والدین جهت یارکشی، والد دیگر را تخریب می کند و قوانین او را زیر سوال می برد. این فرآیند در نهایت به ضرر اعتبار هر دو والد است.
در این شرایط کودکان خیلی زود یاد می گیرند که اگر می خواهند چیزی به دست بیاورند، بهتر است والدین در یک جبهه نباشند. آن وقت او طرف کسی را می گیرد که خواسته او را برآورده کند. فکر نکنید این کار بدجنسی است، در واقع، کودک عمدا این کار را انجام نمی دهد. در فضای رابطه این راه را برای برآورده کردن خواسته هایش یاد گرفته است. این خصوصیت در فرزند می تواند در روابط آینده او نیز آسیب زا باشد. در کل فرسایندگی روانی برای طرفین و اثرات مخرب تربیتی، دو محصول این ائتلاف است.
علائم مثلث سازی
مثلث سازی رویکردی است که توسط افراد مختلفی که یک ویژگی مشترک دارند، به کار می رود: ناامنی. در نتیجه، آن ها مایلند دیگران را به روش های مضر برای دستیابی به خواسته های خود دستکاری کنند تا احساس امنیت در یک رابطه داشته باشند. به عبارتی فرد در مثلث سازی شخص دیگری را وارد رابطه دو نفره یا خانوادگی خود می کند تا بتواند به نفع خود کاری را انجام دهد و در واقع برای خود یارگیری می کند. مثلث سازی یک استراتژی بسیار موثر برای دستیابی به برتری نسبت به رقبای شناخته شده با دستکاری آن ها در درگیری و بحث های بین یکدیگر است. مثلث سازی روشی است که افراد خودخواه برای راحتی و محافظت از منافع خود استفاده می کنند.
مثال ها:
- اگر والدینی از تأیید شخصیت و فردگرایی فرزندان خود امتناع ورزند، و در عین حال، با خواهر و برادر دیگر بسیار متفاوت رفتار کنند و از برقراری ارتباط با آن فرزند جلوگیری کنند، این رفتار والدین، نمونه ای از مثلث بندی است.
- اگر یک شریک یا دوست از شخص دیگری برای ایجاد یک فضای خصمانه، ایجاد درام یا فشار بر شما برای انجام کارهایی که در صورت معمول آن را انجام نمی دهید، استفاده کند، این مثلث بندی است.
- افراد همچنین از مثلث استفاده می کنند تا شخص دیگری را بدون اینکه مستقیماً با شخصی که با او مشکل دارند، وارد رابطه یا دوستی شود.
- برخی از افراد مبتلا به اختلالات شخصیتی خوشه B همچون موارد زیر تمایل دارند خود را در رابطه با سطح رقابت خود با دیگران ببینند یا قضاوت کنند.
اختلال شخصیت خودشیفته
اختلال شخصیت ضد اجتماعی
اختلال شخصیت هیستریونیک
اختلال شخصیت مرزی
چگونه افراد مبتلا به NPD یا شخصیت خود شیفته از مثلث استفاده می کنند؟
برخی از افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ممکن است با استفاده از مثلث سازی احساس برتری خود را افزایش دهند، عزت نفس خود را حفظ کنند و سایر افراد را بی ارزش جلوه دهند در حالی که این رفتار تعادل رقبای احتمالی را از بین می برد. آن ها با استفاده از این روش با بچه هایی که از آن برای کمک به بحث و جدل درست کردن در دوران راهنمایی و دبیرستان استفاده می کنند، تفاوت چندانی ندارند.
چگونه افراد مبتلا به BPD از مثلث استفاده می کنند؟
افرادی که اختلال شخصیت مرزی دارند، بر دریافت اطمینان از اینکه دوست دارند از احساس رها شدن اجتناب کنند، تمرکز میکنند. آن ها ممکن است برای اثبات عشق و تعهد خود به دیگران از مثلث برای دستکاری شخصی، برای ایجاد احساس حسادت استفاده کنند.
مثلث سازی در روابط
مثلث سازی می تواند در اشکال مختلفی وجود داشته باشد. ابتدا، بیایید نگاهی به چگونگی نشان دادن مثلث بندی در پویایی خانواده و روابط عاشقانه بیندازیم. ------ در خانواده هایی که مادر خودشیفته به یک فرزند اهمیت زیادی می دهد و به فرزند دیگر اهمیت کمی می دهد در یک واحد خانوادگی ناکارآمد، مراقب ناسالم، سمی و غالباً خودخواه، اخلاقیات خودش و تصویر فرومایه ذهنی خود را به دو قسمت از هم متمایز شده تقسیم می کند و این احساسات را بر روی فرزندانشان تقسیم می کنند. در نتیجه، یک کودک به بچه طلایی و مهم خانواده تبدیل می شود که هیچ کاری نمی تواند بکند، در حالی که کودک دیگر به فرزند نالایق تبدیل می شود. کودک طلایی ایده آل است و هیچ کاری نمی تواند بکند. با این حال، کودک دیگر بی ارزش است و فقط می تواند کار اشتباهی انجام دهد. این پیش بینی ها ممکن است در طول زمان متفاوت باشد و بسته به احساس مراقب در مورد کودک در آن زمان تغییر می کند.
مثلث سازی در مشارکت ها و روابط عاشقانه
فرد در یک رابطه رمانتیک، غالباً شخص دیگری را برای ایجاد تنش، سردرگمی و حسادت وارد رابطه صمیمی خود می کند. با این حال، فرد معمولاً از توجه، چه منفی و چه مثبت، لذت می برد و حتی ممکن است به افراد وارد شده در این مثلث در مورد یکدیگر اطلاع دهد تا بتوانند برای جلب توجه بجنگند. گاهی اوقات، افراد مثلثی حتی نمی دانند که از آن ها برای دستکاری یا برانگیختن حس حسادت دیگران استفاده می شود، یا ممکن است فقط یکی از آن ها آگاه باشد. از آن بدتر، ممکن است یک فرد خودشیفته تمایل داشته باشد کسی را که دیگر با او در ارتباط نیست، مثلث کند تا افرادی را که با او در ارتباط هستند کنترل کند. در نوع خانوادگی مثلث، تقسیم و فرافکنی نیز رخ می دهد. شریک زندگی یا دوست جدید کاملا ایده آل است، در حالی که شخص قبلی در آن موقعیت کاملاً ناقص دیده می شود. شخصی که ایده آل شده یا از ارزش آن کاسته می شود کاملاً ذهنی است و به ذهن شخص دستکاری کننده بستگی دارد.
تأثیر مثلث بندی
وقتی کسی مثلث بندی را تجربه می کند، ممکن است از آنچه دیگران فکر می کنند و از احساس تحقیر، نگرانی و محافظتی که از خود می کنند، بترسد. شما ممکن است نیاز داشته باشید که وقایع را به غلط توضیح دهید، یا حتی ممکن است بخواهید با دیگر افراد درگیر مقابله کنید. با این حال، با این کار شما اجازه می دهید مجرم برنده شود. گاهی اوقات، آن ها امیدوار به این نوع واکنش هستند، امیدوارند که شما کنترل خود را از دست داده و با انگیزه و ترس رفتار کنید. این نوع مشارکت می تواند به طور موقت استرس شرایط را کاهش دهد. با این حال، همچنین می تواند خطرناک باشد زیرا منجر به ایجاد الگوها و چرخه های ناکارآمد در روابط می شود، به خصوص اگر در موارد مختلف تقویت شود. با گذشت زمان، وضعیتی نامنظم ایجاد می کند که اغلب منجر به احساسات صدمه دیده یا سوتفاهم بیشتر خواهد شد.
عوارض مثلث سازی
آیا مثلث سازی خوب است؟ مثلث سازی باعث می شود که تنازع بین زوجین به صورت موقت فروکش کند و این بدین معنی نیست که مثلث خوب است. درست است که تنش زوجین کم می شود ولی تا وقتی که این مثلث رفع نشود مشکل زناشویی حل نمی شود. البته مثلث هم ممکن است به حدی نباشد که بخواهد مشکلی برای زوجین ایجاد کند.
- باعث بروز نشانه های مرضی در هر کدام از زوجین می شود
این یعنی فرد را افسرده، پرخاشگر، سرد در رابطه و… می کند.
- وخامت نشانه مرضی را در فرد و وخامت تعارض در رابطه زوجین را باعث می شود
این یعنی اگر نشانه ای وجود داشته باشد مثلث آن را بدتر می کند که در جلسه آموزش داده می شود.
- به مرور زمان از شکل گیری کارآمدی رابطه جلوگیری می کند
این یعنی اگر رابطه در حال خوب شدن می باشد آن را پس می زند.
- بر ضد رفع مسایل تعارض انگیز و فلج کننده در فرد یا رابطه عمل می کند
این یعنی اجازه نمی دهند که درمان توسط روانشناس خانواده پیش رود.
- ممکن است موجب بن بست شود
این یعنی پس از چند جلسه که زوجین برای درمان به مشاور خانواده مراجعه کردند بعد به نتیجه می رسند که اشتباه کردند که ازدواج کردند و حتی برای درمان آمدند.
- افراد را از حق انتخاب محروم می کند
در بحث مثلث سازی در خانواده درمانی مثلاً کسی که با پدر و مادر خودش مثلث دارد حال باید انتخاب کند رابطه با والدینش را کم و یکسری رفتارها را اصلاح کند و…. و ممکن است نتواند آن کار را انجام بدهد
- مثلث ها رشد و تکامل انسانها را به تاخیر می اندازند
مثلاً چون فرزند با مادرش مثلث سازی می کند و در طول رشدش به مادر نزدیکتر می شود و پدر هم خودش را دور می کند، این باعث می شود که مادر و کودک نسبت به هم وابسته شوند و نتوانند کارهایی را بدون همدیگر انجام دهند بنابراین کودک وابسته در بزرگسالی حتی شاید نتواند ازدواج کند و اگر هم ازدواج کند با همسرش سر مادرش به مشکل بر می خورد.
کنار آمدن و مواجهه با مثلث سازی
در اینجا چند کار ذکر شده است که شما نباید آن ها را انجام دهید:
- سریع به اخبار شگفت آور پاسخ ندهید.
- یک قدم به عقب برگردید و واقعیت ها را در نظر بگیرید.
- تمام تلاش خود را بکنید تا حوصله خود و کنترل احساسات خود را از دست ندهید. در حالی که نمی توانید افراد دیگر را کنترل کنید، اما همیشه بر حرف ها و پاسخ های خود تسلط داشته باشید و این همان جایی است که همیشه قدرت خواهید داشت.
- قول، تعهد یا قراردادی ندهید که به رابطه شما با افرادی که به آن ها اعتماد دارید و آن ها را دوست دارید آسیب برساند.
- کسی که واقعاً شما را دوست دارد نمی خواهد روابط مثبت، حمایتی و سالم را از شما بگیرد.
در اینجا چند کار ذکر شده که شما باید آن ها را انجام دهید:
- روی هرکاری که می خواهید انجام دهید حتما خوب فکر کنید و توضیحی قابل قبول برای آن داشته باشید.
- با افراد عزیز و مورد اعتماد در زندگی خود در ارتباط باشید و در مورد هرگونه مشکل یا مسئله ای که برایتان پیش می آید با آن ها مشورت کنید.
- تعادل سالم بین خانواده، دوستان، محل کار و اوقات فراغت را حفظ کنید. اگر احساس کردید که یک مکالمه به یک گفتگوی ناسالم یا ناکارآمد تبدیل می شود، خود را از مکالمه حذف کنید.
خویشتن داری خود را حفظ کنید. به این ترتیب شما قدرت خود را حفظ می کنید و نشان می دهید که دستکاری نخواهید شد.
چگونه از یارکشی بیرون بیاییم؟
در هر صورت به دلیل اینکه بین شما و همسر سابقتان همچنان پل ارتباطی (بودن فرزند) وجود دارد، امکان تشکیل مثلث ها هر لحظه وجود دارد و باید با اطلاع رسانی پیشگیری کنیم و اگر نشد با مراجعه به روانشناس اثرهای منفی روابط مثلثی را کم کنیم. گامهای زیر می تواند کمک کننده باشد:
گام اول: مثلث را شناسایی کنید و از اثرات مخرب آن آگاه باشید
در روابط خود کمی تامل کنید و ببینید آیا مثلث سازی اتفاق افتاده است؟ آیا در رابطه افراد سعی در یارکشی می کنند؟ آیا خشونتها و مشکلات پیش آمده ناشی از همین رابطه مثلثی است؟ و… اگر متوجه این امر شدید بهتر است آسیبهای آن را نیز برای خود مرور کنید. این فرآیند می تواند جنبه انگیزشی برای شکستن این مثلث در شما ایجاد کند. برای مثال اگر ما ندانیم که مبتلا به بیماری دیابت هستیم و پس از مراجعه به پزشک و دادن آزمایش توسط پزشک مربوطه، به میزان قند خونمان که بالای 380 است، واقف شویم و تنها پزشک میزان قند خون و تبعات مربوط به افزایش قند را به ما گوشزد کند و هیچ گونه دارویی تجویز نکند، دیده شده که در اکثر موارد صرف آگاهی از میزان قند خون و تبعات آن باعث شده است که ما یک خود کنترلی نسبتا قابل توجهی در مصرف مواد قندی از خود نشان می دهیم.
گام دوم: اقدامات عملی برای شکستن ائتلاف انجام دهید
بعد از شناسایی این ائتلاف، دقت کنید که چگونه می توانید رابطه را به تعادل برگردانید. مثلا مادر می تواند به فرزند خود که هم اکنون در تیم اوست کمک کند تا اوقات مشترکی را با پدرش بگذارند و حتی مشوق این امر نیز باشد. از طرفی باید سعی کنید روش های منفی مانند بدگویی از طرف مقابل، بهانه گیری و… را کاهش دهد و حتی در حضور فرزند قطع کند.
گام سوم:با طرف مقابل وارد مذاکره شوید
بهتر است از والد دیگر بخواهید تا با هم در مورد مسائل مهم صحبت و مذاکره کنید. در این فضا مهمترین دغدغه های خود را مطرح و با گفت وگو به راه حلهای مناسب و مورد توافق در جهت حل مشکلات و مسائل پیش رو برسید. این جلسات جنبه پیشگیری از ایجاد مثلث سازی نیز دارد. اگر نیازمند آموزش در زمینه مذاکره هستید، می توانید مطالبی را در این مورد مطالعه کنید.
گام چهارم:کمک تخصصی دریافت کنید
اگر شدت مثلث سازی زیاد است و شخصا برای شکستن آن نمی توانید کاری بکنید، بهتر است از کمک یک روانشناس بهره بگیرد.
راه های پیشگیری از شکل گیری رابطه مثلثی
اولین و مهمترین کار در پیشگیری از ایجاد رابطه مثلثی این است که تا حد ممکن از بیرون بردن سوءتفاهمات به خارج از خانه جلوگیری کنیم. در اغلب اوقاتی که اختلاف میان زوجین پیش می آید، پس از گذشت چند ساعت که آتش خشم زوجین فروکش کند، می توانند مشکلشان را به راحتی حل و فصل کنند. نهایتا اگر زوجین از عهده حل مشکلات خود برنیامدند، بایستی به افراد متخصص یا کارشناسان مجرب خانواده مراجعه کنند. این افراد با توجه به ترفندهایی که دارند با نهایت زبردستی و بدون ایجاد حالت تدافعی از جانب طرفین، اقدام به رفع مشکلات می کنند و روابط مثلثی نیز در این شرایط ایجاد نمی شود.
مورد دیگر برای پیشگیری از رابطه مثلثی این است که راحت به اطرافیان خود اعتماد نکنید. همه ی ما گمان می کنیم که اعضای خانواده ی ما خیرخواه ما هستند، اما در اغلب اوقات تجربه ثابت کرده است که چنین چیزی نبوده و اطرافیان بیشتری حسادت می ورزند تا خیرخواهی! نهایتا اگر به اجبار تصمیم گرفتید تا شخص ثالثی را وارد رابطه خود کنید، سعی کنید که هم جنس خودتان باشد تا وابستگی جنسیتی بینتان رخ ندهد. همواره رابطه های مثلثی توسط روانشناسان و متخصصان این حوزه نهی شده و عواقب و عوارضی که دارند، بسیار بیشتر از فوایدی است که دارند.
خیلی از افراد این سوال برایشان پیش می آید که تاثیر روابط مثلثی چیست؟ در یک جواب بایستی بگوییم به غیر از تاثیرات منفی و مضرات چیزی دیگری ندارند! همیشه برای حل مشکلات زناشویی خودتان از متخصصان این حوزه(روانشناسان و مشاوران خانواده) کمک بگیرید.
زندگی مشترک شما چیز بسیار با اهمیت و پر ارزشی است که بایستی تمامی ضرایب امنیتی در جهت حفاظت از آن را در نظر گرفت. بسیار دیده شده است که روابط مثلثی نه تنها کمکی نکرده اند، بلکه آتش اختلافات میان افراد را شعله ورتر کرده اند!
برگرفته از: آموزش های زنده یاد دکتر باقر ثنایی
تهیه کننده: زینب پندار