به گزارش هاژه به نقل از میگنا، والدین باید ظرفیت پذیرش اشتباهات کودکان و فرزندان را در خود افزایش دهند.
یک دختر جوان در فضای مجازی اظهار کرده بود که در پنج سالگی، در حال حرف زدن موقع شام خوردن، پدرش ظرف نان را برداشته و محکم بر سرش کوبیده است. به نظرتان بعدش چه شده؟ در همه این مدت این اتفاق به یک خاطره کمیک، بامزه و خنده فامیل تبدیل شده و سالهاست که گریبان وی را رها نمیکند و همین تمسخر باعث تنفر وی از خانوادهاش شده است. بعد از آن تعداد زیادی از افراد اظهار نظر کرده بودند که چگونه مورد تمسخر قرار گرفتن در کودکی، باعث آسیب روحی و روانی آنها شده به طوری که عواقب این تمسخر کودکی را در بزرگسالی نیز با خود همراه دارند. از جمله دختری تعریف کرده که در بچگی چون رنگ پریده بود، خالهاش به وی میگفته زردآلو، در حالی که او با خشم گریه و زاری میکرده، بقیه میخندیدند و نتیجه اینکه این خشم بعد از ۲۰ سال هنوز از وی جدا نشده است. یا دختری که به خاطر لاغر بودنش، پسر خاله هایش به او اسکلت برقی می گفتند، و دختری که به خاطر رنگ پوست گندمیاش، فامیل به او لقب دخترک سیاه شیرین داده بودند و در ٢۴ سالگی نیز هم چنان حسرت کسانی را میخورد که رنگ پوست سفید دارند و از اعتماد به نفس پایین خود شکایت کرده است.
افرادی نیز از تمسخر اقوام و نزدیکان به خاطر طرز چهره و رفتار و لباس پوشیدنشان، خاطرات تلخی تعریف کردند.
احتمالاً افراد زیادی در کودکی خود، این خاطرات تلخ مسخره شدن توسط دیگران را دارند، و با این موضوع بیگانه نیستند و تاسف آور اینکه بسیاری از این خاطرات تلخ از جانب نزدیکترین افراد همانند خانواده و اقوام رقم خورده است، دقیقاً کسانی که باید مواظب کودکان باشند، به تمسخر و دست انداختن آنها در جمع اقدام میکردهاند.
«کارن هورنای» روانکاو مشهور آلمانی معتقد بود که رابطه اجتماعی بین کودک و والدین، عامل اصلی رشد شخصیت است. «هورنای» معتقد بود دوران کودکی تحت سلطۀ نیاز به امنیت قرار دارد که منظور او نیاز به اطمینان و برحذر بودن از ترس بود.
تجربه کردن احساس امنیت و فقدان ترس، برای رشد شخصیت و سلامت روان کودک اهمیت زیادی دارد. به طور کلی احساس امنیت کودک بستگی به این دارد که چگونه والدین با او برخورد کنند. هنگامی که والدین نسبت به کودکان دچار «غفلت عاطفی» شده و در فراهم کردن نیازهای روانی و عاطفی مورد نیاز کودکان نظیر عشق، دلبستگی و حمایت و... کوتاهی کرده و یا ناتوان هستند، و در نتیجه صمیمت خود را به کودک نشان نمیدهند و به وی محبت نمیکنند، امنیت او را تضعیف میکنند.
کودک به شدت از رفتارهای نامناسب اعضای خانواده و خصوصاً والدین تاثیر میپذیرد زیرا کودکان به راحتی نمیتوانند ادراک درست و صحیحی از دنیای اطراف خود داشته باشند و تکیه گاهی جز والدین نمییابند، حال اگر خانواده در فراهم کردن بستر و احساس امنیت و آرامش برای کودک دچار مشکل شود، و بزرگسالان به کودک القا کنند که وی موجودی بی ارزش، حقیر و معیوب است، باعث بروز سوء استفاده هیجانی برای کودک میشود و چنانچه تکرار شود، آزار روانی را برای کودک به همراه خواهد داشت.
تمسخر و تحقیر کودکان توسط والدین رفتارهایی است که باعث از بین رفتن حس امنیت کودکان در محیط خانوادگی و ایجاد احساس درماندگی کودکان می شود، بنابراین والدین باید کاملاً مواظب نحوه رفتار خود با کودکان باشند تا از انجام رفتارهایی که باعث تضعیف امنیت فرزندان میشود خودداری کنند.
تمسخر و تحقیر همچنین باعث تضعیف اعتماد به نفس کودکان نیز میشود. اعتماد به نفس مهمترین حالت عاطفی برای رشد شخصیت است و اگر فرزندی در دوران کودکی موفق به کسب آن نشود، اعتماد به نفس، جای خود را به حس حقارت و سرخوردگی میدهد. تمسخر و تحقیر کودکان و فرزندان باعث احساس شکست و طردشدگی و انزوا میشود، احساسات تلخی که مقدمه صدمات روانی زیادی میشوند و ممکن است عواقب ناشی از آن در تمامی طول زندگی از بین نرود.
والدین معمولاً کودکان خود را خیلی دوست دارند اما دوست داشتن فرزندان به تنهایی کافی نیست بلکه باید به کودکان احترام گذاشت، احترام گذاشتن به کودکان و فرزندان با تحقیر و تمسخر آنها همخوانی ندارد، و نه تنها والدین نباید اقدام به چنین کاری کنند بلکه باید با قاطعیت در مقابل تمسخر و تحقیر کودکان از طرف اقوام و دیگران نیز واکنش نشان دهند و به جای همراهی و خنده و یا سکوت، در حمایت از کودک خود برخیزند و احساس امنیت داشتنِ والدین حمایت گر را در کودک خود تقویت کنند. ضمن این که والدین باید از تمسخر و تحقیر فرزندان خودداری کنند، وظیفه دارند تا احترام به دیگران را نیز به فرزندان خود آموزش دهند، اینکه به شخصیت دیگر کودکان نیز احترام بگذارند و با تمسخر و تحقیر کردن کودکان و نوجوانان دیگر به حقوق آنان تجاوز نکنند.
متأسفانه بسیاری از والدین وقتی فرزندانشان به تمسخر دیگران میپردازند، با آنان همراه شده و بر آتش این تمسخر میدمند و یا ترجیح میدهند سکوت کنند، در حالی که هر دوی این رفتار، تشویق فرزندان به ادامه تمسخر دیگران است. فرزندان باید یاد بگیرند که با احترام با دیگران برخورد کنند و حق ندارند دیگران را مورد تحقیر، سرکوفت و تمسخر قرار دهند و یا در دیگران احساس گناه، حماقت و نادیده گرفتن شدن، کنند.
والدین باید ظرفیت پذیرش اشتباهات کودکان و فرزندان را در خود افزایش دهند. والدینی که تحمل پذیرش اشتباهات فرزندان خود را ندارند و در برابر هر اشتباهی، کودکشان را سرزنش و تنبیه و یا تحقیر و تمسخر میکنند، ترس از اشتباه کردن و تنبیه شدن و یا تحقیر شدن را در آنها تقویت میکنند و ممکن است کودکان به این نتیجه برسند که ساکت و منفعل بودن بهتر از انجام کارهایی است که ممکن است آنها را در معرض انتقاد، سرزنش و تمسخر قرار دهد. در نتیجه کودک خجالتی و کم رو میشود.
نکته مهم دیگر اینکه فرزندان خود را برای روبرو شدن با زشتیها و ناعدالتیها در جامعه آماده کنید تا در مواجهه شدن با این رفتارها از طرف دیگران دچار آسیب نشوند، به آنان بیاموزید تا در برابر تمسخر دیگران منفعلانه برخورد نکنند، صبور باشند و اجازه ندهند تا اعتماد به نفسشان آسیب ببیند، از کنار حرفهای سخیف دیگران بیاهمیت بگذرند و نگذارند دیگران با تمسخر به آنها لطمهای وارد کنند.
در کل هشیار باشیم تا نسبت به تمسخر کودکان حساسیت بیشتری از خود نشان دهیم و برای لحظاتی خندیدن، زندگی کودکان را خراب نکنیم و خاطرات خوش خود را با ساختن خاطرات تلخ دیگران، رقم نزنیم.