تاریخ: ۱۴۰۰/۱۱/۲
بحران‌های کودکی که از آن‌ها بی‌خبریم
اگر تصور می‌کنید که بحران بلوغ اولین و آخرین بحران کودکان است سخت در اشتباه هستید.
 
والدین همیشه از فرا رسیدن دوران نوجوانی که زمان طغیان بچه‌ها و بروز احساسات و رفتارهای جدید است هراس دارند. اما باید بدانید که دوران کودکی از همان ماه‌های نخست کودکی تا رسیدن به نوجوانی دربرگیرنده تحولات متعدد و بحران‌هایی است که بی‌شک چیزی کم از دوران نوجوانی ندارند.
 
در این مطلب به ۵ دوره سخت و بحرانی که کودکان پشت سر می‌گذارند اشاره می‌کنیم.
از بدو تولد تا ۱۵ یا ۱۸ ماهگی
احتمالا هرگز تصورش را نمی‌کنید که اولین بحران بلوغ از بدو تولد آغاز می‌شود. زمانی که کودک متولد می‌شود به‌طور کامل به مادر وابسته است. اما به‌مرور با بروز دو اتفاق اساسی یعنی زبان باز کردن و راه افتادن نخستین تحولات و اولین نشانه‌های استقلال دیده می‌شود. وظیفه والدین در این دوران و در مواجهه با این تحولات عظیم، صرفا تشویق است. فراموش نکنید که هدف اصلی در این دوران تحریک کنجکاوی و پروش دانش کودکان و همچنین پیشگیری از ترس‌های غیرمنطقی احتمالی و جلوگیری از نهادینه شدن ترس‌های آینده است.
بحران بلوغ در ۲ سالگی
یکی از مهمترین بحران‌ها و تحولات کودکی در دو سالگی کلید می‌خورد و جیغ زدن‌ها، نافرمانی‌ها و سرکشی‌ها شروع می‌شود. دو سالگی ویژگی‌های منحصر به فردی دارد. از جمله اینکه کودک نمی‌خواهد والدین مدام اطراف او باشند و از او مراقبت کنند. در واقع کودک به دنبال استقلال است. از جیغ‌های مکرر او باید متوجه شوید که چه چیزی می‌خواهد و چه چیزی نمی‌خواهد. چون در این سن کودک بسیار عاصی و عصبانی است و سر هر مسئله‌ای جیغ و داد راه می‌اندازد. علاوه‌‍براین کودکان در این سن مدام ناله و شکایت می‌کنند و بی‌وقفه به همه چیز اعتراض دارند.
آنها لجبازی را شروع می‌کنند و باید حرف حرف آنها باشد. کلمه «نه» تبدیل به جواب محبوب کودک می‌شود و به هر پیشنهاد یا خواهش شما جواب رد می‌دهد. در دو سالگی کودک شما یک موجود نافرمان و سرکش می‌شود.
اما باید بدانید که این شرایط موقتی است و شما به عنوان والدین وظایفی برای همراهی و عبور از این بحران دارید. بنابراین باید بسیار صبور باشد و با او همدلی کنید. محدودیت‌ها و قوانین منطقی وضع کنید اما سختگیری نکنید. تدابیری برای حفظ و تامین امنیت کودکان بیاندیشید و همچنان صبور باشید.
بحران بلوغ ۷ سالگی
بحران بعدی که در انتظار کودک و شماست با توجه به هر کودکی در ۶، ۷ یا ۸ سالگی کلید می‌خورد. کودکان در این سن هویت و شخصیت خود را می‌سازند. بنابراین این بحران‌ها برای رشد شخصیتی آنها لازم و ضروری است. ۷ سالگی و بحران این سن نیز ویژگی‌های خود را دارد.
به این ترتیب که کودک بدون دلیل خاصی بداخلاقی می‌کند. مدام شکایت می‌کند که هیچکس او را دوست ندارد و همه چیز ناعادلانه است. آنها به راحتی از کوره در می‌روند و گریه می‌کنند. کودکان در این سن بسیار کله‌شق، سلطه‌جو و شورش‌گر هستند. آنها متفکر و جدی و همچنین بهانه‌گیر می‌شوند.
شما نیز به عنوان والدین همچنان باید صبور و آرام باشید. به حرف‌های او گوش دهید، کمک و همدلی کنید و در خصوص احساساتش با او حرف بزنید. قوانین و محدودیت‌هایی متناسب با سن و شرایط کودک وضع کنید و به حفظ روال و عادت‌های روزانه ادامه دهید.
بحران بلوغ
بحران بلوغ قبل از بحران بزرگ نوجوانی شروع می‌شود. بحران بلوغ معمولا بین ۹ تا ۱۲ سالگی کلید می‌خورد. کودکان کم‌کم از «بچه بودن» عبور می‌کنند اما همچنان بزرگسال نیستند. این مرحله همچنین زمان تحولات عاطفی و فیزیکی نیز محسوب می‌شود.
در این دوره بحرانی مسئله بدن برای کودکان بسیار حایز اهمیت است و اولین عقده‌ها ظاهر می‌شوند. کمتر عصبانی می‌شوند اما زمانی که عصبانی می‌‌شوند شدت آن بسیار بیشتر از قبل است. علائم خودمختاری بیشتر بروز می‌کند و تغییرات هورمونی و نوسانات خلق و خوی شکل می‌گیرد.
در این دوره باید قوانین و محدودیت‌ها را متناسب با سن کودک در نظر بگیرید و بیشتر با فرزندانتان صحبت کنید. گفت‌وگو یک ابزار مناسب و ضروری برای پیشبرد روابط شماست. لازم است به عنوان والدین بیش از پیش فرزندتان را درک کنید، صبور باشید و عشق بی‌قید و شرطی به او بورزید. عادت‌ها و روال روزمره را ادامه داده و از درس دادن به کودکان به‌شدت بپرهیزید.
بحران نوجوانی
در نهایت بحران اصلی و جدی یعنی بحران نوجوانی از راه می‌رسد. این بحران معمولا از ۱۴ تا ۱۶ سالگی شروع می‌شود. البته در برخی موارد بحران بلوغ با بحران نوجوانی همزمان رخ می‌دهد. در این مرحله کودک دوره حیاتی و حساسی در رشد خود را پشت سر می‌گذارد.
در این دوره پایه‌های بزرگسالی گذاشته می‌شود. به عقیده متخصصان نوجوانی دوره‌ای است که آنها به دنبال شخصیت خود و همچنین جایی هستند که در بهترین حالت خود باشند. به همین دلیل حلقه دوستان تبدیل به بستری طبیعی می‌شود که در آن اعتماد، آرمان‌ها و خواسته‌های خود را جستجو می‌کنند.
در این دوره، نوجوانان به شدت از اینکه احمق فرض شوند و مورد تمسخر قرار بگیرند وحشت دارند. ذهنیتی که از خود دارند و آنچه دیگران در موردشان فکر می‌کنند بسیار مهم می‌شود. آنها نیاز به حریم خصوصی، تنهایی و رسیدن به خودشناسی دارند. ممکن است رفتارهای منفی مانند سیگار کشیدن از آنها سر بزند و به شخصیتی متفکرتر تبدیل می‌شوند.
در این دوران قوانین و محدودیت‌های تعیین‌شده از جانب شما همچنان یکی از مهمترین مسائل است. از اعمال تنبیه‌های مداوم بپرهیزید. به حرف‌های نوجوان خود گوش دهید. گفت‌وگو بهترین سلاح شما برای رویارویی با این بحران است. توصیه می‌شود به زندگی خصوص فرزندتان احترام ویژه‌ای قائل شوید.
یادتان باشد که هر کودک و هر نوجوانی منحصر به فرد بوده و دنیای ویژه خود را دارد. در نتیجه در هر سنی رفتارهای خاص خود را نشان می‌دهد بنابراین نیازی نیست بیش از حد نگران باشید. بدانید که این مراحل برای رشد شخصیت فرزندتان لازم و ضروری است. بنابراین صبور باشید، به ریتم تحولات آنها احترام بگذارید و همچنان به حرف‌های او گوش دهید.
منبع: سلامت