اعتراضات در قزاقستان به دنبال افزایش قیمت گاز مايع در این کشور آغاز شد. اعتراضکنندگان در شهر آلماتی به اقامتگاه رئیس جمهور و ساختمان شهرداری یورش بردند و هر دو ساختمان را به آتش کشیدند. برخی معتقدند که اعتراضات جایگاه مردمی نداشته و کسانی با ساماندهی این تظاهرات به دنبال منافع خاصی بودند. فرضیهای که با بررسی ابعاد و فاکتورهای منتشر شده قابلیت پرداخت به آن وجود دارد.
اینکه دقیقا چه نیروهایی پشت شورش قزاقها بودهاند هنوز یک معماست. برخی پای سازمان سیا و یا احتمالا ام ای سیکس را میان کشاندند. بنابر گزارشهایی که رسانهها در این چند روز شورش منتشر کردند، گروهایی که به نیروهای پلیس حمله کردند، ساختمانهای دولتی را به آتش کشیدند و به زاغهها و اسحلهخانه دستبرد زدند بسیار آموزش دیده بودند. گویا برخی از آنها آموزش تک تیراندازی دیده بودند زیرا برخی از گلولهها در فواصل طولانیتری به پلیس اصابت کرده است. سر 3 تن از نیروهای کشته شده پلیس بریده شده بود. این اقدام میتواند به حضور عناصر جهادی اشاره داشته باشد.
مواردی از این قبیل به برخی گمانهزنیها منجر شد که این افراد از ترکیه آمدهاند، جایی که اردوغان از جهادیهای سوریه برای اهداف سیاست خارجی خود در طول چند سال اخیر استفاده کرده است. در اینجا این پرسش مطرح میشود که اردوغان به نفع چه کسی و چرا چنین کاری را در قزاقستان انجام میدهد؟
ترکیه یکی از اعضای ناتو است (و با توجه به منافع خود در این مورد که با تفکرات «جهان ترک» و نئوعثمانی همپوشانی دارد) در نهایت به خواست ناتو عمل خواهد کرد. اولتیماتوم روسیه برای «عقب نشستن ناتو از مرزهای روسیه» ممکن است دلیل کافی برای واشنگتن باشد تا در مرز جنوبی روسیه مشکل ایجاد کند. زمانی که ایالاتمتحده از افغانستان خارج شد، تلاش کرد تا پایگاههای جدیدی در آسیای مرکزی به دست آورد، اما هیچیک از دولتهای منطقه از خواست این کشور تبعیت نکردند.
البته این بار روسیه طرح آمریکایی را، همان کاری که در مورد افغانستان انجام داده شد، در رابطه با قزاقستان خنثی کرد. روسیه به سرعت به درخواست قاسم جومارت توقایف، رئیس جمهور قزاقستان پاسخ داد و نیروهای مداخله سریع را تحت پوشش سازمان پیمان امنیت جمعی که در سال 2002 پس از حمله آمریکا به افغانستان تشکیل شد، به حرکت درآورد. این نیروها متشکل از شش کشور عضو سابق شوروی شامل روسیه، قزاقستان، بلاروس، ارمنستان، تاجیکستان و قرقیزستان است.
آنها نیروهای خود را برای رسیدن به دو هدف اعزام کردند: نخست، حفاظت از تسهیلات دولت قزاقستان و دوم، حمایت از نیروهای قزاق برای مقابله با حمله و مداخله جناحهای مسلح جهادی.
مساحت قزاقستان بیش از 2.5 میلیون کیلومتر مربع است. در این بین با روسیه 6476 و با چین 1460 کیلومتر مرز مشترک دارد. این کشور سرشار از مواد معدنی مانند نفت، گاز، منگنز، آهن، کروم و زغال سنگ است و بزرگترین تولیدکننده اورانیوم در جهان به شمار میرود. در این بین به طور گسترده پاسخگوی نیازهای معدنی چین و روسیه نیز هست. قزاقستان پایگاه فضایی بایکونور را در اختیار دارد که هنوز مهمترین و بزرگترین پرتاب موشک فضایی در جهان است.
قزاقستان به عنوان یک موقعیت استراتژیک در آسیای مرکزی، بر امنیت چین و روسیه، دو کشور رقیب ایالات متحده، که تمرکز خود را از منطقه عربی به سمت شرق و آسیای مرکزی متمرکز کرده است، تأثیر میگذارد.
این تغییر آمریکایی همان چیزی است که واشنگتن را وادار کرد تا با هدف ایجاد حلقه تنش، اصطکاک و درگیری با چین در شرق، ایران در غرب، تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان در شمال، به طور ناگهانی از افغانستان عقب نشینی کند و آن را به طالبان تحویل دهد. هدف از این کار آتش زدن منطقه آسیای مرکزی و تحلیل رفتن قدرت چین، روسیه و ایران است.
برنامه قزاقستان شکست خورد. اما آیا واشنگتن و دیگر بازیگران برنامههای خود را متوقف میکنند و یا به سمت برنامهریزی در کشورهای دیگر حرکت خواهند کرد؟ این کشورها کدامها خواهند بود؟