تاریخ: ۱۴۰۰/۱۰/۱۳
خروج و یا ماندن نیروهای آمریکایی از عراق چه پیامدهایی خواهد داشت؟
گفتگو با اردشیر پشنگ و جلال خالقی
 

 

عراق روز جمعه ۱۰ دی‌ماه، رسما پایان ماموریت و خروج نیروهای نظامی ائتلاف خارجی به رهبری آمریکا از این کشور را تایید کرد.

مصطفی کاظمی، نخست‌وزیر عراق، روز چهارشنبه در توییتر خود نوشت که وظیفه نیروهای آمریکایی و متحدانش اکنون «مشاوره و همیاری» خواهد بود.

کاظمی نوشت: «ائتلاف، نقش جنگی خود را در پی انتقال نیروها و تجهیزات به خارج از عراق کاملا به پایان رسانده است. از این پس، نقش آن‌ها مشاوره و همیاری با نیروهای امنیتی ما طبق سند «گفت‌وگوی راهبردی» خواهد بود.»

این موضوع را دو روز پیش‌تر خود ائتلاف هم در بیانیه‌ای اعلام کرده بود. ائتلاف ضدداعش روز دوشنبه، ۲۷ دسامبر، طی بیانیه‌ای گفته بود که تمامی نیروهای جنگی آن در روز ۹ دسامبر عراق را ترک کرد‌اند و این روند پیش از ضرب‌الاجل ۳۱ دسامبر به‌انجام می‌ر‌سد که بغداد و واشنگتن در ژوئیه ۲۰۲۱ بر سر آن توافق کرده بودند.

در این بیانیه آمده: «این انتقال زودهنگام به دلیل پیشرفت‌های بسیار نیروهای امنیتی عراق، از جمله نیروهای پیشمرگه، و ظرفیت آن‌ها برای رهبری مبارزه علیه دارودسته‌های تروریستی داعش ممکن شده است.»

ائتلاف در ادامه با تاکید بر عبارت «پایان نقش جنگی ما»، نوشت: «ما به عنوان مهمان‌های جمهوری عراق، متعهد به مشاوره، همیاری، و توان‌بخشی به شرکای عراقی خود هستیم تا شکست پایدار داعش حفظ شود.»

اگر چه گروه داعش بیشتر قلمروهای خود را در سال 2017 در عراق و سوریه از دست داد اما تحرکات چند هفته اخیرشان در اقلیم کوردستان نشان داد که هنوز از پتانسیل انجام عملیات نظامی برخوردار هستند. مدتی پیش در پی حملات داعش 3 شهروند غیرنظامی و هفت نفر از نیروهای پیشمرگه جان خود را از دست دادند.

 
 
 

از سوی دیگر گروهای عمدتا شیعی عراقی به شدت مخالف حضور نیروهای آمریکایی در کشور هستند. این نیروها، حضور آمریکایی‌ها و سایر نیروهای غربی را تحت هیچ عنوانی نمی‌پذیرند و معتقدند نیروهای خارجی توسط دولت به واسطه‌ای میان ملت و اشغالگر تبدیل شده است.

 با این وجود گفته می‌شود که ممکن است حدود ۲۵۰۰ نیروی آمریکایی در عراق باقی بمانند؛ ماندن و یا خروج نیروهایی آمریکایی در عراق چه پیامدهایی خواهد داشت؟ آیا خروج نیروهای آمریکایی باعث به خطر افتادن امنیت عراق می‌شود؟ نقش ایران و ساختار دولت عراق در این بین چه خواهد بود؟ آیا خروج نیروهای آمریکایی از عراق می‌تواند منجر به تجربه مشابه در افغانستان شود؟

این سوالات را با اردشیر پشنگ، روزنامه‌نگار و تحلیلگر مسائل خاورمیانه و همچنین جلال خالقی، روزنامه‌نگار و فعال رسانه‌ای در میان گذاشتیم.

 

 
 

اردشیر پشنگ: بایستی گفت که نیروهای رزمی آمریکا خیلی وقت است که ماموریتشان در عراق به پایان رسیده و حدود 2 سال است که شاهد حرکت رزمی نبوده‌ایم و اگر فعل و انفعالاتی نظامی هم شکل گرفته بدین صورت بوده که در ابتدا به مقرهای آمریکایی حمله‌ای صورت گرفته و آن‌ها در واکنش متعاقبا از طریق پهباد به مواضعی حمله کرده‌اند. آن چیزی که در عراق باقی مانده نیروهای مشورتی، مشاوران نظامی و آموزشی هستند. این نیروها تمرکزشان بیشتر بر اقلیم کوردستان است البته در بغداد و دیگر پایگاه‌های دیگر حضور دارند.

در عراق 2 دیدگاه مختلف وجود دارد. برخی موافق حضور نیروهای مستشاری و در واقع بخشی از نیروهای نظامی در عراق هستند ولو ظاهرا موضع دیگری داشته باشند اما در عمل دوست دارند آمریکایی ها بمانند. آخرین موضع واکنش مشاور امنیت ملی نخس‌وزیر عراق بوده که طی 48 ساعات گذشته گفته ما همچنان به کمک و مشورت‌های نظامی آمریکا نیاز داریم. در اقلیم کوردستان استقبال از تداوم نیروهای آمریکایی نسبت به جاهای دیگر خیلی صریح‌تر است. در جاهای دیگر نوعی تعارف و تفاوت بین سیاست اعمالی و اعلامی وجود دارد. ظاهرا مخالفت می‌کنند اما در پشت پرده از آمریکایی‌های می‌خواهند که بمانند.

نیروهای آموزشی آمریکا در کشورهای مختلفی حضور دارند یعنی این همکاری‌ها می‌تواند در یک زمان بلندمدت هم روی بدهد. با توجه به وابستگی تشکیلات نظامی عراق به آمریکا و تغییری که در ادوات نظامی و فرمت ارتش عراق از 2003 به این سو اتفاق افتاده است، این امر نیاز به حضور آمریکایی‌ها را بیش از پیش می‌کند.

انتخابات عراق در اکتبر 2021 از یک سو و اعتراضات سیاسی که اوج آن سال 2019 بود از سوی دیگر نشان می‌دهد که فضای سیاسی عراق دچار تغییر جدی شده است. شیوه بازیگری، شیوه دیپلماتیک و روابط و نحوه گفتارهای دیپلمات‌های کشورهای مختلف از جمله جمهوری اسلامی ایران در قبال عراق بر اساس این واقعیات بایستی تغییر کند. عراقی‌های دیگر نمی‌توانند تحمل کنند که کسی بیاید بگوید نمی‌گذارم فلان گروه دولت تشکیل بدهد و یا ما از فلان گروه برای تشکیل دولت حمایت می‌کنیم. این جمله‌های احساسی و غیر دیپلماتیک که از سوی مقامات آمریکایی و یکی دو بار هم از سوی مقامات ایرانی بیان شده دیگر در عراق واکنش‌برانگیز است. به همین دلیل معتقدم که به طور کلی سیاست جمهوری اسلامی ایران در عراق از نظر سیاست اعلامی و دیپلماسی عمومی و مظاهر سیاست خارجه بایستی یک تغییر نرم و بروزرسانی در قبال آخرین اتمسفر سیاسی در این کشور داشته باشد. در طی انتخابات، ایران سیبل حملات گروه‍هایی بود که در نهایت انتخابات را هم بُردند. این برای سیاست خارجه ایران آلارمی است که باید دچار تحول شود.

 
 
 

 ایران 1609 کیلومتر مرز مشترک با عراق دارد. می‌دانیم که کل نیروهای اصلی قدرت، چه در عراق عربی شیعی و چه در قسمت کوردستان از متحدین و دوستان نزدیک ایران بوده‌اند و هستند. وابستگی متقابل اقتصادی و امنیت سیاسی بین دو کشور وجود دارد. این‌ها نشان دهنده روابط سطح بالای دو کشور است. اما چگونه از این روابط سطح بالا به صورت کاربردی‌تر استفاده کنند؟ برای مثال در حوزه اقتصادی عراق به نیروی کار نیاز دارد، ایران به فضایی برای استخدام نیروهایش احتیاج دارد که دو کشور می‌تواند نقش مکمل برای همدیگر بازی کنند. معتقدم که باید در همه حوزه‌ها وابستگی متقابل طرفین بالا برود. فکر می‌کنم که الان دُور چنین روابطی هستش و بایستی نوع نگاه به عراق تغییر پیدا کند و در چنین فضایی حرکت کرد. البته به طور ملایم در رفتارها و واکنش‌های دیپلماتیک مقامات کشورمان می‌توانیم ببینیم. بایستی منتظر ماند که در سیاست عملی چگونه خواهد شد. ایران باید راه ورود شرکت‌ها به بازار عراق را باز کند همان کاری که ترکیه در حال انجام آن است چه در عراق عربی و چه در عراق کوردی. آمد و شدها بیشتر شود. راه‌های استراتژیک گسترش پیدا کند. دوران، دورانِ این روابط است. دوران فضای امنیتی، روابط پشت درهای بسته و همرزمان پیشین با جنگ صدام اگرچه بکگراوند خوبی است اما به سر آمده است.

 

 

جلال خالقی: ما یک تجربه 20 ساله‌ی شکست خورده از حضور نیروهای آمریکایی در دو کشور عراق و افغانستان داریم. آمریکایی‌ها با ادعای مبارزه با ترروریسم و سلاح‌های کشتار جمعی وارد عراق شدند و با گذشت این مدت می‌بینیم که به گفته خود مقامات آمریکایی این ادعا صرفا دروغی بوده که بواسطه آن وارد عراق شده‌اند.

در ادامه در اثر حضور آن‌ها و یا به شیوه مستقیم شاهد تشکیل گروه‌های خشن تروریستی بودیم که حجم حملات تروریستی مختلف در عراق و افغانستان و خاورمیانه را به نسبت مشابهت‌های تاریخی به یک عدد وحشتناکی رسانده است.

حضور آمریکایی‌ها خاورمیانه را هاب تروریسم دنیا تبدیل کرده است و بنابراین ادامه این تجربه هم چیزی به جز این نخواهد بود.

در رابطه با خروج نیروهای آمریکایی باید بگویم که در این زمینه ما تجربه افغانستان را داریم. آمریکایی‌ها بعد از اینکه شکست خوردند افغانستان را رها کردند و رفتند و چون اساسا ارتشی ملی بر پایه مردم ایجاد نکردند و اینکه دولت افغانستان یک دولت ملی نبود به یک باره همه چیز فرو ریخت. آمریکایی‌ها به دنبال این هستند که عراق هم همین مسیر را طی کنند و فاقد یک ارتش و دولت مردمی باشد. اگر زمانی هم آمریکایی‌ها بخواهند منطقه را ترک کنند زمین سوخته‌ای را تحویل بدهند. از این رو شاهد این هستید که آمریکایی‌ها چه به صورت مستقیم و چه به صورت نیابتی با ساختارهای امنیت‌زا و پایگاه‌های بسیج مقاومت مردم عراق یا همان «حشد شعبی» مقابله می‌کنند. من خروج نیروهای آمریکایی را یک اقدام لاجرم می‌دانم و معتقدم هیچ چاره‌ایی جز خروج از منطقه نخواهند داشت.

 
 
 

برای حفظ امنیت هم تا زمانی که ساختارها در عراق مردم‌پایه نباشد و دولت توسط جوان‌های عراقی تشکیل نشود قطعا تکرار تجربه افغانستان قابل تصور خواهد بود. البته با این تفاوت که عراق تجربه حملات داعش را داشت که ظرف چند روز 60 درصد خاک عراق را تصرف کرد. در این بین ساختارهای مردمی از جمله حشد الشعبی ایجاد شد [که نقش بسیار مهمی در مهار داعش داشتند]. ساختارهای حفظ امنیت در عراق با توجه به مردمی بودنشان توان این را دارند که بتوانند نظم عراق پساآمریکا را حفظ بکنند. مجلس عراق هم بر خروج نیروهای آمریکایی تاکید دارد در خصوص ضمانت اجرایی هم ما شاهد حضور گروه‌های مختلف مقاومت هستیم که حملاتی را علیه نیروهای آمریکایی صورت می‌دهند البته نه اینکه بخواهند آمریکایی‌ها بروند بلکه آن‌ها را به بیرون از خاک خودشان هُل خواهند داد