هاژه به نقل از میگنا، اگر رفتارهای خودجرحی به قصد خودکشی انجام نمیشوند، چگونه میتوانند احتمال خطر خودکشی را افزایش دهند؟
خودجرحی که گاهی از آنها تحت عنوان رفتارهای خود آسیب رسان بدون قصد خودکشی (NSSI) یاد میشود، به صورت آسیب به بافت بدن بدون قصد خودکشی تعریف شده است (ناک،2009). نرخ شیوع این رفتار در میان نوجوانان و جوانان تقریبا بالا است.
روشها و شیوه های متعددی برای انجام این رفتار وجود دارد که از این بین میتوان به بریدن، سوزاندن، خراش ایجاد کردن و کوبیدن سر اشاره کرد.
معمولا نوجوانان و جوانان دارای سابقه آسیبهای دوران کودکی با شدت بیشتری این رفتارها را انجام میدهند (مکلارن و بست، 2010). مطالعات پیشرو در این زمینه بیشتر به نقش این رفتارها به عنوان نوعی راهبرد مقابلهای اشاره داشتهاند (ناک، 2009).
در واقع به نظر میرسد عمده کارکرد این رفتارها آرام سازی است، زیرا وقتی افراد با طوفان هیجان ای آشفته ساز مواجه هستند و مهارتهای سالم را نیز نمیشناسند از این رفتارها برای خودآرام سازیِ هرچند موقت استفاده میکنند (آگویر، 2014). در واقع این رفتارها، به قصد خودکشی انجام نمیشوند و کارکردی مقابله ای برای مواجهه با فشارها و تجارب درونی دارند.
از طرفی مطالعات نشان داده اند که خودجرحی های مکرر میتوانند خودکشی را پیش بینی کنند و همچنین افرادی که اقدام به خودکشی میکنند، به طور همزمان رفتارهای خودجرحی نیز انجام میدهند (هورواث و همکاران،2020). همچنین در مروری نظام مند که به مطالعات مربوط به خودآسیب رسانی و اقدام به خودکشی در نوجوانان پرداخته بود، گزارش شد که خطر و احتمال خودکشی در نوجوانانی که خود آسیب رسانی دارند بسیار بیشتر از نوجوانان عادی و حتی نوجوانان مبتلا به افسردگی است (شوشتری و خانیپور،1393).
در این میان سوالی که مطرح میشود این است که اگر رفتارهای خودجرحی به قصد خودکشی انجام نمیشوند، چگونه میتوانند احتمال خطر خودکشی را افزایش دهند؟ بخشی از پاسخ را میتوان با کمک سازۀ عدم تحمل پریشانی و اجبار برای تکرار رفتارهای خود آسیب رسان به عنوان تنها راه باقیمانده برای تسکین درد تبیین کرد، که در بلند مدت باعث استفاده از شیوه های خطرناکتر و خودتخریبی بیشتر میشود.
از این منظر وقتی افراد با تجارب دردناک درونی مواجه میشوند به دنبال آرام ساختن خود هستند و از آنجا که مهارتهای سالم مانند تحمل آشفتگی و تنظیم هیجان را نمیشناسند، به رفتارهای خودجرحی روی میآورند که در کوتاه مدت تسکین دهنده هستند، به مرور زمان و با تکرار این رفتارها، خودتخریبی تبدیل به عادت شده و فاصلۀ بین خود جرحی تا خود تخریبی کامل یا همان خودکشی باریکتر میشود و به این ترتیب جهش از خود جرحی به خودکشی با احتمال بیشتری انجام میشود، چرا که به مرور زمان میزان تحمل درد نیز افزایش یافته و روشهای قبلی دیگر نمیتوانند موجب آرام سازی شوند، به این ترتیب مسیر برای انجام رفتارهای تخریبی خطرناکتر و وارد ساختن آسیب بیشتر به خود و نزدیک شدن به خودکشی باریکتر شده و در نهایت به خودکشی موفق منتهی میشود (آگویر، 2014).
به این ترتیب خودجرحی که معمولا کارکردی در جهت آرام سازی دارد و با انگیزهای متفاوت از خودکشی انجام میشود، به مرور زمان و وقتی بدن تبدیل به مسیری برای تخلیۀ درد ناشی از تجارب دردناک شده باشد، تا جایی ادامه پیدا میکند تا تبدیل به خودتخریبی کامل یا مرگ شود. از این رو اهمیت توجه به رفتارهای خود آسیب رسان فزونی یافته است.
لذا، آموزش مهارتهایی مانند تحمل آشفتگی و تنظیم هیجان از اهمیت ویژهای برخوردار است، چون میتوانند در مواقع احساس فشار زیاد برای انجام خودجرحی که در بلند مدت خطر خودکشی را در پی دارد، به کمک فرد بیایند و به شکلی کارآمد عمل کنند.
منابع
آگویر، بلیس (2014). اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان. ترجمه مریم بابایی فرد (1398). تهران: انتشارات ارجمند.
حکیم شوشتری, خانی پور, حمید. (1393). مقایسه خودآسیبرسانی و اقدام به خودکشی در نوجوانان: مرور نظاممند. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران. 20(1), 3-13.
Horváth, L. O., Győri, D., Komáromy, D., Mészáros, G., Szentiványi, D., & Balázs, J. (2020). Nonsuicidal self-injury and suicide: the role of life events in clinical and non-clinical populations of adolescents. Frontiers in psychiatry, 11, 370.
MacLaren, V. V., & Best, L. A. (2010). Nonsuicidal self-injury, potentially addictive behaviours, and the five factor model in undergraduates. Personality and Individual Differences, 49, 521–525.
Nock, M. K. (2009). Why do people hurt themselves? New insights into the nature and functions of self-injury. Current Directions in Psychological Science, 18, 78–83.
. Non-suicidal self-injury
. Nock
. MacLaren, Best
.Aguirre
.Horváth