هاژه ـ در اهميت شورا در اسلام همين بس كه سوره اي در قرآن مجید با 53 آيه به نام(شوري) نامگذاري شده است. در کشور جمهوری اسلامی ایران نیز در راستای کوچک کردن بدنهی دولت و بالا بردن کیفیت خدمات دهی دولت
و تمرکز زدایی از نهادهای متمرکز و تفویض اختیار به نهادهای محلی، با حدود وظایفی نسبتا آزاد و مردمی در چهارچوب قانون اساسی وجود شوراها به عنوان ناظر و مجری در شهرها تعریف و اختیاراتی به آنها واگذار گردیده است که در بسیاری از موارد می توانند تغییراتی در روند توسعه و یا نابودی شهر اعمال کنند که سالها در مورفولوژی و فضای شهر خود را نشان و به دفتر خاطراتی تبدیل شود.
امسال شهرستان مهاباد شاهد مراسم باشکوه روز شوراها با استفاده از تمام امکانات بود و به مناسبت بزرگداشت این روز؛ چند طرح عمرانی، فرهنگی و ورزشی افتتاح گردید. همزمان با آن موج استیضاح شهردارها و برکناری برخی از اعضای شوراها در بعضی از شهرها اتفاق افتاد و ملموس ترین آن در شهرستان مهاباد برکناری شهردار خلیفان توسط اعضای شورای این شهر و بنا به اظهارات برخی از اعضای شوراهای شهر، دو عضو شورای مهاباد نیز از سلب عضویت و اخطاریه و.. .بی نصیب نماند و اینکه آخرین وضعیت عضویت آنها در شورا به کجا ختم گردیده به جای خود.
گویا آنچه بیش از بیش مهم جلوه می کند آینده نگری و برنامه ریزی برای پیروزی در دور جدید انتخابات آتی است که اینگونه بعد از 3 سال همکاری تنگاتنگ، حال به منتقد سیاست ها و عملکرد یکدیگر تبدیل شده اند. طبق آخرین خبرها قسمتی از زمینهای شهری مهاباد (با جاذبه توریستی، زیست محیطی، کشاورزی، بدون کاربری و...) که ظاهرا شوراهای محترم شهر نیز آنرا تایید نموده اند با تغییرات کاربری مواجه بوده اند(به خصوص تغییر کاربری 8 هکتاری در سمت چپ کوه خزائی که خارج از محدوده شهرداری می باشد)، و ظاهرا شوراهای محترم شهر اینبار نیز همانند بسیاری از موارد دیگر تفاهم و توافق اولیه و شفاهی را با رضایت کامل همه ی اعضا که شامل 3 نفر از آنان نیز میشود که شرایط ویژه دارند صورت گرفته است، در حالیکه چندین مورد دیگر از بسیار موارد این چنین تغییر کاربریهایی دور از چشم مردم بوده و شاید اعتراض متخصصان بدون شغل و منزوی شده مهاباد نیز نتوانسته عمق فاجعه را به اطلاع جامعه برساند و شاهد انعکاس از طرف جامعه باشد. وقتی اینچنین مواردی با اعتراض شدید مردم مواجه می شود نشان از عمق بی تدبیری و عدم مطالعات دقیق و توجه به خواسته های مردم دارد.
حال که عملکرد شوراها در قسمت زیادی از کشور و همچنین مهاباد به زیر ذره بین رفته شاید بدترین موردی که در حال حاضر بتوان یافت و مورد اعتراض و انتقاد شهروندان نیز قرار گرفته، توافق مرموز شوراها در رابطه با تغییر کاربری و زمینه سازی برای صدور مجوز ساخت و ساز در زمینهایی باشد که تنها روزنه باقی مانده برای ایجاد زیرساختهای مکمل توریستی و تفریحی شهر بحساب می آیند. با نگاهی کلی و اجمالی و ارزیابی میزان تحصیلات و سوابق کاری شوراهای محترم شهرستان شاید نتوان هیچ توجیهی منطقی برای این توافق مرموز و در عین حال فاجعه بار پیدا نمود و اولین و ابتدایی ترین انتقادی که می توان از آنها گرفت، چگونگی تصویب مصوباتی این چنینی است که نمایندگان مردم در شورا و در اتاقی نه شیشه ای! و دور از چشم رسانه ها و پشت درهای بسته با حداکثری آرا به امضا می رسانند و اگر از نظر علمی و قوانین برنامه ریزی شهری و شهرسازی که متخصصین زیادی در همین رشته هم در پرسنل و هم در میان اعضای شورای شهر مهاباد را یافت می شود، بررسی شود، در هیچ یک از بررسی های علمی تخصصی نمی تواند نمره قبولی بگیرد! و طرح چنین برنامه ای از اساس اشتباه می باشد و چه برسد به آنکه توافقات اولیه صورت گیرد و ایشان همواره عدم قدرت خود در میان همه مطرح کرده و اعضای دیگر را در یک جبهه و خود را در جبهه ای دیگر معرفی می کند که نمی تواند بر آنها اعمال فشار کند. البته سایر اعضا همان حرفها را برای توجیه برخی کارهای غیر تخصص عنوان نموده اند. مورد دیگر عدم هماهنگی با اداره امور آب می باشد که در حال حاضر نیز یکی از پلهای ساخته شده تاکنون مورد مناقشه بوده و در چند ماه گذشته بحران زمین خواری و تصرف حاشیه رودخانه نیز همواره در همه جلسات بدان اشاره شده است. از نظر زیست محیطی و مطالعاتی نیز این مصوبه که همچون نقشه راه برنامه ریزی شده ی زمین خواران می باشد و نمی توان مهر تایید را بر آن زد هرچند در چند مورد اخیر و مشابه نیز واکنشی از سوی سمن ها و فعالان محیط زیست را شاهد نبوده ایم و بیشتر از چشم مردم دور مانده و فعالان محیط زیست، ادارات منابع طبیعی و محیط زیست نیز سکوت پر ابهامی را اختیار کرده اند.
همواره یکی از مواردی که دربرگزاری جلسات و مصوبات شوراهای اسلامی شهر باید در نظر گرفته شود علنی بودن و مشخص بودن این جلسات است که چندی است شهروندان هیچ اطلاعی از آن ندارند و شاید بتوان گفت تمامی جلسات شورای اسلامی شهر در پشت درهای بسته و بدون اجازه ورود شهروندان و اصحاب رسانه صورت می گیرد و این در حالی است که شوراها اسلامی این دوره با شعار تشکیل جلسات در اتاق شیشه ای سعی در اعتماد سازی مردم به خود کرده بودند و بعد از پیروزی مهندس جلال محمود زاده در صورتجلسه ای مصوبه ای را امضا نموده بودند که زمینهایی در مناطق دیگر را جایگزین کنند و با قیمتی متناسب بتوانند زمینهای حیاتی برخی مناطق را خریداری نموده و روندی را در پیش بگیرند که هم مالک بتواند نفعی از آن ببرد و هم شهرداری نیز برای برنامه های آتی دچار مشکل نشود، ولی نقض مصوبه امضا شده و خلاف وعده را شاهد بوده ایم و همین نکته بر مرموز بودن این راز می افزاید و چه بسا از این روند به به عنوان نقشه ی راه زمین خوارانی یاد کرد که بعد از چند سال تلاششان به ثمر نشسته و توانستند در این دوره به آرزوی دیرینه خود دست یابند، اعضایی که همواره در گفتگو با صاحبنظران و متخصصین اعضای دیگر را مقصر اصلی و اعمال فشار از سوی دیگر شوراها را دلیل اصلی تصویب می دانند و یا متخصصینی که نبود تخصص و سواد کافی سایر اعضا و یا در مواردی نبود قدرت وعدم توجه سایرین به نظر و رای وی را دلیل اصلی این مصوبات کابوس مانند برای شهر می دانند و هر یک در گوشه ای از شهر و با یاران خودشان خود را از این مسئولیت تبرئه می کنند و دیگر اعضا را مقصر اصلی می پندارد، گویا گمان کرده اند که با این گونه مواضع می توانند امضای خود بر روی مصوبات غیر تخصصی و به نفع زمین خواران صورت گرفته و یا قرار است صورت گیرد را بر دوش مردم بگذارند و خود را همان دلسوزی بدانند که از روی ناچاری و تحت فشار زیر بار رفته اند در صورتی که اگر تنها از مبانی تخصص خود و یا از بخش اندکی از تجربه خود و از همه مهمتر مردمی بودن خود کمک می گرفتند می توانستند راه حلهایی بهتر برای پیشرفت این شهر بیابند. در چند سال گذشته شهرستان مهاباد از سویی با عملکردی مثبت واجرای پروژه های بزرگ و مفید برای شهر و از سویی دیگر شتابزدگی هایی با سرعت بسیار را شاهد بوده که در سال جاری بارها از سوی دیگر ادارات این شهر مورد انتقاد قرار گرفته و چندی پیش نیز مراحل نهایی فروش بخشی از زمینهای کوه خزائی! و موکریان انجام شد که خارج از محدوده می باشند و دیگر هیچ راهی برای بازگشت آن وجود ندارد و پرونده آن را باید بست و شاید معجزه ای روی دهد که از این فاجعه جلوگیری نماید و طبیعتا شهرداری نیز متحمل ضرری چند میلیاردی خواهد بود و اخیرا نیز دو موضوع بسیار مهم سلب امتیاز از دو عضو شورای شهر و همچنین پرونده تغییر کاربریهای شهری حساسیتها بر روی عملکرد شوراهای اسلامی این دوره را بیش از بیش برانگیخته است. هرچند می توان گفت هیچ افق روشنی برای اجرایی و عملیاتی شدن این توافق وجود ندارد ولی خود به عنوان زنگ خطری مطرح گردید و لزوم بررسی بیشتر تغییر کاربری های شهری را به امری اجتناب ناپذیر تبدیل کرد و قطعا آمار قابل توجهی را می توان انتظار داشت که در طول چندین دوره حضور شوراهای اسلامی بی سابقه و حالتی بسیار قابل توجه و در عین حال فاجعه بار به خود گرفته است(پیشنهاد می گردد تغییر کاربرهای دوره 3 ساله شورای این دوره با دوره 6 ساله شورای دوره قبل مقایسه گردد تا عمق فاجعه بیشتر ملموس گردد). در دو سال گذشته، شهرداری مهاباد با رکود همه جانبه مواجه بوده و در مسیری بسیار ناهموار قرار گرفته و در شهر نیز شاهد افت درآمدهای شهرداری بوده و همین امر موجب گشته از بسیاری از استانداردها صرف نظر گردد و تراکم فروشی و تغییر کاربری اراضی شهری همواره بصورت دستاویزی برای برخی سودجویان و تامین هزینه های شهرداری باشد که البته در بسیاری از موارد با فشار و اعمال قدرت نیز همراه بوده است و باید گفت فروش کوه و زمینهای درجه یک و با امتیاز فوق حساس به بهانه پرداخت حقوق معوقه کارکنان و کارمندان شهرداری تنها صورت مسئله ای را پاک و فاجعه ای را رقم زدن است. لازم به ذکر است که سازمان شهرداری در چند ماه گذشته کوچکترین اعتراض کارکنان و کارگران خود را با شدیدترین برخوردها و واکنش ها جواب داده و اگر انتقادی نیز از نیروهای مازاد چند صد نفری و یا نقدی بر فعالیتهای ناقص عمرانی و عملکرد منفی شوراها صورت می گیرد با واکنش بسیار کوبنده همراه بوده است و حال نیز توافق بر سر فروش زمینهای خارج از محدوده شهر و یا کاربریهای توریستی برای تامین جیب برخی دلالان و زمین خواران و کوه خواران که که همواره قدرت خود را بر شوراها اعمال نموده اند، جایی که زور مردم به آنها نمی رسد به امری بدیهی تبدیل گشته و نتیجه و خروجی این اقدامات نیز همان توافق شفاهی کابوس مانند و البته با رضایت جمعی همه شوراهای شهر می باشد.
در حال حاضر که توافقی مرموز و پررمز و راز توسط تمامی اعضای شورای شهر و برخلاف آنچه در بیرون از جلسات عنوان می کنند با رضایت کامل امضا گردیده است که از چشم رسانه ها و متخصصان این امر دور نمانده و این در حالی است که هنوز بررسی ها برای تغییر کاربری های دیگر شهری در حال انجام است و در حین این بررسی ها با جدید ترین تفاهمی روبه رو می شویم که نشانی از بررسی های علمی و تخصصی و آینده نگرانه را نمی توان در آن یافت و این درحالی است که شهر مهاباد همواره رویای رتبه برتر در گردشگری غرب کشور را در سر می پروراند و این محدوده می تواند بسیار مفیدتر از آن استفاده شود و با سازش و جایگزینی زمین دست دلالان و سودجویان را از آن کوتاه نمود و به فضایی توریستی درآمدزا و جذاب تبدیل شود.لازم به ذکر است صنعت گردشگری همواره از جمله صنعتهایی بوده که درآمد حاصله آن قابل مقایسه با دیگر صنایع نبوده و قسمت اعظم درآمده آن مستیقما به جیب مردم رفته و در کاهش نابرابریهای اجتماعی می تواند نقشی غیر قابل انکار ایفا نماید. در واقع روی سخن این یادداشت با کسانی نمی باشد که ممکن است قطعه زمینی چند متری در آن محل داشته باشند بلکه روی سخن با بازرگان و راند خوارانی است که هرزگاهی با اعمال فشار و دعوتی های شبانه می توانند مصوباتی توسط شوراها را به تصویب برسانند و به اهداف خود نایل گردند طوریکه تجربه چند سال گذشته به واضحی نشان داده که چنین ساخت و سازهایی نه تنها کمکی به کاهش قیمت زمین و یا اجاره بها و... نکرده بلکه دست آویزی بوده برای سودهای شخصی کلان و نابودی شهری که در حساسترین شرایط قرار دارد. حال که تمامی گزینه های عدم توجیه اقتصادی، نابودی بخشی از فضای شهری و محیط طبیعی، و همچنین زنگ خطر شروع زمین خواری حاشیه رودخانه بصدا درآمده لازم است در اینباره تجدید نظر گردد.
برای نمونه برج سازی های که در بالای تپه سیران صورت گرفته است شاید نمایی مدرن را به این محدوده بخشیده باشد ولی با یک بررسی علمی می توان دریافت که در تلطیف هوای این منطقه نقشی منفی ایفا کرده و همچون دیوار و سدی عظیم بر سر راه بادهای غالبی قرار گرفته که می توانند شعاع بیشتری از شهر را تحت پوشش خود قرار دهند و همین امر نیز می تواند در منطقه گمرک تکرار شود و این نکته شاید گوشه ای از زوایای پنهان برخی تغییر کاربریها باشد در کوهها باشد و همچنین تغییر کاربری در خارج از محدوده و اجازه ی تفکیک و فروش نیز که جای بسی تامل دارد.