هاژه- ساعاتی از شروع روز 16 ژوئیه ( 26 تیر ماه) نگذشته بود که به سرعت خبری در رسانه ها پیچید: تعدادی از نظامیان بزرگترین پل کابلی آنکارا که نقطه اتصال دو قسمت شهر بحساب می آید را بسته اند و مکررا دیوار صوتی شهر توسط جنگنده ها شکسته می شد، خبری از اعلام رسمی دولت و نشست های خبری وجود نداشت، و خبرهای ضد و نقیض پیروزی کودتاچیان و شکست دولت تمام ترکیه و منطقه را فرا گرفته بود و گاه با موضع دو پهلو و نامشخص دولتهای بزرگ و منطقه نیز فضای ترکیه را بیش از پیش غبارآلودتر می کرد و حتی باعث شد تحلیلگران نیز نتوانند سرانجام این خیزش برای کودتا را پیش بینی کنند. سرانجام بالاترین مقام رسمی دولت از طریق نرم افزار سکایپ شخصی یکی از مجریان شبکه های رسمی دولت ظاهر شد! که در نوع خود پیچیدگی موضوع و نهایت آشفتگی یک دولت را نشان می داد. اردوغان در این تماس نامتعارف از مردم خواست که به خیابانها بیایند و دولت قانون و دموکراسی را نجات دهند!
حال با مواجه شدن با چنین رویدادی آشنا در ترکیه این پرسش پیش می آید که چرا در ترکیه کودتا زیاد اتفاق می افتد؟ براستی دلیل وجود حکومت در حکومت نظامیان و ارتش در ترکیه چیست و چرا هرازگاهی خبرهایی از دستگیری تعدادی از سران ارتش منتشر می شود و چرا کودتا شکست خورد؟
در کشورهایی نظیر ترکیه که پایه و اساس حکومت و همچنین شیرازه ی حکومت توسط نظامیان پی ریزی می گردد همواره این احتمال وجود دارد که ارتش خود را بانی و صاحب حکومت معرفی نماید و حکومت و عملکرد دولتها را با معیار و محک خود بسنجد، کما اینکه این نوع نگرش و اقدام را در بسیاری از کشورها نظیر پاکستان، مصر و حتی در ایران قبل از انقلاب نیز می توان یافت. ترکیه همواره کشوری بوده که زیر ساختهای حکومت برروی دستان نظامیان پایه گذاری شده و همواره می توان دید با وجود رشد سیاسی هرچند ناقص، واکنش هایی را از سوی ارتش شاهد باشیم. دولتهای ترکیه نیز همواره برای کنترل ارتش اقدام به تصویب قوانینی می زنند که بتوانند ارتش را در چهارچوبی مشخص و قانونی قرار دهند و در واکنش به این قوانین گاه تعدادی از سران ارتش بسیار محتاطانه دستگیر و یا کنار زده شوند.
عمده ترین دلایل این کودتای نافرجام همانگونه که عیان بود عدم دخالت نظامیان رده بالا در لایه های بالایی ارتش بود و به نوعی این کودتا به لایه های میانی ارتش نسبت داده میشد که البته این مهم یکی از دلایلی بود که بسیار ی از منتقدان را بر این باور سوق داد که کودتایی ساختگی باشد چرا که در دوره های قبل وقتی خیزشی برای کودتا صورت می گرفت از راس هرم بود و اینبار بیشتر به شورش تعدادی از نظامیان شبیه بود. و در مرحله دوم اعلام براعت احزاب سیاسی و رهبران سیاسی احزاب از کودتا و محکومیت کودتا بود و همین باعث شد که این خیزش منزوی و ایزوله گردد و در نهایت تنفری که مردم از حکومت نظامی و ارتش داشتند و دعوت مکرر مردم به مقابله از دلایل مهم شکست این کودتا بود و البته باید توجه داشت که کودتا در عصر شبکه های اجتماعی و رسانه های مستقل کاری است بسی دشوار و لازم به ذکر است این شبکه های اجتماعی و رسانه های منتقد و مستقل که اردوغان شروع به از بین بردن آنها کرده بود به نجات کشور از کودتا منجر شدند.
موضع و جایگاه احزاب کرد در این برهه از تاریخ چه بود و پیامدهای موضع آنها در این کودتای ناموفق؟
حزب دمکراتیک خلقها HDP به عنوان بزرگترین حزب کردها در مجلس که اخیرا رشد قدرت خوبی را داشته است در لحظه های اول با انتشار بیانیه و موضع رسمی خود بار دیگر نشان داد که کردها در ترکیه خواهان برقراری و استقرار دموکراسی در ترکیه هستند و اگرچه سیاستهای اردوغان را تایید نمی کند و همواره اردوغان را به عنوان یک دیکتاتور در ترکیه می شناسند، اما با بررسی گذشته و تحلیل حکومت داری نظامیان در دهه های گذشته، آنها به خوبی به این مهم پی برده بودند که استقرار نظام و دولتی هرچند ناقص بسیار از حکومتی نظامی می تواند بهتر باشد.
دستاوردهای این کودتا برای ترکیه و اردوغان چه می تواند باشد؟
در بررسی های نخستین این مساله به ذهن خطور می کند که این کودتای نافرجام به نفع اردوغان تمام شده باشد اما باید گفت که این کودتا شاید در کوتاه مدت بهانه ای باشد برای مانورهای قدرت اردوغان و حزب حاکم اما در بلند مدت آنچه باید بیشتر به آن توجه کرد تضعیف شدن وجه سیاسی ترکیه در مجامع بین المللی و عرصه اقتصاد جهانی و گردشگری می باشد که همواره اقتصاد گردشگری ترکیه بود که این کشور را از سایر کشورهای منطقه جدا می کرد و جلوه ای اروپایی، هرچند فریبنده در ذهن مردم تداعی کند. حزب حاکم شاید در حال حاضر بتواند قدرت خود را برجسته کند و در تصویب و تغییر برخی از دستورهای کشور اعمال قدرت کند اما آنچه در وقت انتخابات آینده باید منتظر آن بود وضعیت اقتصادی کشور و روابط و مناسبات کشور با سایر کشورها است که در چند ماه گذشته نیز دولت و حزب حاکم به آن پی برده است و اقدامات و گردشی در مواضع خود را نشان داده است.
برخی از صاحب نظران و منتقدان سیاستهای اردوغان از ساختگی بودن این کودتا سخن گفته اند و تا کنون به دلیل عدم شواهد و مستندات کافی این احتمال نمی رود که کودتا بدست یک حزب برای کسب قدرتی بیشتر صورت گرفته باشد، لیکن این مهم را باید در نظر داشت که کودتای موفق نه تنها به نفع کشور ترکیه از هر نظر نخواهد بود بلکه پیشبرد روند صلح در کشور و پروسه آشتی ملی نیز را از بین می برد، کما اینکه تجربه دهه های 80 میلادی و درگیری های خونین ارتش که دولت را نیز در دست داشت با مردم کرد و احزاب کرد فراموش نشدنی بود.
لایه های پنهان در کودتای نافرجام
یکی از لایه های پنهان در جریان این کودتا که کمتر به آن پرداخته شده رسانه های محلی، مستقل و شبکه های اجتماعی بود که پیشتر سران دولت کمر به نابودی آن بسته بودند و در عین اینکه شبکه TRTترک به تصرف ارتش درآمد و حتی بیانیه پیروزی ارتش نیز درآن خوانده شد، بودند شبکه هایی محلی و مستقل و البته در زیر فشار دولت که نه از دولت و حزب حاکم حمایت می کردند و نه از ارتش و حکومت نظامی بلکه از دموکراسی و قانون اساسی کشور حمایت می کردند و همچنین شبکه های اجتماعی که هرگاه دولت و حزب حاکم می خواست قانونی را به تصویب برساند که شاید همه ی مردم یکپارچه از آن استقبال نکند با فیلترینگ و عدم دسترسی مواجه می شد حال اینکه در جریان این خیزش برای کودتا به نوعی نجات دهنده ی قانون اساسی ناقص و نجات کشور از عقب ماندگی شدند. در اینجاست که نقش عصر ارتباطات و رسانه های مستقل در میان بهبوهه درگیری ها و کشته ها و تصاویر هیجان انگیز پنهان می ماند اما نقش پنهان و در عین حال پر رنگ آن برای نخبه گان و روشنفکران بیش از بیش عیان تر می گردد.
لایه پنهان دیگر شکسته شدن هیبت و قدرت ارتش در میان مردم بود و مشاهده گردید، بلافاصله با چه واکنش کوبنده ای از سوی مردم مواجه شد و در نهایت با حرکتهای سمبولیک مانند در مقابل تانک ایستادن و هجوم به نظامیان انزجار و تنفر خود را از ارتش ابراز کردند، اگرچه فردای روز کودتای نافرجام فیلمهایی از سربریدن برخی سربازان و یا ضرب و شتم بسیار شدید سربازان ارتش توسط نیروهای پلیس منتشر گردید که اگرچه مقابله آنان با ارتش و حمایت از دولت را باید تایید کرد اما خشونتهای رفتاری آنان نشان از خشونت سیستماتیک و بنیادین در دستگاههای حکومتی و پلیسی این کشور را نیز بهتر نشان داد که حتما باید اندیشید و گفت که این پلیس ها و دستگاههای امنیتی همان خشونتها را بارها در مقابل معترضان به دولت و حکومت در نقاط مختلف کشور بخصوص در مناطق کردنشین بارها و بارها تکرار کرده اند.
لایه پنهان دیگر احزاب کرد و خواسته های کردهای ترکیه است که همواره از دولت قانونی حمایت می کنند و تنها خواستار گنجانده شدن خواسته ها و حقوق خود در قالب قانون اساسی هستند و در این رویداد نیز بخوبی نشان دادند که اگرچه دولت و حکومت ترکیه همواره آنان را نادیده گرفته و گاه سر دشمنی با آنان نیز داشته اند اما کماکان از قانون حمایت می کنند تا کودتا و هرج و مرج سیاسی! اگرچه بیم آن می رود در روزها و ماهها ی بعد از کودتا عرصه بر آنان به علت قدرت گرفتن موقت اردوغان بیشتر شود ولی این امیدواری نیز در بین بسیاری از کارشناسان قوت گرفته که این مصیبت می تواند به نقطه آغاز روابط بهتر با حزب مخالف دولت(HDP) با دولت تبدیل شود و خود حزب مدافع خلق ها نیز به این ضرب المثل این مهم را به دولت گوشزد کرد: "یک مصیبت بیشتر از 10 نصیحت به انسان درس می دهد".
آخرین لایه پنهان که می توان به آن اشاره کرد جایگاه دولت و ارتش در ترکیه است که همواره مانع رشد این کشور در عرصه سیاسی بوده اند به عنوان مثال سیاست غلط حزب حاکم در 2 سال گذشته و تضعیف وجه ترکیه با اظهار نظرها و سیاستهای اشتباه در قبال جامعه جهانی گردش از سیاست و رفتار و همچنین داخل کشور از سویی و از سویی دیگر ارتشی که همواره بدون استثنا در همه دهه ها در صدد براندازی حکومت قانون و اعلام حکومت نظانیان بوده است. پر واضح است که همه ی این جریانات در نظام سیاسی جهانی و نظام اقتصاد جهانی و فرهنگ جهانی دجار تزلزل شده اند و اگر چه کودتا پیروز نشد و یا سندی کافی برای اثبات دست داشتن اردوغان در آن ارائه نگردیده اما همواره ترکیه را کشوری متزلزل معرفی می کند که با وجود تلاشها برای قدرتمند نشان دادن و باثبات و غربی نشان دادن کما کان کشوری پرحاشیه و دارای ضعف اساسی و بنیادین و البته با اقتصادی شکننده معرفی می کند.