تاریخ: ۱۴۰۰/۴/۲۷
دعوای عموزاده‌ها بر سر چیست؟
گفتگو با افشین غلامی، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر مسائل خاورمیانه
 

 

در چهل و ششمین سال تاسیس حزب اتحادیه میهنی کوردستان عراق  بار دیگر این حزب صحنه اختلافات درون حزبی و خانوادگی بین دو قطب خانوادۀ طالبانی، «بافل طالبانی» و «لاهور جنگی» شده است.

رسانه‌های اقلیم می‌گویند ریشه‌ی اختلافات به انتخابات درون حزبی 29 بهمن سال 1398 بازگردد که در آن بافل با رای بیشتر توانست پیروز شود.

 بافل و لاهور با رایزنی‌ها و وساطت‌ دیگران توافق کردند که هر دو رئیس مشترک یەکیەتی باشند؛ بافل مسئولیت روابط خارجی حزب اتحادیه و لاهور مسئولیت پرونده‌های امنیتی و مسائل داخلی حزب را برعهده گرفت.

 با گذشت زمان تقسیم قدرت نتوانست تنش و اختلافات را کم کند و هفته گذشته نیروهای وابسته به آن‌ها، نزدیک بود که به روی هم سلاح بکشند.

 گفته می‌شود این تنش از زمانی آغاز شده که  هفته گذشته گروهی نزدیک به بافل طالبانی، رئیس مرکز اطلاعات (از تشکیلات شورای امنیتی اقلیم کوردستان) محمد تحسین طالبانی (که برادر زاده لاهور شیخ جنگی است) و نیز مشاور وی، رنج شیخ علی را بازداشت کرده‌اند. این دو تن پس از 24 ساعت بعد و با دخالت شماری از سران اتحادیه میهنی آزاد شده‌اند.

پایگاه خبری «رووداو» نزدیک به حزب دمکرات کوردستان عراق در گزارشی ادعا کرده که برای آشتی بین بافل و لاهور جنگی، حتی جمهوری اسلامی ایران و آمریکا نیز پادرمیانی کرده‌اند.

 
 
 
 

به اعتقاد برخی لاهور در نشست یکشنبه گذشته که منجر به آشتی بین او و بافل شد، تلویحا به مداخلۀ پارتی در اختلاف افکنی درون یەکیەتی اشاره کرده است.

او در بیانیه متعاقب این آشتی گفته: «اتحادیه میهنی از آنچه رقبا و دشمنان تصور می کنند، قوی‌تر است... و دشمنان بهتر است آرزوهای خود را به گور ببرند.»

ریشه اختلافات یەکیەتی به کجا باز می‌گردد و دعوای عموزاده‌ها بر سر چیست؟ هاژه در گفتگو با افشین غلامی روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر مسائل خاورمیانه ابعاد این موضوع را بررسی کرده است. در ادامه گفتگوی هاژه با ایشان را می‌خوانید.

 

هاژه: آقای غلامی این بار اولی نیست که شاهد اختلافات درون حزبی در یەکیەتی هستیم. در مورد گذشته این حزب به ما بگویید و به نظر شما موضوع از چه قرار است؟

 افشین غلامی: تاریخ شکل‌گیری اتحادیه میهنی به اوایل دهه 70 میلادی بازمی‌گردد. اختلافات فکری در حزب دموکرات کوردستان عراق (پارتی) باعث شد که در میان دو گروهِ دفتر سیاسی این حزب و طرفداران ملا مصطفی بارزانی، دو دستگی بوجود بیاید. بیشتر اختلافات بر سر مسائل ایدئولوژیک بودند. از این رو اتحادیه میهنی کوردستان(یەکیەتی) به سرکردگی مام جلال طالبانی و ابراهیم احمد پدر زنِ او ، از بدنۀ پارتی جدا شد. از آن زمان تا کنون این 2 حزب توانسته‌اند تقسیمات سیاسی را در اقلیم کوردستان بین خودشان ایجاد کنند و  این دوگانه پارتی و یەکیەتی را بوجود بیاورند. البته همواره احزاب دیگری نیز با این دو گروه از دهه 70 میلادی تا اواسط دهه 90 میلادی بر سر موضوع قدرت، جنگ نظامی داشتند ولی در نهایت این دو حزب توانستند به عنوان قدرت سیاسی‌، نظامی و اقتصادی قدرت را در اقلیم به دست بگیرند.

اتحادیه میهنی خود نیز از تشکل چند حزب دیگر بوجود آمده است. در تاریخ 40 ساله این حزب نیز می‌بینیم که احزابی نیز از آن منشعب شده‌اند. در سال 2011 آقای «انوشیروان مصطفی» حزب گوران را از بدنه یەکیەتی جدا کرد. در سال 2017 و در انتخابات پارلمانی نیز شاهد بودیم که گروهی به نام هم‌پیمانی از اتحادیه میهنی جدا شدند، هرچند که بخشی از این گروه دوباره به یەکیەتی بازگشتند. در عمل می‌بینیم که این جدا شدن‌ها و انشعاب‌های سیاسی تا چه حد موجب تضعیف یەکیەتی در مقابل رقیب سنتی خود یعنی پارتی شده است. می‌بینیم که امروزه تا چه حد پاشنه آشیل یەکیەتی در هم‌سنگ‌سازی و بالانس قدرت کم شده  و هر تصمیمی که در ادارۀ اقلیم گرفته می‌شود از جانب پارتی‌ست. بیشترین کرسی‌های پارلمان را پارتی به دست می‌آورد، رئیس اقلیم و نخست‌وزیر اقلیم نیز از پارتی هستند. تمام این‌ها باعث شده که یەکیەتی نتواند همانند گذشته با پارتی رقابت کند و موجبات اختلافات داخلی در میان یەکیەتی گسترده‌تر شود.

 
 
 
 

 هاژه: دعوای عموزاده‌ها بر سر چیست و دلیل اختلافات کنونی چه می‌تواند باشد؟ نقش پارتی در این میان چیست ؟

 افشین غلامی: از همان روزی که یەکیەتی با ادغام چند حزب بنیاد نهاده شد، اختلافات در آن شروع شد. این گروه که برآیندی از احزاب چپ در روزگار خود بود اعتقادات یکدستی نداشتند و اختلافات و بنیان‌های فکری از گذشته در آن وجود داشته است. معمولا با حضور شخصیت کاریزماتیک «مام جلال» این اختلافات رنگ می‌باخت. با فوت ایشان و فقدان مرکزیت قدرت در این گروه، نوعی سرگردانی سیاسی بوجود آمد. در این بین گروه‌های موجود در یەکیەتی نتوانستند در رابطه با مسائل اقلیم، دولت مرکزی و مراوده با پارتی به نظر مشترکی برسند و همین فقدان جایگاه هم‌سنگ کنندۀ قدرت موجب شد که اختلافات تاریخی سَر باز کنند.

واقعیت سیاسی این است که دو خاندان بارزانی و طالبانی بیشترین سهم را از موزائیک قدرت در اقلیم دارند. پس از فوت مام جلال، خانواده طالبانی سعی کردند که مرکزیت قدرت را از دست ندهند. 2 تا از فرزندان مام جلال به عنوان کسانی که به آن‌‌ها رجوع می‌شد شناخته شدند. برادرزادۀ مام جلال هم با در راس قرار گرفتن در قدرتمندترین و تاثیرگذارین نهاد در یەکیەتی که امور اطلاعاتی و امنیتی را در اختیار دارد، توانست به اریکه قدرت برسد. موضوع امروز  یەکیەتی به چگونگی استفاده و بکار بردنِ قدرت و سوء استفاده از مناصب حزبی و حکومتی باز می‌گردد. آنچنان که امروز می‌بینیم فرزند مام جلال، «بافل طالبانی»، طرف مقابل را به سوء استفاده از قدرت متهم می‌کند و طرف دیگر این ادعا را رد می‌کند. لازمه‌ی یک یەکیەتی قدرتمند این است که حرف اول و آخر را یک نفر بزند کمااینکه در گذشته هم همین طور بوده است. قدرت در یەکیەتی یکدست نیست و این موجب نگرانی اعضای قدیمی شده است. دفتر سیاسی یەکیەتی به دنبال این هستند که شخص واحدی قدرت را در دست بگیرد که بتوانند در مقابل گروه‌های دیگر از کارامدی لازم برخوردار باشند. به اعتقاد من این سرگردانیِ قدرت، نیازمند کسی بود که بتواند که اوضاع را ساماندهی کند. من فکر می‌کنم که این وضعیت تنها دعوای عموزاده‌ها نیست و طرفین می‌خواند یەکیەتی را به قدرت اول خود بازگردانند و سرکشی‌های قدرت را به حداقل برسانند، سرکشی‌هایی که ممکن است از رئیس‌مشترکی بوجود آمده باشد. به نظر من یک گروه شناخته شده‌ای در یەکیەتی این کودتای قدرت را علیه کسی که تازه به این جرگه‌ی قدرت پیوسته و سن زیاد و تجربه کافی سیاسی ندارد به راه انداخته‌اند که فرزند مام جلال را به عنوان رئیس اول حزب بگمارند.

 
 

 هاژه: برخی بر این باورند که پس از برگزاری همه پرسی اقلیم کوردستان روابط دو حزب به سردی گرائید. شما چه فکر می‌کنید؟

 افشین غلامی: همه پرسی اقلیم کوردستان تاثیر بسیاری بر روابط پارتی ویەکیەتی گذاشت و اختلافات را در بین دو طرف ریشه‌ای‌تر کرد. در زمان حیات مام جلال، قرادادهای استراتژیکی مابین او و آقای مسعود بارزانی امضا شد. اما پس مرگ ایشان یک نوع سرخوردگی سیاسی در اقلیم بوجود آمده است. پارتی حاضر نیست با کسانی که به تازگی به قدرت رسیده‌اند و تجربه سیاسی ندارند وارد معامله بشود. این موضوع را بارها آقای مسعود بارزانی از زبان دیگران گفته است. به نظر من رفراندم نه دلیل اصلی بلکه یکی از دلایل مهم بر تعمیق شدن اختلافات بین دو طرف بوده است. در تندروی‌هایی که یکی از رئیس‌مشترک‌ها در خصوص مسئله رفراندم داشت باعث شده که این اختلافات رنگ بیشتری بگیرد.

 هاژه: به عنوان سوال آخر بفرمایید که آیندۀ اقلیم کوردستان را در سایه حکم‌رانی این دو حزب چگونه ارزیابی می‌کنید و این اختلافات چه تاثیری بر فضای سیاسی اقلیم خواهد داشت؟

 افشین غلامی: اقلیم کوردستان یک بخش رسمی از ادارۀ فدرال از کشوری به نام جمهوری فدرال عراق است و وجود داشتن این فدرالیسم به روابط داخلی گروه‌های سیاسی در اقلیم کوردستان و همچنین روابط با حکومت مرکزی عراق بستگی دارد. اگر اقلیم کوردستان بتواند از پتانسیل بازی سیاسی که از طریق روابط بین‌الملل با کشورهای قدرتمند به دست آورده، برای ماندگاری و تثبیت خود استفاده کند و روابط داخلی و بین حزبی خودش را سامان بدهد، می‌توان به ادامه وضعیت فدرالی کنونی امیدوار بود، البته منوط بر این که دو طرف به این نتیجه برسند که وجود فدرالیسم به هماهنگی آن‌ها وابسته است و پابرجا خواهد بود. در غیر این صورت، من فکر می‌کنم که دولت مرکزی عراق در آینده سیاسی خود رای بر عدم موجودیت فدرالیسمی به نام اقلیم کوردستان بدهد. چرا که کشورهای منطقه و خود بدنه اقلیم کوردستان به این نتیجه رسیده که در شرایط بحرانی و مشکلات عدیده سیاسی به سر می‌برد و عدم هماهنگی و ائتلاف منجر به نابودی سیستم رسمی شدۀ فدرالیسم خواهد شد.