بوکان شهری مهاجر پذیر است، جمعیت آن روز به روز در حال افزایش است، سالهاست که بوکان از ظرفیت زیست محیطی خود فراتر می رود؛ درختان هر روز برای تجاری سازی قطع می شود، میزان سرانه فضای سبز بسیار کمتر از حداقل های تعیین شده سرانه فضای سبز در ایران می باشد، پارکها، بوستانها و فضاهای سبز فروخته می شوند؛ و این چنارستان خوش آب و هوا بعنوان عروس موکریان در حسرت یک نفس خوش است.
سرعت گرفتن وقوع سوانح در کشور موجب توجه شهروندان به سازوکارهای مدیریت شهری شده است. با توجه به نزدیک شدن به ایام انتخابات سوالات زیادی در باره خیل عظیم کاندیداهای شورای شهر که به شورا هجوم آوردن مطرح می شود.
امروزه نقدهای متعددی درباره حضور غیرمتخصصان در رسانهها و شبکههای اجتماعی مطرح شده است. سوال این است که شوراهای شهر تا چه حد میتوانند در شهرهای ما مطابق کرامت انسانی و حفظ شأن آنها در روی زمین نقش داشته باشند.
آیا داشتن تخصصهایی در زمینههای عمران، شهرسازی، معماری و مانند آن میتوانند تضمین کننده ایفای وظیفه درست آنها در جهت تحقق اهداف مذکور باشند؟آیا صرف داشتن مدرکهای مرتبط یا حتی کار در حرفه برای حفاظت از منافع شهروندان در شورا کافی است؟
آگاهی از شهر و مسائل آن بخشی ضروری و اجتنابناپذیر برای هر عضو شورای شهر است، اما نکته اصلی سوابق و کارنامه این افراد است و از آن مهمتر توجه به اینکه تخصص داشتن بهانهای برای ورود افراد منفعت طلب به داخل شورای شهر به بهانه داشتن تخصص نباشد.
متاسفانه رویکرد ومد جدید – به غیر متخصص رای ندهیم – ممکن است ما را به ورطهای حتی بدتر از قبل دچار کند، زیرا با این تب تخصص گرایی کسانی وارد شورا خواهند شد که لزوما دلسوز و متعهد به بهبود زندگی شهروندان نیستند.
ما در شورای شهر نیاز به کسانی داریم که نماینده تمام اقشار و گروههای جامعه بوده اما از دلسوزی و تعهد کافی برای تلاش در جهت حل مسائل مردم برخوردار باشند. تخصص بدون تعهد و اخلاق حرفهای تنها موجب میشود تا این افراد پشت سپر تخصص خود پنهان شده و این بار از جایگاهی مردمی و متاسفانه فن سالارانه و بالا به پایین، به روندهای نادرست و تخریبی خود ادامه دهند. درحالیکه یک فرد غیر متخصص اما آگاه به شهر و مسائل آن، با بهکارگیری صحیح متخصصان دلسوز، کارآیی بیشتری خواهد داشت. آگاه کردن مردم از حدود و ثغور و شرح دقیق وظایف اعضای شورای شهر از اولین و مهمترین گامها برای جلوگیری از افراد متخصص غیر متعهد یا غیر متخصصان بی دغدغه است. برقراری این تعادل و آگاهی رسانی و شفاف سازی تنها راه داشتن شورای شهری است که از بار مشکلات بیشمار شهرهای ما که محصول اقدامات و تصمیمات متخصصان غیر متعهد و سودجواست، بکاهد.
متاسفانه بسیاری از کسانی که کاندید می شوند کارنامه مثبتی در حرفه ندارند ولی برای جذب رای مردم شعارهای زیبا و عوام فریبانه می دهند.
نگاهی به کارنامه متخصصان عمران، معماری و شهرسازی چه در مقام مدیر و مقام مسوول و چه در مقام مشاور و کارشناس در این مرزو بوم شاهد تصمیمگیری ها، قانونگذاریها و اقدامات و پروژههای بیشماری هستیم که محیطهای طبیعی و مصنوع این مرزو بوم را به ورطه نابودی کشیده و شهرها و محیط زندگی مردم را از هویت، تاریخ و ارزشهای معنوی تخلیه و سرشار از مشکلات زیستی جدی کرده است.
این اقدامات طی دهههای اخیر، آسیبهای جدی به سلامت جسمی و روحی شهروندان وارد کرده که تبعات آن در معضلاتی چون کاهش سرانه فضای سبز، بافتهای فرسوده و ضوابط شهرسازی موجود با وضوح بیشتر ملموس است. شهرهای ما بیشتر معلولیت زا و بیماری زا هستند تا مکانی برای رشد و تحول مثبت برای تحقق کرامت انسان. شهرهای ما در برابر حوادث خوشایندی چون برد در مسابقه فوتبال و بارش رحمت الهی نیز آسیب پذیر وشکننده هستند چه رسد به بحرانهای واقعی طبیعی و مصنوع که هرروز بر پیچیدگی و غیر قابل پیشبینی بودن آنها افزوده میشود. طرح مسائلی چون تاب آوری در چنین زمینهای باحضور متخصص نمایان شعار زده، تنها برای تثبیت پستهای مدیریتی عدهای خاص است نه در جهت دغدغهای واقعی برای حل مسائل مردم و شهرها. پس برای تفکر درباره شوراها و اینکه چه کسی و چگونه باید وارد شورا شود، ابتدا یک آسیب شناسی جدی در تمام ابعاد ضروری است، تخصص صرف مسلما پاسخی برای کلاف سردرگم و پیچیده معضلات بی شمار شهرهای ما نیست. هماکنون افراد زیادی از گروههای تخصصی حرفهای و دانشگاهی با شعار تخصص وارد عرصه انتخابات شوراها شدهاند، ولی نکته اینجا است که باید کارنامه حرفهای تمام این افراد، سازمانها و گروهها بررسی و شفاف سازی شوند تا نشان دهند که این تخصص تاکنون چگونه ودر چه جهتی عمل کرده است. سوابق مالی و عملکردی این افراد باید با شفافیت در معرض دید رای دهندگان قرار گیرد تا هر رایدهنده بداند این تخصص به نفع چه رویکردی فعال بوده است؟
متاسفانه همه دنبال متخصص هستند، کسی به دنبال مطالبه شفافیت نیست.