مذاکرات برجام در وین در حال برگزاری است. عباس عراقچی مذاکره کنندۀ ارشد ایران در نشست وین، روند این مذاکرات را مطلوب ارزیابی کرده و درباره لغو تحریمها گفته که در ابعاد مختلفِ اقتصادِ ایران همچون بخشهای نفت، انرژی، بانکی و مالی تفاهمات «خوبی» به وجود آمده است.
یکی از وعدههای حسن روحانی در انتخابات 1392 تامین معیشت مردم و تلاش برای رفع تحریمها بود. به گواه کسانی برجام مهمترین دستاورد دولت آقای روحانی بوده که راستای بهبود وضعیت اقتصادی کشور صورت گرفته است. مخالفان این قرارداد میگویند که دولت روحانی جریان همه امور کشور و حتی آب خوردن مردم را نیز به مذاکرات و توافق با آمریکا گره زده است. آنان معتقد که در دور اول مذاکرات هم، برجام به کشور خسارت محض زده و وضع فعلی ناشی از این شیوۀ سیاستورزی و استدلال است.
این طیف معتقدند که رفتار ایالات متحده در قبال ایران همیشه خصمانه بوده و همین طور هم خواهد ماند و دولت روحانی با پیوند زدن معیشت مردم با سیاست خارجی به دنبال استمرار شرطیسازی اقتصاد کشور است. از نگاه این دسته سرانِ دولت آقای روحانی در مذاکرات برجام منافع ملی را فدای مطامع سیاسی نامشروع خود کردهاند و نه تنها از خساراتی که برجام به جا آورده درس نگرفتهاند بلکه در پی انداختن دگربارهی ایران در چاه مذاکره و اعتماد به دشمن هستند.
از سویی دیگر موافقان برجام معتقدند که اگر برجام به حال اول قبل از خروج آمریکا برگردد، میتواند به ثبات در اقتصاد ایران و از سرگیری صادرات و واردات و برگشت آن به حالت عادی و به تبع آن تاثیر مثبت روی رشد اقتصادی و رونق تولید و افزایش قدرت خرید مردم منجر شود.
همچنین موافقان دولت، اظهارات مخالفان در این رابطه را به شرایط کشور و نزدیک شدن به انتخابات پیشروی بی ارتباط نمیدانند و میگویند انگیزههای بسیاری وجود دارد تا عدهای به دنبال هر راهی برای سیاه نشان دادن فضای کشور و سنگ انداختن بر سر راه هر گشایشی باشند و برای رسیدن به مقاصد خود، مسیر تخریب دولت و ناامیدی بیشتر مردم را در پیش گرفتهاند.
این گفتهها تا چه اندازه صحت دارند؟ آیا برجام بر معیشت مردم تاثیر دارد و یا صرفا در راستای اهداف خاص یک گروه صورت میگیرد؟ با نزدیک شدن دورۀ اتمام زمامداری روحانی این مذاکرات جدای از مباحثی که در زمینۀ انتخابات مطرح است چه نفعی برای کارنامۀ 8 سالۀ او دارد؟
این سوالات را با جلال خالقی روزنامهنگار و سردبیر سابق خبرگزاری ایسکا نیوز و همچنین اردشیر پشنگ پژوهشگر روابط بینالملل و مدیر مسئول ماهنامه فراتاب در میان گذاشتیم.
جلال خالقی: صرف نظر از اینکه ما چه فکری میکنیم و این که آیا برجام واقعا به معیشت مردم گره خورده است یا نه، باید ببینم که تاریخ در مورد آن چه قضاوتی خواهد کرد و آیا برجام توانست هیچ کمکی به معیشت مردم بکند؟ اینکه ما از توانِ داخلیمان به مدت 8 سال چشمپوشی کردیم و امید بستیم به برجامی که از جانب کشورهای دشمن و متخاصم از خارج بیاید و برای ما دل بسوزانند و مشکلات ما را حل کنند در واقع بیشتر منجر به تشدید مشکلات شد، از موضوعات شفافی مانند افزایش نرخ دلار گرفته تا موضوعاتی بنیادینتری که تا این حد علنی نیستند.
همه دستاورد این دولت، «فرزند مرده به دنیا آمدۀ برجام» بود و اگر دولت روحانی بپذیرد که برجام صرف خسارت محض بود، تکبرگِ کل عملکرد 8 سالهشان زیر سوال میرود. در برخورد با افراد منتصب به این جریان سیاسیفکری میبینیم که همچنان در فضای برجام هستند و میگویند ما به اندازه کافی مذاکره نکردهایم، دولتی بیاید که همین روند را ادامه بدهد و مذاکرات را به نتیجه برساند. نتیجهی مذاکرات هم این خواهد بود که ورقهای بیشتری را خرج کنند. تاکنون ورق کل فناوری هستهای ما را هزینه کردهاند. بعد از آن آقایان به دنبال ورق منطقهای و موشکی بودند که خدا رو شکر در اختیار آنها قرار داده نشد. اساسا دولت در 8 سال اخیر به جز گرانی، خسارت، حقوق نجومی و این همه اتفاقات ریز و درشتی که برای کشور افتاده چه دستاوردی داشته است؟
اساسا یک نگاهی در بین جریان غربگرای کشور وجود دارد که میگویند ما برای توسعه نیاز به یک سرمایه سنگین داریم و این سرمایه سنگین را یا با مشارکت کشورهای غربی میتوانیم به دست بیاوریم و یا از نفتی که فروختیم پولش را پس بگیریم. سوال ما از دولت محترم این است که اگر شما تا این حد اتکای به نفت دارید و تا این موضوع تا این حد برایتان پاشنه آشیل محسوب میشود که رفتید یک برجامی را امضا کردید که پول نفتی را که فروختید پس بگیرید چرا در این همه سفارتی که وجود دارد و ما نمیدانیم چه کسانی و با چه حد صلاحیتی در آنها مشغول به کار هستند، شما فقط در دو 2 سفارتخانه وابستهی اقتصادی دارید؟ و 2 تا سفارتخانهی حساس ما یعنی چین و روسیه مدتها رها شدهاند و وابستهی اقتصادی نداشتهاند. من فکر نمیکنم که این دیدگاه، رویکرد مناسبی برای حل مشکلات باشد. ما یک بحثی به نام دور زدن تحریمها داریم و در همین حوزه میبینیم که آقای رستم قاسمی با تاکتیکهای دور زدن تحریمها چند برابر وزارت نفت کشور با این همه تشکیلات، نفت فروخته است. ما باید به سوی بیفایدهسازی تحریمها و تحریمشکنیها حرکت کنیم که نمونه آن را در پروژۀ ستاره خلیج فارس دیدیم و تحریم بنزینی ما با این پروژه از اساس منتفی شد. سوال این است که واقعا آقایان بر این باورند؟
اردشیر پشنگ: اینکه همهی اقتصاد ایران به برجام گره خورده باشد و متاثر از تحریمها باشد، یک پیشفرض اشتباه است. بزرگترین موضوعی که در رابطه با اقتصاد ایران وجود دارد سوء مدیریت استراتژیک در مسئله اقتصادی است. ایران به رغم داشتن پتانسیلهای بسیار گسترده و از نظر نیروی انسانی، مواد معدنی، امکانات ترانزیتی، کشاورزی و توریستی در وضعیتی بسیار قابل توجه قرار دارد اما متاسفانه فقدان هدفگذاری، برنامهریزی و اجرایی کردن در حوزههای مختلف کشور، وضعیت اقتصادی کنونی را ایجاد کرده است و باعث شده امور کشور عمدتا بر پایه نفت و انرژی جلو رود و یک کشور رانتیر در این زمینه محسوب شود.
از این منظر وابستگی ایران به روابط خارجی در صدور نفت و گاز و دریافت وجوه آن بسیار بالا رفته و به همین دلیل معیشت مردم نه تنها امروز بلکه در طی دهههای اخیر گرۀ مستقیمی به این موضوع خورده است. در چنین شرایطی معیشت مردم به موضوع برجام و چگونگی رفع تحریمها گره میخورد. در 3 سال اخیر هم خروج آمریکا از برجام از یک سو و سوء مدیریتهای دیگری که سویی رخ داده باعث شده که ارزش پولی کشور تا این حد سقوط بکند و درصد قابل توجهی از مردم به زیر خط فقر بروند. به نظر من راه حل در کوتاه مدت، حل موضوع برجام و در بلند مدت داستان مملکت و کشورداری ما متفاوت است و این شیوه پاسخگو نخواهد بود. اگر این روال تداوم داشته باشد ما شاهد عقب افتادگیها و کندتر شدن روند توسعه در مقایسه با ترکیه، امارات و کشورهای حاشیه خلیج فارس خواهیم بود.
احیای دویاره برجام به سادگی قبل نخواهد بود. از یک طرف ایران اعتماد سابق را ندارد و از طرفی دیگر ایران میداند تداوم خروج آمریکا از برجام همانند بالا رفتن هزینهها باعث مشکلات گسترده به ویژه در حوزه مالی و بانکی خواهد شد و این وضعیت برای ایران چندان قابل تحمل نیست. مذاکرات آغاز شده و با حضور چین و روسیه و کشورهای اروپایی روند خوبی داشته است و به نظر میرسد امکان دستیابی به احیای توافق بیشتر از عدم آن است. به نظر میرسد هم نیروهایی در آمریکا و هم در داخل ایران خیلی مایل نیستند که در کوتاه مدت و طی زمانی که تکلیف جدید ایران مشخص نشده است این توافقات انجام شود و حتی بنده بخشی از هدف انتشار صوت اخیر آقای ظریف در روزهای اخیر را در همین چارچوب و به منظور ضربه زدن به روند نسبتا خوب برجام و دستکم کندتر شدن آن میدانم.
آقای روحانی به دنبال تمام کردن یک پرونده ناتمام است. اکنون فرصتی پیش آمده که این پرونده تمام شود و به دنبال آن است که موضوعی خودش شروع کرده و پیشتر از ریاست جمهوری در قامت دبیر شورای عالی امنیت ملی هم با آن درگیر بوده در کارنامه دولتش و بنا به وعدهای که به مردم داده است نهایی کند.
طبیعی است که برجام به صورت آنی تاثیر مستقیمی بر معیشت نداشته است. به نظر من اگر برخی از عوامل مانع نشوند همین مذاکرات هم میتواند قیمت دلار را پایینتر بیاورد و قدرت خرید مردم را بالاتر ببرد. مسئله این است که بسیاری از شرکتها و تولیدیها مواد اولیه را با دلار گرانی خریدهاند و حالا کاهش قیمت دلار باعث ورشگستگی بسیاری از آنها خواهد شد. مشاهده کردیم که پس از انتخاب جو بایدن به ریاستجمهوری قیمت دلار در بازار ارز ایران کاهش پیدا کرد اما روز بعد بانک مرکزی قیمت دلار را تا حدی بالا آورد. از این رو به دنبال کاهش هیجان قیمت دلار هستند و میخواهند به صورت تدریجی و با توجه به روند نهایی مذاکرات قیمت دلار را پایین بیاورند.