با نگاه به پیشینهی پروژههای احداثی و مدیریت چندین سالهی شهرداری مهاباد میتوان گفت که مسئولانی که بر سر کار آمدهاند همواره در پی بهرهبرداری از طرحهایی بودهاند که با احداث آنها به نوعی بیشتر دیده شوند و به عنوان میراث در کارنامههای آنان ماندگار شود. فضاهای سبز، پلهای روگذر و زیرگذر و عموما فعالیتهای عمرانی در این دسته قرار میگیرند.
هرچند نمیتوان اهمیت بعضی از این پروژهها را انکار کرد ولی به نظر میرسد با این رویکرد جاافتاده، بسیاری از زیرساختها و مراکز دیگر که جزو نیازهای مبرم یک شهر هستند، مغفول ماندهاند و به آنها توجه نشده است. برای نمونه میتوان به کمبودها و مشکلات سازمان آتشنشانی مهاباد اشاره کرد.
بر اساس استاندارهای جهانی آتشنشانی، به ازای هر 50 هزار نفر باید یک ایستگاه آتشنشانی وجود داشته باشد. هر چند در این بین عوامل جغرافیایی و توپوگرافی شهر نیز دخیل هستند و بر شمار ایستگاهها تاثیر میگذارند. بر اساس آخرین سرشماری در مهاباد، جمعیت این شهر بالغ بر 185 هزار نفر برآورد شده است. حال اینکه مدتیست سیدآباد و خانقاه نیز به مناطق شهری اضافه شدهاند. پوشش آتشنشانی مهاباد علاوه بر این جمعیت شامل مناطق روستایی نیز میشود. حتی شهری مانند گوک تپه نیز ایستگاه آتشنشانی ندارد و با وقوع حادثه، آتشنشانی مهاباد به محل اعزام میشود. در مجموع میتوان گفت آتشنشانی مهاباد باید جمعیتی در حدود 230 هزار نفر را پوشش دهد.
مهاباد اکنون 3 ایستگاه آتشنشانی دارد و با نادیده گرفتن شرایط توپوگرافی حداقل به یک ایستگاه آتشنشانی دیگر نیاز دارد. بر اساس استانداردها رسیدن به محل حادثه باید زیر 4 دقیقه باشد، این در حالی است که حتی اگر یک خودروی معمولی از کوی 22 بهمن و در شرایط بدون ترافیک بخواهد به محلهی فجر برسد به بیش از 8 دقیقه زمان احتیاج دارد. احداث ایستگاهی در منطقهی فجر مهاباد لازم و ضروری به نظر میرسد که در این بین میتوان مناطقی همچون تپهقاضی، بهارستان، صارمبگ و کانی صوفی رشید را نیز پوشش داد.
از زمان تاسیس آتشنشانی در مهاباد، این سازمان همواره با کمبود نیروی انسانی مواجه بوده است، این در حالیست که مازاد نیرو در تمام بخشهای اداری شهرداری مهاباد به واضحی دیده میشود. بر اساس استانداردها، به ازای هر 2 هزار و 500 نفر جمعیت شهر، باید یک آتشنشان وجود داشته باشد. با این توصیف الان باید 80 نفر آتشنشان در مهاباد مشغول به کار باشند در حالی که شمار آتشنشانها 27 نفر است. حتی با احتساب رانندهها نیز آتشنشانی مهاباد 45 نفر پرسنل دارد. بر اساس چارت سازمانی که سازمان شهرداریهای کل کشور برای آتشنشانی مهاباد تعریف کرده است، آتشنشانی باید 112 نفر نیرو داشته باشد.
ناگفته پیداست که شغل آتشنشانی متضمن چه مخاطراتی است. آنچه میتواند این ریسکها را به حداقل برساند تجهیزات و ابزارهای مورد استفاده در این سازمان است. با بازدید میدانی هاژه از ایستگاههای آتشنشانی مهاباد مشخص شد که تمامی تجهیزاتی که در فرآیند اطفای حریق به کار میرود غیر استاندارد هستند. هیچ کدام از تجهیزات انفرادی آتشنشانهای مهاباد از قبیل پوتین، لباس، کلاه، ماسک و سِت تنفسی دارای استانداردهای لازم نیستند. با مقایسه قیمت لباسهای آتشنشانان در تهران و مهاباد مشخص شد که هزینهی لباس یک آتش نشان در تهران مبلغی حدود 40 میلیون تومان است ولی یک آتشنشان مهابادی با لباس 1 میلیون تومانی به محل حادثه میرود. پر واضح است که کیفیت و خطرات آتش در هر مکانی یکسان است و رعایت استانداردها ربطی به شهر حادثه ندارد. برای درک عمق این ماجرا میتوان گفت که ارزش ریالی تجهیزات انفرادی یک پرسنل آتشنشانی پتروشیمی مهاباد معادل تجهیزات انفرادی 27 آتشنشان مهابادی است. بحث دیگر در رابطه با امکانات، تجهیزات گروهی است. سازمان آتشنشانی مهاباد تنها دارای 2 ست تصادفات است. این به این معناست که در صورت وقوع یک تصادف مرگبار، تنها افراد کمی شانس زنده ماندن دارند.
در راستای کاهش ریسک کل سیستم، تخصیص بهینه انواع تجهیزات و ماشینآلات آتشنشانی نکتهی حائز اهمیتی به نظر میرسد. آتشنشانی مهاباد هماکنون دارای 10 خودروی آتشنشانیست که تنها یکی از آنها استاندارد است و تاریخ ساخت آن به سال 1385 باز میگردد. تاریخ ساخت این خودروها از سال 1364 شروع میشود. با مطالعه استاندارد میزان سرانهی تخصیص ماشینآلات آتشنشانی در مییابیم که شهرستان مهاباد حداقل به 10 ماشین دیگر احتیاج دارد. جالب آن که آتشنشانی مهاباد فاقد خودروی امداد و نجات است و در صورت بروز حادثه، پرسنل با خودروی آتشنشانی به محل حادثه میروند.
مدتی پیش وقوع آتشسوزی در یکی از برجهای تبریز خبرساز شد. آتشنشانهای تبریزی توانستند با استفاده از نردبانهای هیدرولیکی این آتش را مهار کنند. با توجه به امکانات موجود در مهاباد در صورت بروز واقعه در ساختمانهای چند مرتبه تنها میتوان حداکثر یک ساختمان 3 طبقه را مهار کرد. این نکته به این معنی است که اگر خدایی ناخواسته آتشسوزی در یکی از ساختمان مرتفع شهر همچون آپارتمانهای مسکن مهر و یا برج توتونچی مهاباد رخ بدهد، کاری از دست آتشنشانهای مهابادی ساخته نیست، مگر اینکه از غیرت خود مایه بزارند.
مشکلات و کمبودهای سازمان آتشنشانی مهاباد به نکاتی که گفته شد خلاصه نمیشود. کمبود تجهیزات غواصی در فصل سرما، نبود خودروی پشتیبان آب، حقوق معوق از سال 1397، بکارگیری تجهیزات آتشنشانی برای آبیاری و خدمات شهری از دیگر مشکلاتی است که آتشنشانی مهاباد با آنها دست به گریبانند.
شاید بتوان گفت در حادثهی اخیر آتشسوزی بازارچه، چنانچه شهرداری مهاباد توانسته بود زیرساختهای لازم را برای آتشنشانی فراهم میکرد، دیگر شاهد بین رفتن و خاکستر شدن سرمایهی مردم و جوانان این شهر به این میزان نبودیم.
اقدامات کارشناسینشده و عدم آگاهی بر اصول مدیریت شهری مسئولان شهرداری و اعضای اداوار پیشین شورای شهر میتواند خود در بحثی دیگر مطرح شود، منتها به نظر میرسد آنچه اثر خود را سالها در حیات این شهر بر جا خواهد گذاشت، انتصاب مسئولان شهرداری بر اساس عدم لحاظ فاکتورهای شایستهسالاری بوده است. موضوعی که میتواند با سر کار آمدن شهردار جدید مهاباد به آن خاتمه داده شود.