با سرِ کار آمدن دولت جدیدِ بایدن، مسئلهی برجام دوباره بر سر زبانها افتاده است. در طول چند هفتهی گذشته، طرفین با دادن سیگنالهایی مبنی بر مذاکره، خواهان احیای مجدد آن هستند. آن چه در این بین میتواند سوال برانگیز باشد این نکتهست که کدام طرف حرکت اول را انجام خواهد داد.
تهران، واشنگتن را مسئول نقض تعهداتی میداند که خساراتی را برای ایران در پی داشته است. جدای از این، تهران خواهان شروع گفتگو برای رفع «فوری» تمام تحریمهایی است که آمریکا در زمان دولت ترامپ و پس از کنارهگیری یک جانبهی او از توافق هستهای در سال 2018، اعمال کرده بود.
از آن سو واشنگتن، بازگشت فوری و خودکار به توافق هستهای را نمیپذیرد. آمریکا میخواهد که ابتدا ایران، تمام توافقهایی را که موجب نقض این قرارداد شدهاند متوقف کند. واشنگتن میگوید برای آمادهسازی بازگشت واشنگتن به توافق، تهران باید سانتریفیوژهای اضافی را که در این مدت مورد استفاده قرار گرفتهاند، کنار بگذارد و تمام فرآیند تولید اورانیوم غنی شده را متوقف کند.
با این حال، فارغ از اینکه اولین قدم چیست و چه کسی آن را بر میدارد، به نظر میرسد نسبت به ظاهر قضیه و منافعی که در نگاه اول به نظر میرسند ، تعارض عمیقتری در بین طرفین وجو داشته باشد.
حتی اگر واشنگتن بدون تغییر در مفاد توافق هستهای به آن بازگردد، که امری به نظر بعید میرسد، اصرار خود را برای دستیابی به «توافق جامع» با ایران که دربرگیرندهی برنامهی موشکی و نقش منطقهای ایران است، پنهان نخواهد کرد.
ایران کاملا از این امر آگاه است اما میگوید که مذاکرات در سال 2015 به پایان رسیده است و از مطرح شدن مسئلهای غیر از آنچه ذکر شده در میز مذاکره خودداری خواهد کرد. واشنگتن ممکن است با تحمیل این شرط که ابتدا ایران به تعهدات خود بازگردد، حمایت فرانسه، آلمان و انگلستان را نیز به دست بیاورد.
به استثنای سه یا چهار کشور که اسرائیل در راس آنهاست، کمتری کشوری تمایل دارد که که توافق هستهای به هم بخورد. با این حال، اختلافاتِ پیرامونِ راههای نجات توافق و شرایط لغو تحریمهای آمریکا یا بازگشت به تعهدات ایران بسیار گیجکننده به نظر میرسد. در این بین ممکن است اختلافات بین دو طرف، توسط کسانی که موافق این قرارداد نیستند تقویت و تعمیق شود.
ایران پنج ماه دیگر انتخابات ریاست جمهوری را برگزار میکند. در واشنگتن نیز، مشکلات داخلی گریبانگیر دولت جدید است. حضور متحدانی همچون نتانیاهو به همراه نفوذی که آنها در لابی یهودیان در واشنگتن دارند، اقدامات دولت جدید آمریکا را در مورد ایران چالش برانگیزتر خواهد کرد.
هاژه، ابعاد این موضوع را در گفتگو با اردشیر پشنگ، پژوهشگر روابط بینالملل و سردبیر فراتاب بررسی کرده است که در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
اراده و تمایل ایالات متحده به برای بازگشت به برجام در خصوص اینکه آمریکا و یا ایران، کدام یک گام اول را بر خواهند داشت، حرف و حدیثهای بسیاری وجود دارد. اما پیش از این لازم است به چند نکتهی اصلی و جدی تاکید کنیم. نخست آن که، اکنون یک ارادهی جدی مبنی بر تمایل برگشت به برجام توسط آمریکا در واشنگتن وجود دارد. این اراده از 2 سال پیش و در بحبوبهی مناظرههای انتخاباتی دموکراتها از یک سو و مناظرات انتخاباتی ترامپ و بایدن از سویی دیگر ادامه داشته و به محض پیروزی بایدن دوباره مطرح شده است. ما شاهد چینش نفراتی در کابینهی بایدن هستیم که عمدتا در قبال موضوع ایران، مستقیم و غیر مستقیم در مذکرات برجام نقش کلیدی داشتهاند. البته باید در نظر داشته باشیم که در سیاست خارجهی آمریکا، مسائل ایران دارای اولویت ویژه نیستند و ما در اولویتهای دسته چندم آمریکا قرار داریم؛ همانطور که در اولویتهای دسته ششم روسها قرار داریم. به هر حال آمریکای بایدن به دنبال احیای برجام است.
نکتهی دوم آن که، با وجود اینکه آمادگی و ابراز علاقه برای بازگشت به برجام از سوی آمریکا دیده میشود، در ایران این موضوع با احتیاط و نوعی محافظهکاری مواجه است. ایرانیها سعی کردهاند خود را زیاد هیجانزده نبینند، هر چند میتوان هیجان و خوشحالی ناشی از شکست ترامپ در انتخابات را در بین طرفداران داخلی برجام دید ولو اینکه این موضوع را انکار و یا بر زبان نرانند.
عوامل منطقهای
به اعتقاد من فاکتور دیگر تاثیرگذار، فاکتور عوامل منطقهای در منطقه است. در دورهی اوباما فشارها بر عربستان سعودی زیاد شد. در اواخر دورهی اوباما طرحی برای مقصر دانستن عربستان در حادثهی 11 سپتامبر در کنگرهی آمریکا در حال تصویب بود و فضا به شدت علیه عربستان سعودی پیش میرفت و پیروزی ترامپ معجزهای برای نجات دادن عربستان بود. طی 4 سال اخیر روابط واشنگتن و ریاض بسیار دوستانه بوده است و این روابط باعث شده که لابیهای نفوذ اعراب در واشنگتن فعالتر از قبل شوند. در این بین همگرایی طرفین در حوزههای اقتصادی و سرمایهگذاری و فروش تسلیحات نیز، نیاز متقابل را افزایش داده است. از سویی دیگر در این مدت، روابط عربستان و اسرائیل بسیار بهم نزدیکتر شده است. مطرح شدن عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل نیز موجب شده که لابیهای نزدیک به اسرائیل که پرنفوذترین لابی خارجی در این کشور به شمار میرود همزمان، در راستای صیانت و حمایت از عربستان سعودی گام بردارند. این روابط باعث شده که فاکتور منطقهای در دولت آقای بایدن نسبت به دولت آقای اوباما تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد. در چارچوب همین رایزنیها و لابیگریست که موضع فرانسه، (به عنوان یکی از اعضای برجام که معمولا سیاستهای تعدیلکنندهای در قبال آمریکا اتخاذ میکند)، تغییر و بر نقش حضور عربستان در مذاکرات آتی برجام تاکید میکند.
مناسبات قدرت در ایران
نکتهی دیگر و مهمتر، مسائل مربوط به سطح داخلی است. در سطح داخلی، رقابت قدرت بین گروههای مختلف سیاسی و بودن ایران در یک مقطع حساس تاریخی از منظر جانشینی و تغییر و تحولات قدرت در ساختار سیاسی ایران، (که بخشی از آن در انتخابات ریاست جمهوری آتی متبلور خواهد شد)، موجب میشود این مسئله تاثیر ژرفی بر انجام و یا عدم انجام مذاکره داشته باشد. انجام مذاکره و موفقیت در آن با نوعی رضایت نسبی که تهران داشته باشد، باعث میشود که طرف مذاکره کننده ( که در اینجا منظور دولت تلفیقی اصلاحگرا –اصولگرای میانهرو است) صاحب برگ برنده در انتخابات آینده شود. برگ برنده از این جهت که، باعث میشود وضعیت اقتصادی ایران پس از تحریمها و کاهش کرونا با نوعی تنفس و احیا روبهرو شود. این موضوع اعتبار و وزن سیاسی گروه مذاکره کننده گروه پیروز در مذاکرات را در داخل مناسبات قدرت ایران را تقویت خواهد کرد و به دنبال آن حمایت یک بدنهی فعالتر را به دنبال خواهد داشت. این موضوع باعث میشود که برخی از گروهها به راحتی اجازهی مذاکره برای گروه مستقر در دولت ندهند. برای مثال ما شاهد هستیم که مجلس شورای اسلامی که اکنون در اختیار اصولگرایان و تحت رهبری محمدباقر قالیباف ( که خود یکی از کاندیداهای جدی و بالقوهی ریاست جمهوری محسوب میشود) قرار دارد، روی خوشی چندان به مذاکره نشان نمیدهد. لوایحی که تصویب میشوند و فشارهایی که اعمال میشود که در این زمان مذاکره کردن از قبل سختتر باشد.
کدام طرف قدم اول را بر میدارد
اینکه کدام طرف قدم اول را بر میدارد باید گفت که اگر شرایط فعلی متداوم باشد و اتفاق خاصی نیافتد محتملا یک فرمول ترکیبی و حرکت همزمان بین طرفین ایجاد خواهد شد. مسئلهای که آقای ظریف طی روزهای اخیر به نوعی از آن رونمایی کرده و گفته ایران و آمریکا میتوانند در یک سناریو و به صورت گام به گام به برجام بازگردند. به نظر من روال به این شیوه ادامه خواهد شد مگر اینکه مناسبات قدرت در داخل ایران به نوعی پیچیده شود.