تاریخ: ۱۳۹۹/۱۰/۲۸
چاره‌ای بیاندیشید

 

 
اخیرا ویدیویی در فضای مجازی دست بە دست می‌شود که در آن مجری شبکه ۲ سیما در یک برنامه زنده تلویزیونی، به مهمان برنامه‌اش که لباس کوردی بر تن دارد، می‌گوید: این لباس چوپانی چیست که پوشیده‌اید؟

این اظهارات را برخی از کاربران، توهین به لباس کوردی و شغل چوپانی دانسته‌اند.

این اولین بار نیست که گفته‌هایی از جانب مجریان و یا کارشناسان سازمان صدا و سیما، واکنش‌های منفی به دنبال داشته است.

پیشتر نیز سخنان یک خلبان که به شبکه‌ی 2 دعوت شده بود، با واکنش‌های‌ بیشماری مواجه شد که در این بین صدای جلال محمودزاده، نماینده‌ی مهاباد را نیز به درآورد. محمود زاده با ابراز تعجب از گفته‌های خلبان که گفته‌ی بود «کوردها گوشت خلبان هلیکوپتر را هر کیلو ۵۰۰ میلیون تومان می‌خریدند» طی نامه‌ای به عبدالعلی علی‌عسکری،‌ رئیس سازمان صداوسیما، خواسته بود که در دعوت از مهمانانی که «درباره مسائل مهم جامعه اظهارنظر می‌کنند، دقت کند».

خرداد سال گذشته نیز، برنامه‌ای تحت عنوان «مولودی خوانی با مداحی مهدی حسینی» از شبکه پنج پخش شد که در آن مداح به «خلفای راشدین و حضرت عایشه همسر پیامبر اسلام» اهانت کرد.

 همچنین مرداد ۱۳۹۵ پخش یک قسمت از مجموعه «دورهمی» با اعتراضات گسترده‌ی اهل سنت روبرو شد. دلیل اعتراضات «توهین» مجری در یکی از قسمت‌های دورهمی با موضوع «تظاهر و ریا» به «طلحه و زبیر» بود که هر دو تن، از نزدیکترین یاران حضرت محمد (ص) و از شخصیت‌های مورد احترام جامعه‌ی اهل سنت هستند.

در دنیای امروز، رسانهها به عنوان ابزاری موثر در ارتباطات اجتماعی بـه شمار می‌آیند که بخش عمدۀ فرهنگ و ارزشهای جوامع از طریق همین رسانهها دریافت میشود.

در هر جامعهای عملکرد رسانهها و به ویژه رسانههای ملی ارتباط وثیقی با حفظ و تقویت وحدت در آن جامعه دارد، به طوری که آن‌ها می‌توانند به صورت مستقیم و غیرمستقیم، همبستگی را هم در درون جامعه و هم در مواجه با سایر ملتها تحکیم و یا تضعیف کنند.

از آنجا كه، رسانه ملی در هر جامعه‌ای همانند پلیس و یا قوای مقننه، مجریه و قضائیه از محل ثروت‌های عمومی و یا مالیات ارتزاق می‌كنند به همه افراد جامعه تعلق دارد و باید نیازها، خواسته‌ها و خط قرمز تمامی مخاطبان خود را علی‌رغم تفاوت‌های دینی، زبانی و قومی آنان شناخته و تأمین كند.

انتقال مفاهیم دینی و فرهنگی در سطح سراسری در میان تنوع علایق و سلایق، بدون برانگیختن حساسیتهای منفی، نیازمند هوشمندی و توانایی خاصی است که در این بین نحوه‌ی کنش‌گری سازمان صدا و سیما به عنوان یک نهادِ تابع سیاست‌های سیاسی کشور می‌تواند بسیار حائز اهمیت باشد.

بروز اتفاقات اخیر و مشابه آن، تحت عنوان سیاست‌های نسنجیده و یا سوءکارکرد، می‌تواند آسیبی جدی به مناسبات مسالمت‌آمیز میان گروه‌ها وارد کند و زمینه‌ را برای بروز شکاف و تنش فراهم نماید.

 بازنمایی تصويری که از یک جامعه به نمایش در می‌آید، بر نگرش‌ها و شکل‌گیری تصورات قالبی مردم آن جامعه موثر است. از این روست که هنگامی که در رسانه‌ی ملی کلمه‌ی «کورد» به میان می‌آید، کوه و جنگل و گوسفند و چوپانی به ذهن فرد متبادر خواهد شد.

 آنچه بر حساسیت اتفاق‌هایی از این قبیل می‌افزاید آن است که معمولا بازنمایی‌های رسانه‌ای بر زندگی، حقوق و پایگاه اجتماعی گروه‌هایی از مردم که بازنمایی شده‌اند، تأثیرات واقعی بر جا می گذارند. دقیقا از این روست که گروه‌های قومی توجه خاصی به این بازنمایی‌ها مبذول می‌کنند. آن‌ها به تجربه دریافته‌اند که تصاویر منفیِ بازنمایی شده از آنان، می‌تواند آسیب‌های واقعی و روانی زیادی را به ایشان وارد کند. از سویی دیگر برخی از مخاطبان قومی که درک ساده‌تری از مسائل دارند، چه بسا تصاویر مربوط به گروه خود را کم و بیش بپذیرند، درونی کنند و حتی به تدریج، به گونه‌ای از خودشناسی منفی دست یابند.

از آن جایی که این اتفاق‌ها مسبوق به سابقه و پرشمار است می‌توان این مسئله را مطرح کرد که مسئولان سازمان صدا و سیما یا واکنشی نسبت به بروز این موضوعات نداشته‌اند و یا اینکه سیاست‌های آن‌ها اعم از انتخاب مجری و یا هر چیز دیگر نتیجه‌ایی نداشته است. به هر تقدیر، آنچنان که گفته می‌شود، تا چرم را آب نبرده باید چاره‌ایی اندیشیده شود.