چهار سال ریاست جمهوری دونالد ترامپ و سیاستهای او در قبال خاورمیانه، همواره بحثبرانگیز بوده و در پارهای از مواقع همچون حضور در سوریه و چراغ سبز او به اردوغان برای حمله به کوردها، خروج از توافق هستهای با ایران و روابط نزدیک با اسرائیل و عربستان، به تشدید تنشها و تقابلها منجر شده است.
حضور هواپیماها و کشتیهای نظامی به خلیج فارس در مدت اخیر و برگزاری جلسات امنیتی مقامات نظامی ترامپ بدون حضور جو بایدن، این تصور را برای برخی ایجاد کرده که ترامپ در حال پیریزی سناریوی جدیدی برای خاورمیانه است.
با ورود یک زیردریایی هستهای آمریکا به خلیج فارس و پرواز 2 بمبافکن «بی52» در نزدیکی مرزهای ایران گمانهزنیهایی در رابطه با ضربه احتمالی ترامپ به منطقه و در قالب اقدامی نظامی علیه ایران زده شده است.
این تحرکات ایالات متحده واکنش توییتری وزیر خارجه ایران را نیز به همراه داشت که در آن تأکید کرد واکنش ایران به هرگونه اقدامی علیه این کشور، «آشکارا و مستقیم» خواهد بود. ظریف گفته بود اطلاعات بهدستآمده از عراق نشانگر دسیسهای برای جورکردن بهانه جنگ است. ایران به دنبال جنگ نیست اما آشکارا و مستقیما از مردمش، امنیتش و منافع حیاتیاش دفاع خواهد کرد».
برخی معتقدند که ترامپ قصد دارد قبل از خروج از کاخ سفید و واگذاری قدرت، ایران را تحریک کند و در صورت امکان در را برای مذاکرات برجامی و غیر برجامی با دولت بایدن ببندد و یا حداقل تا حد امکان راه را بر ایران دشوار کند.
موضوع از چه قرار است؟ آیا باید منتظر جنگ نظامی در خاورمیانه باشیم؟ ابعاد این موضوع را با افشین غلامی روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی در میان گذاشتیم.
تحرکات نظامی اخیر آمریکا در عراق و منطقه برای شما چه معنایی دارد و تا چه حد میتوان وقوع جنگ را متصور بود ؟
پس از انقلاب در ایران و با گذشت 40 سال از این واقعه، آمریکا و ایران از لحاظ سیاسی و ایدیولوژیک دچار تفاوتهایی بنیادی در حوزهی منطقهای و نظم جهانی بودهاند. تحرکات آمریکا در منطقه، عراق و خلیج فارس مسئلهی جدیدی نیست و در سالیان گذشته شاهد نیروها و ناوهای آمریکایی در منطقه بودهایم. با نگاه به تحولات منطقه در طول 30 سال گذشته و پس از جنگ خلیج متوجه خواهیم شد که آمریکا پایگاههای نظامی و دریایی بسیاری را در کشورهای حاشیهی خلیج فارس، به منظور برخورد با ایران و شکلگیری هژمونی تازه در منطقه ایجاد کرده است.
به اعتقاد من احتمال اینکه ایران و آمریکا بخواهند به یک جنگ همهجانبهی نظامی روی بیاورند وجود ندارد، چرا که در این برههی زمانی آمریکا و ایران میدانند بروز جنگ علاوه بر باز شدن گسلهای امنیتی در منطقه، میتواند منافع ملی دو طرف را به مخاطره بیاندازد. در این بین طرفین سعی میکنند بیشتر به سمت لفاظی و جنگهای رسانهای حرکت کنند. سعی آمریکا از طریق معیارهای اقتصادی و تحریمها خواهد بود تا اینکه بخواهد به سمت یک رویارویی نظامی گام بردارد. به باور من بعد از اتفاقهای سال گذشته و ترور آقای سلیمانی و پس از اصابت موشکهای ایران به پایگاه نظامی آمریکا، واشنگتن سعی در خویشتن داری کرد. با این اقدام تلاش کرد که نبرد رو در رو را به سمت دیگری ببرد و جنگ را فعلا به برههی زمانی دیگر موکول کند.
با این وجود هدف ترامپ از این اقدامات اخیر، در آخرین روزهای زمامداریش بر چه مبنایی میتواند باشد؟
همانطور که پیشتر نیز به آن اشاره کردم آمریکا و ایران آمادهی یک جنگ تمام عیار، گسترده و مکانیزه نیستند. به باور من اگر جنگی هم روی بدهد محدود و در نقاط خاصی خواهد بود. اگر ترامپ هم بخواهد شاید نقاطی را در دریا و یا مناطق مرزی جنوبی مورد هدف قرار بدهد که از لحاظِ ابعادِ وسعت جنگ و مسائل دیپلماسی و سیاسی بسیار متفاوتتر از یک جنگ مستقیم خواهد بود. من فکر میکنم که اقدامات اخیر ترامپ بیشتر برای تثبیت جایگاه خود به عنوان رئیسجمهور آینده در داخل آمریکا باشد. در خبرها دیدیم که 11 سناتور جمهوریخواه میخواهند به نتیجهی انتخابات اعتراض کنند. این نشان دهندهی این است که ترامپ، هنوز از طریق هشدارهایی که توسط اسرائیل، پالسهای آن شنیده میشود، میخواهد در قدرت بماند. یکی از این کارتها ضربه زدن به ایران برای اقناع مخاطب داخلی است.
تا چه اندازه محتمل است که ترامپ به دنبال این سناریو باشد که قبل از خداحافظی با کاخ سفید بخواهد درِ مذاکرات برجامی و غیر برجامی را برای ایران و دولت بایدن ببندد و یا حداقل راه را برای ایران دشوار کند؟
تا به امروز ترامپ، سختترین و شدیدترین تحریمها را علیه ایران وضع کرده است. همهی تحریمهایی که ممکن بود وضع شود، وضع شده و دیگر تحریمی نمانده که علیه ایران وضع شود و دولت ترامپ تمام فشار خود را وارد کرده است. شاید ترامپ در این مدت پایانی به دنبال دستورالعمل و یا قانونی باشد که بتواند نحوهی برگشت دولت آمریکا به مذاکره با جمهوری اسلامی ایران را زیر سوال ببرد و شرایط را برای این موضوع سخت کند. البته این روند نیز باید در کنگره آمریکا به تایید برسد که همانطور که میدانید اکثریت کرسیهای این نهاد در اختیار دموکراتها قرار دارد. به نظر من ترامپ برگ برندهایی علیه ایران ندارد چرا که ترامپ علاوه بر ایران با مسائل عدیدهای در جهان همچون چین، روسیه و اروپا روبرو بوده است و ایران تنها یک پازل کوچکی از نبرد قدرت در آمریکای امروز است.