تاریخ: ۱۳۹۹/۱۰/۶
چرا ترکیه خواهان روابط بهتر با اسرائیل است؟
زاگرس عبدالهی
 

احمد داود اوغلو ، وزیر امور خارجه ترکیه در سخنرانی سال گذشته خود در قاهره، با جزئیات کامل درباره‌ی «عمق استراتژیک» کشورش صحبت کرد.

او تاکید کرد که اگرچه ترکیه از موقعیتی اساسی در سطح جهانی برخوردار است، اما این بدان معنا نیست که در سطح منطقه منفعل عمل کند، زیرا  نه می‌تواند جغرافیای خود و نه تاریخ خود را تغییر دهد.

برخی از مفسران در این اظهارات، نوعی تقلا برای برپایی سیاست «نئو عثمانی» یافتند. گویا ترکیه سعی دارد با بازیابی عمق تاریخی و استراتژیک خود به قدرتی اصلی در منطقه تبدیل شود.

اوغلو در توضیح جهت‌گیری سیاست جدید ترکیه گفت که کشورش منافع مشترکی با کشورهای همسایه خود دارد و آنها را به «خانه‌های چوبی» نزدیک  به هم تشبیه کرد، از آن جهت که اگر یک خانه‌ای آتش بگیرد، شعله‌ی آن می‌تواند به خانه‌های مجاور نیز گسترش یابد.

وی سپس از مکانیسمی که از طریق آن ترکیه رویکرد جدید خود را اتخاذ می‌کند سخن راند؛ فعال‌کردن نقش آنکارا در منطقه از طریق گفتگوی سیاسی و تعمیق پیوندهای اقتصادی و امنیتی.

 به عبارت دیگر، اوغلو خواستار پذیرش نوعی از امنیت منطقه‌ای شد که از نظر او، از طریق تعادل منافع در منطقه میسر خواهد شد و در حال حاضر بر اساس دینامیک حاکم بر قدرت سنجیده می‌شود.

 
 
 

حال، پرسشِ دلایل و انگیزه‌های این تغییرات در سیاست کلان خارجی ترکیه و نقش آن در منطقه، بوجود می‌آید.

از زمان شکل‌گیری جمهوری آتاتورک در سال 1923، سیاست ترکیه همواره بر پایه‌ی دو آرمان سیاسی استوار بوده است. یکی سکولاریسم که به معنای عزیمت و گذار از تاریخ پیش از اسلامِ ترکیه بوده و دیگری، اتخاذ سبک زندگی غربی در تمام ابعاد آن.

در این راستا، اسرائیل را از اوایل سال 1949 به رسمیت شناخت و تلاش‌های وافری صورت گرفت تا سیاست‌های غربی در تمام جنبه‌های سیاسی، نظامی و اقتصادی لحاظ شود. ترکیه برای تشکیل جبهه‌ی جنوبی در برابر اتحاد جماهیر شوروی به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) پیوست. گام اول برای پیوستن به بلوک اروپا از دهه 1950 آغاز شد و علی‌رغم اینکه دولت‌هایی که برسر کار آمدند جهت‌گیری‌های متفاوتی به این مسئله داشتند، این رویکرد تغییری نکرد.

این روند در طول سال‌ها ادامه یافت تا اینکه حزب عدالت و توسعه بر سرکار آمد و کنترل دولت و پارلمان را به دست گرفت. از جمله اهداف این حزب، تمایل به پُر کردن خلاء فضای سیاسی در منطقه‌ی عرب، به‌ویژه پس از حمله به عراق بود.

«عرصه‌ی عربی عمدتاً از بازیگرانِ عرب بی‌بهره بود. عرب‌ها به جای اینکه تماشاگرانی بدبخت و در انتظار منجی باشند، می‌توانستند دست به اقدام جمعی بزنند و فداکاری و خطرات را بپذیرند». اظهارات ارشد هرمزلو، مشاور ارشد اردوغان این گفته را که کشورش «به دنبال نقش نبود بلکه نقش به دنبال آن بود» توجیه می‌کند.

فاکتور مهم دیگر، مایوس شدنِ سیاسی ترکیه از  غرب است. ترکیه با این پیش‌فرض که در طولانی‌مدت از غرب حمایت کرده و خدماتی ارائه داده است، می‌پندارد که از مزایای کافی برخوردار نشده است. هنوز هم پس از سال‌ها، اتحادیه‌ی اروپا عضویت ترکیه در این نهاد را رد می‌کند. شاید اصلی‌ترین مانع گفته نشده در این بین، هویت اسلامی ترکیه و موقعیت جغرافیایی آن باشد. احتمالا از همین روست که ترکیه سرانجام برای جبران منافع اقتصادی و سیاسی خود، روی به سمت شرق چرخانده است.

 
 
 

هر چند که باید گفت ترکیه از آرزوی داشتن روابط قوی با غرب دست نکشیده است. تمرکز این کشور بر شرق و تلاش برای ارتقای نقش منطقه‌ای خود، پیامی ذاتی به غرب می‌رساند: این کشور به کشوری مهم تبدیل شده است و با عضو شدنِ آن در اتحادیه‌ی اروپا نه تنها منافع خود، بلکه منافع اروپا را نیز تامین می‌کند.

 می‌توان در برداشتی کلی، تغییرات ایجاد شده در سیاست ترکیه را چنین پنداشت که آنکارا در حالِ ایجادِ موازنه‌ی حساب‌شده در روابط و رویکرد منطقه‌ای خود است. از سویی آنکارا بر سر تغییر ماهیت اتحاد و روابط خود با ایالات متحده، نه با هدف قطع کردن روابط بلکه با تغییر مسیر آن به گونه‌ای که  هم در مدار ایالات متحده نچرخد و هم منافع کشورش را تامین کند، اقدام کرده است. گواه بر این ادعا آن که، ترکیه مشارکت در جنگ با رهبری آمریکا علیه عراق را در سال ۲۰۰۳ رد کرد و حتی از ارائه تجهیزات به نیروهای آمریکایی در طول جنگ خودداری کرد.

از سویی دیگر سیاست ترکیه به گونه‌ای بوده که از سایر قدرت‌های منطقه‌ای همچون ایران فاصله نگیرد. ترکیه برای کمک به یافتن راه‌حل، برای بسیاری از بحران‌های منطقه‌ای مانند بحران بحرین، بحران‌های هسته‌ای ایران و درگیری‌های اعراب و اسرائیل به گونه‌ای که موقعیت منطقه‌ای و بین‌المللی‌اش را افزایش دهد به کمک ایران نیاز داشت. در این زمینه، ترکیه نقش مهمی در تلاش برای یافتن راه حلی برای بحران هسته‌ای ایران از طریق توافقنامه سه‌جانبه امضا شده بین ترکیه، برزیل و ایران بر سر تبادل سوخت هسته‌ای ایران ایفا کرد که در نهایت با شروط ایالات‌متحده مواجه شد و اثربخشی مورد انتظار آنکارا ضعیف شد.

ترکیه همچنین پی برده که نزدیک‌تر شدن به اعراب، مستلزمِ حفظِ فاصله‌ی محاسبه شده با اسرائیل است، البته به شیوه‌ای که امکان واسطه‌گری فعال در درگیری‌های اعراب و اسرائیل برایش فراهم شود.

ترکیه از برخی مواضع سلطه‌جویانه‌ی اسرائیل استفاده کرده، تا آنچه به گفته برخی مفسران، «چربی اضافی» در روابط خود با اسرائیل را از بین ببرد. آنکار این کار را با به تعلیق درآوردن برخی همکاری‌ها و توافق‌های نظامی و انتقاد علنی از اقدامات اسرائیل علیه مردم فلسطین که قبلا در مورد آن سکوت کرده بود، (بدون رسیدن به سطح قطع کامل روابط با اسرائیل) انجام داده است.

با توجه به این جهت‌گیری سیاسی، در می‌یابیم که چرا رهبران ترکیه پس از قتل 9 شهروند ترکیه در حمله اسرائیل به «کاروان آزادی» از پذیرش درخواست عمومی مبنی بر قطع روابط با اسرائیل خودداری کردند. دلیل این موضوع می‌تواند این باشد که ترکیه تلاش می‌کند بُعد  اسرائیلی را در برنامه‌های منطقه‌ای خود حفظ کند. این سیاست آنکارا، به کام دولتِ جدیدِ آمریكا که وعده داده بود از هر مصالحه‌ای برای حل درگیری‌های اعراب و اسرائیل استقبال می‌کند، خوش آمده است.

 
 
 

اسرائیل علی رغم تنش‌های فعلی‌اش با ترکیه، همچنان آنکارا را به عنوان یک متحد مهم استراتژیک می‌داند. ترکیه در شکستن انزوای منطقه‌ای اسرائیل سهیم بود و به عنوان یک بازار مهم برای سلاح‌های اسرائیلی شناخته می‌شود. در همین حال، آنکارا در را کمی برای اسرائیل باز گذاشته و منتظر میانجی‌گری آمریکا است.

به طور کلی، می‌توان گفت که وضعیت موجود از نقشِ منطقه‌ای در حالِ رشدِ ترکیه حمایت می‌کند. علی رغم احتیاط برخی از طرف‌های منطقه‌ای برای این نقش، به نظر می‌رسد همه طرف‌ها به نقش ترکیه احتیاج دارند.

اسرائیل به حمایت از ترکیه به عنوان متحد استراتژیک خود در منطقه نیاز دارد و نمی‌خواهد آن را از دست بدهد. کشورهای عربی یا برای مقابله با جهت‌گیری دقیق اسرائیل یا برای ایجاد تعادل در افزایش نفوذ ایران در منطقه به نقش‌های ترکیه نیاز دارند. ایالات متحده به این نقش نیاز دارد تا بتواند از معضل فعلی خود در منطقه خارج شود. همه این‌ها، راه را برای نفوذ منطقه‌ای ترکیه و نقش آن در خاورمیانه باز می‌کند.