تاریخ: ۱۳۹۹/۹/۲۲
سوداگری‌های نئوعثمانی اردوغان
 
 
 

جمعه ۲۱ آذر، وزارت امور خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران، سفیر ترکیه در تهران را احضار کرد و سعید خطیب‌زاده سخنگوی وزارت خارجه، اعتراض شدید خود را نسبت به اظهارات مداخله جویانه و غیر قابل قبول اردوغان به او ابلاغ کرد.

رجب طیب اردوغان، در طی سخنرانی خود در مراسم جشن پیروزی نیروهای آذربایجان در قره باغ، که با حمایت نظامی ترکیه بدست آمد، بخشی از یک شعر را خواند که در آن نسبت به جدایی رود ارس ابراز اندوه و تاسف شده است.

ایران این اظهارات را نشان ادعاهای ارضی و بازگشت به دوران توسعه طلبی توصیف کرد و در این زمینه خواستار توضیح فوری دولت ترکیه شد.

«آراز، آراز» شعری است که به اندوهِ جدا افتادنِ مردمانِ ساکن مناطق شمالی ارس از این رود اشاره دارد و در آن گفته می‌شود «ارس را جدا کردند و آن را با میله‌های آهنی و سنگ پر کردند/ من از تو جدا نمی‌شدم، ما را به زور از هم جدا کردند».

 این شعر به عنوان یکی از نمادهای پان ترکیسم تلقی می‌شود و بر زبان آوردن آن از سوی اردوغان، در نظر بسیاری، انعکاس آرزوهای او برای تشکیل مجدد امپراطوری عثمانی و ماجراجویی‌های ارضی تعبیر می‌شود.

 مناطقی که در شمال رود ارس قرار دارند پس از جنگ‌های ایران و روس در زمان دودمان قاجار از ایران جدا شد و طی عهدنامه‌ی گلستان و ترکمنچای به طور رسمی به روسیه واگذار شد. از آن پس رودخانه‌ی ارس مرز میان دو کشور قرار گرفت.

شاید بتوان پاسخ علت رفتارهای اخیر اردوغان و همچنین خواندن این شعر را، در جنگ قره‌باغ به دست آورد.

پس از سر کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه در سال 1382، دکترینی از جانب احمد داود اغلو، نخست وزیر سابق ترکیه در راستای به صفر رساندن مشکلات با همسایگان ارائه شد. یکی از موارد مطرح شده در این دکترین عادی‌سازی روابط با ارمنستان بود.

پروتکل‌های عادی‌سازی روابط با ارمنستان با اعتراض‌های بسیاری در داخل ارمنستان، منطقه‌ی قره‌باغ، جمهوری آذربایجان و حتی ترکیه مواجه شد.

ارمنی‌ها، عادی سازی روابط را بدون به رسمیت شناختن قتلِ عام ارامنه از سوی دولت ترکیه، خیانت دولت به مردم این کشور توصیف کردند. ارامنه قره باغ نیز این اقدام را به معنی پایان حمایت ارمنستان از خود دانستند.

 از آن سو جریان‌های پان‌ترک در ترکیه و آذربایجان نیز، این اقدامِ دولتِ اسلام‌گرای حاکم را، خنجری به پشت روابط دو کشورِ برادر و همچنین دور شدن رهبران حزب عدالت و توسعه از آرمان‌های آتاترک تعبیر کردند.

در نهایت پروتکلهای عادیسازی از دستور کارِ ارمنستان و ترکیه خارج شد. با دخالت ترکیه در سوریه و تشدید اختلاف این کشور بر سر موضوع کوردها در سوریه و تنش‌ها در شرق مدیترانه با یونان و اتحادیه‌ی اروپا، از دکترین داود اغلو تنها نامی برجای ماند.

با پیدایش شرایط جدید، سیاست‌های نئوعثمانی آنکارا وارد مرحله‌ی جدیدی در داخل و خارج ترکیه شد. تغییر کاربری کلیسای ایاصوفیا تا مداخله در لیبی و ایجاد تنش در شرق مدیترانه با یونان را می‌توان در راستای همین سیاست‌ها عنوان کرد.

اردوغان برای پیشبرد این سیاست‌ها علاوه بر احساسات دینی و نوستالوژی‌های دوران عثمانی، به احساسات ناسیونالیستی و جذب جریان‌های ملی‌گرا و لائیک ترکیه نیز احتیاج داشت.

جنگ قره‌باغ و حمایت از آذربایجان در مقابل ارمنستان توانست شکاف بین دولت اسلام‌گرای اردوغان با جریان های ملی‌گرا و لائیک ترکیه را تا حدی پُر کند.

 
 
 

تحلیل‌گران بر این باورند که، دولت ایران موضعی انفعالی در قبال این جنگ داشته و پیامدهایی هم‌چون خطر حضور ترکیه در منطقه قفقاز و دریای خزر، اتصال زمینی به کشور آذربایجان و نزدیک شدن به استان‌های ترک‌نشین ایران را نادیده گرفته است.

سیاست‌های نئو عثمانی اردوغان در توسعه‌طلبی مرزی خود، به همان سیاق آتاترک پیش‌رفته است. از گفته‌های اخیر اردوغان می‌توان این برداشت را کرد که او با ترویج شعار‌های پان‌ترکی، به دنبال ترویج نوعی تعصب قومی و ناسیونالسم ترکی در مناطقی همچون ایران باشد که از این طریق آن‌ها را به استقلال و یا تشکیل دولت تحت نظر ترکیه همچون آذربایجان ترغیب کند.

ترکیه همیشه آرزوی تشکیل حکومت عثمانی را در سرپرورانده است. ساختن فیلم‌ها و سریال‌های ترکی و نمایش شکوه و عظمت دولت عثمانی به صورت اغراق‌امیز (و پخش هدف‌دار آن در ایران و کشورهای همسایه) بی دلیل نبوده و سعی در آماده کردن اذهان عمومی، از همین سیاست‌ها نشات گرفته است.

با نفوذ ترکیه در آذربایجان و پیروزی در قره‌باغ و دسترسی به دریای خزر و ذخائر طبیعی و منافع نفت و گاز این منطقه، حضور در قفقاز جنوبی تسهیل شد. ماجراجویی مشابه دیگر در دریای مدیترانه به دلیل مخالفت یونان و اتحادیه‌ی اروپا راهی به پیش نبرد.

با بررسی رفتارهای اخیر ترکیه در 20 سال گذشته می‌توان گفت آنکارا هیچ‌گاه شریک قابل اعتمادی نبوده است. رابطه اردوغان و بشار الاسد زمانی آنقدر صمیمی بود که ناهار را به صورت خانوادگی در دمشق و شام را در آنکارا می‌خوردند. گزارش‌های اخیر در طول یک هفته‌ی گذشته در شمال ایران، زنگ خطر را  برای کشور به صدا دراورد.