تاریخ: ۱۳۹۹/۹/۱۱
مسمومیت ذهن
سیامک برزنجی
میل نوع بشر به فهم و درک محیط پیرامون خود به انحاء مختلف وی را به سوی کنکاش در مسیر آگاهی سوق داده است .ذهن جستجوگر انسان در گذر زمان معماهای حل نشده بسیار زیادی را گره کشایی کرده و در مقابل معماهای بسیار  دیگری را جایگزین کرده است .درک عمیق از جهان موضوع حل نشده تمامی قرون و اعصار زندگی بشری بوده و از انسانهای اولیه تا فلاسفه یونان و دانشمندان متاخر در پی کشف و درک صحیحی از جهان بوده اند.حرکت در مسیر دستیابی به آگاهی اتفاق جدیدی نیست و بی گمان به همراه رشد و تکامل بشر ،نمو پیدا میکند.
 
اما  تکلیف ما برای رسیدن به آگاهی نسبی چیست؟
متاسفانه طی چند سال اخیر حجم عظیمی از اطلاعات و داده های عمدتا بی مصرف و غیر ضروری از طریق فضای مجازی به سمت اذهان مردم روانه شده‌ و  افکار و اندیشه های بکر پذیرای این سیل بی حد و مرز و نابودگر داده ها شده اند .بخش عمده این اطلاعات محصول تراوشات ذهنی افراد خوداگاه پندار در تمامی زمینه های علمی و ورزشی و اجتماعی و سیاسی و ... هستند که هیچ گونه اساس و منبع مشخصی ندارند و گاها برداشت فلسفی و عمیق از آنها شده و به یک سبک خطرناک زندگی تبدیل میشوند.
کدامیک از ما ۱۰‎٪  جستجوهایی که در فضای مجازی انجام داده ایم به یاد داریم؟آیا مطمئنیم اطلاعاتی که از فضای مجازی گرفته ایم به آگاهتر شدن ما کمک کرده اند؟تا حالا چند بار پیگیر صحت و سقم دا‌ده های فضای مجازی بوده ایم؟
حقیقت این است که روزی چندین بار کلمه مجازی را با خود تکرار میکنیم و به زبان می آوریم و می نویسیم بدون آن که توجهی به معنی  آن بکنیم.
هر اندازه که درگیر محیط بی سر و ته فضای مجازی شویم به همان اندازه از حقیقت زندگی دور میشویم و راهی که به قصد آگاهی قدم در آن‌گذاشته بودیم به ناکجاآباد بی کران سردرگمی و ناآگاهی ختم میشود. جای تمام سکوت کردن ها و ورزش کردنها و مراوده و معاشرت با انسان های واقعی دوروبرمان را با تایید شدنهای پر از دروغ توسط کاربران ناشناس اینستاگرامی پر کرده ایم.
برای کودکانمان،کودکان بیچاره‌مان ،تبلتهای چند میلیونی تهیه میکنیم و با وجدانی پر از رضایت آنها را هم گرفتار منجلاب فضای مجازی میکنیم و از لذت بازی کردن در کوچه و خیابان و زیر باران خیس شدن و توی برف سرما خوردن و توی گرمای تابستان تیله بازی کردن محرومشان میکنیم،فقط برای آنکه جلوی چشمانمان باشند و خودمان راحتتر برویم سراغ فضای مجازیمان .
استفاده از رسانه ای به عظمت اینستاگرام جدا از نصب آسان آن بر روی گوشی های موبایل ،مستلزم دانش نسبی رسانه ای است که متاسفانه اکثر ماها به عنوان کاربر فاقد آن هستیم .به همین دلیل متوجه نیستیم که دانستن نام ایالتهای آمریکا و شرکتهای تولید کننده واکسن کرونا و تعداد کشته شدگان حادثه رانندگی در  سومالی و تعداد فالوورهای کارداشیانها و امثال اینها راه رابه سوی آگاهی ما هموار نمیکنند و حتی گاها موانع بزرگی هم ایجاد میکنندبرای رهایی از امپراطوری فضای مجازی و درک حقیقتهای زیبای جهان پیرامونمان بایستی با یک اراده پولادین برگردیم سمت زندگی واقعی و جهان مجازی را به عنوان بخش بسیار کوچک و شاید دارای اهمیت تحت کنترل خودمان درآوریم .
اگر تشنه آگاهی هستیم کتاب خواندن میتواند این عطش ما را به بهترین نحو ممکن فرو بنشاند.آنگاه متوجه میشویم به اندازه تمامی کتابهای نوشته شده در جهان ناآگاهیم.