تاریخ: ۱۳۹۹/۸/۲۴
معلم مهابادی در سکوت خبری شهید شد
 
 
 

«سلام چطورید دخترهای زیبای من؟ خوب هستین؟ زیلان جان،مهتاب جان،آنیتا و تک‌تک دخترهایی که حالا اسم‌شان یادم نیست. خیلی‌ها پیام فرستادند. دست همه درد نکند دختر‌های زیبایم. دخترهای نازنین، من خیلی ناراحت هستم [سرفه می‌کند]. در طول روز بستری هستم. شما مواظب خودتان باشید. انشالله که سلامت باشید دخترهای نازنینم. فقط برایم دعا کنید …»

این‌ها آخرین حرف‌های معلم 42 ساله‌ی مهابادی به شاگردانش بود. شیدا امینی معلم دلسوزی که پس از دو هفته دست و پنجه نرم کردن با کرونا، در 13 آبان و در روز دانش‌آموز به عنوان اولین بانوی شهید مهابادی در راه آموزش، جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.

سه‌رکه‌وت شریفی، همسر خانم امینی که یک سال و نیم از زندگی مشترکشان با ایشان می‌گذرد به هاژه می‌گوید: خانم امینی در ابتدا، در نهضت مشغول به کار بودند و پس از آن، به مدت 18 سال در مقطع ابتدایی و در مدرسه‌ی فاخر گوک‌تپه تدریس کردند.

سه‌رکه‌وت، همسر خانم امینی اهل اقلیم کوردستان است و مدت 3 سال است که در مهاباد زندگی می‌کند. او می‌گوید که از طریق خانواده‌ها با همدیگر آشنا شده‌اند و ازدواج کرده‌اند.

او اضافه می‌کند که همسرش علائمی از کرونا نداشته و تنها در چند روز آخر کسالت جزیی داشته است و روز سوم بعد از تشخیص کرونا حالش نامساعد می‌شود. « به شدت از رفتن به بیمارستان امتناع می‌کرد، می‌گفت که در خانه می‌مانم و اینجا مراحل درمانم را انجام خواهم داد، ما هم دکتر را به خانه می‌آوردیم». خانم امینی بیماری زمینه‌ای داشته‌ و مبتلا به دیابت بود، کرونا هم  80 درصد ریه‌اش را درگیر کرده بود.

سه‌رکه‌وت در ادامه می‌گوید: «بسیار خانم مهربان، با متانت و صبوری بود. خیلی وقت‌ها من به شاگردانش حسودی می‌کردم که چقدر با آن‌ها به خوبی رفتار می‌کند. هیچ‌وقت نام خانوادگی شاگردانش را نمی‌آورد و تا آخرین لحظه آن‌ها را دخترم صدا می‌زد. تنها معلمی بوده که در تمام دوران تدریس، از شاگردی عصبانی نشده و کسی هم از او دلخور نشده است».

واکنش‌ها به مرگ خانم امینی بسیار گسترده بود و فایل صوتی که در آخرین لحظات زندگی ایشان و بر روی تخت‌ بیمارستان در فضای مجازی پخش شد، احساسات شهروندان مهابادی و بسیاری را جریحه‌دار کرد.

سه‌رکه‌و‌ت از همه‌ی دانش‌آموزان و اولیای آن‌ها و تمام کسانی که در این مدت با تماس‌هایشان با او همدردی کرده‌اند، تشکر می‌کند و می‌گوید: زمانی که خانمم این فایل صوتی را ارسال می‌کرد من در بیمارستان، کنارش بودم. آخرین شب زندگی‌اش بود و ساعت 5 صبح فوت کردند. آخرین لحظه‌ی زندگی‌اش هم با دانش‌آموزانش در ارتباط بود.

سه‌رکه‌وت که دلِ پُری از آموزش و پرورش داشت به هاژه می‌گوید: «از طرف خودم و خانواده‌ی همسرم باید بگویم که بسیار از آموزش و پرورش گله‌مند هستیم. این نهاد در قبال فوت همسرم بسیار بی‌مسئولیت عمل کرد. در سردترین حالت ممکن و تنها آقای شاوله مدیر آموزش و پرورش مهاباد، تماس یک دقیقه‎ و نیمی با من داشته است. همسرم معلمی نمونه بود و هیچ  اقدامی که در شان ایشان باشد از طرف این اداره صورت نگرفت. ما این رفتار را در حد «بی‌احترامی» می‌بینیم. البته مدرسه‌ای که در آن تدریس می‌‌کرد و همکارانش با همدری‌ها و حضورشان بسیار زحمت کشیدند و تا زنده ‌هستیم قدردانشان هستیم».

 

 امید رفیع‌نیا، مسئول روابط عمومی آموزش و پرورش مهاباد با اشاره به رویه‌ی معمول در آموزش پرورش، در این زمینه به هاژه می‌گوید: پس از فوت خانم امینی همانند سایر همکارانمان، آگهی ترحیم ایشان را در کانال آموزش و پرورش به اشتراک گذاشتیم و در قالب بنری که در ورودی اداره نصب شده بود فوت ایشان را تسلیت گفتیم. آقای شاوله هم تماسی تلفنی با همسر ایشان داشته‌اند. ما در این زمینه «رویه‌ی ثابتی» داریم.

 

رفیع‌نیا در ادامه با اشاره به وضعیت ناشی از کرونا، حضور در مراسم‌ها را نادرست می‌داند و اقدامات انجام شده در قبال خانم امینی را کافی می‌داند.

یکی از همکاران و دوستان خانوادگی خانم امینی با اشاره به حسن سلوک و خصایص اخلاقی ایشان، از عدم انعکاس فوت ایشان در رسانه‌ها گله‌مند بودند. او با اشاره به مرگ مرحوم مریم اربابی (معلم گرمه‌ای که بر اثر کرونا فوت کرده بودند) تصمیمات لازم در این زمینه را «تاسف‌برانگیز» خواند.

کامبیز شاوله، مدیر آموزش و پرورش مهاباد، گلایه‌های آقای شریفی(همسر خانم امینی) را برحق می‌داند و در این زمینه به هاژه می‌گوید: با توجه به محدودیت‌های کرونایی امکان برگزاری مجلس ترحیم و بزرگداشت برای ما امکان‌پذیر نبود. متاسفانه با توجه به محدودیت‌های دیگر ما در فضای مجازی و اطلاع‌رسانی ، اقدامی آن‌چنان که باید، در رابطه با فوت خانم امینی صورت بگیرد برای ما مقدور نشد.

کرونا به خطری دو طرفه برای معلمان و دانش‌آموزان تبدیل شده است که سامانه‌ی شاد هم با قطع بودن‌های مکرر نتوانسته کاری از پیش ببرد. با توجه به شرایط وخیم کرونا در ایران، سیاست‌های دولت در ایران همواره مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. بحث برانگیزترین تصمیم در 15 شهریور امسال و هم‌زمان با آغاز موج سوم کرونا گرفته شد. دولت با نادیده گرفتن درخواست‌های مداوم متخصصان پزشکی و والدین نگران، مجددا مدارس را در سراسر کشور باز کرد. به نظر می‌رسد بهتر آن بود مدارس از همان ابتدا بسته می‌ماندند.