تاریخ: ۱۳۹۹/۸/۲۱
آیا بایدن با ایران مذاکره می‌کند؟
 
 
 

  به احتمال زیاد نتیجه‌ی انتخابات ریاست جمهوری آینده آمریکا به طور قابل توجهی بر آینده ایران تأثیر بگذارد. با حصول اطمینانِ ترامپ از پیروزی در یک دور دیگر، می‌تواند تهران را تا چهار سال دیگر با آن‌چه او سیاست فشار حداکثری می‌نامد، روبرو کند. سیاستی که در حال حاضر کشور را در تنگنای اقتصادی شدیدی قرار داده است و همیشه پتانسیل  تبدیل شدن به یک رویارویی نظامی را در بطن خود دارد.

با انتخاب جو بایدن، معاون اول پیشین اوباما، روابط تهران و واشنگتن شاید بتواند خصومت کمتری داشته باشد و هر دو کشور از عدم افزایش تنش‌ها و مسائلی که ممکن است از کنترل خارج شوند بهره‌مند شوند.

با فرض پذیرش سیاست‌های واقع‌بینانه‌تر نسبت به تهران و کاهش تحریم‌ها، دولت بایدن می‌تواند تنش‌های مابین آمریكا و ایران را کاهش دهد. اگرچه پیش‌بینیِ نحوه‌ی سیاست خارجی بایدن در این مرحله بسیار دشوار است ولی با استناد به سوابق سناتوری او از 1970 و سمت معاون اولی باراک اوباما، می‌توان حدس‌هایی در مورد سبک رهبری بایدن در صحنه‌ی بین‌المللی زد.

بایدن نیز هم‌چون اوباما از سیاست‌های لیبرالِ فراملی در سطح جهانی طرفداری کرده است و در بسیاری از موارد نسبت به تعاملات بین‌المللی و چند جانبه سوگیری مثبت داشته است. برخلاف ترامپ که در سیاست خارجی معتقد به اقدامات یک‌جانبه بوده و از توافق‌هایی مانند برجام، سازمان بهداشت جهانی و پیمان پاریس خارج شده است.

سیاست بایدن در قبال ایران نسبت به منافع اعضای ناتو مانند فرانسه، آلمان و ترکیه از حساسیت بیشتری برخوردار است. او از برجام حمایت کرد و از تصمیم آمریکا  بابت خروج از توافق‌نامه در اردیبهشت 1397 متاسف شد. برخی از تحلیل‌گران معتقدند که پیروزی بایدن می‌تواند گزینه‌ی بازگشت برجام را دوباره بر روی میز قرار دهد.

سیاست بایدن در قبال ایران احتمالاً قابل پیش‌بینی‌تر و منسجم‌تر از دولت فعلی باشد. اندکی پس از ترور سردار قاسم سلیمانی در دی‌ماه گذشته توسط دولت ترامپ، بایدن در بیانیه‌ای از سیاست‌های بی‌پروای ترامپ در قبال ایران و همچین خاورمیانه انتقاد کرد و گفت که ترامپ به طور واکنشی عمل کرده و بدون اینکه هیچ برنامه‌ای برای خروج از تشدید تنش‌ها داشته باشد، وارد چرخه‌ی درگیری می‌شود.

بایدن ضمن محکوم کردن آنچه او «نقض حقوق بشر» و «زندانی کردن شهروندان آمریکایی» می‌نامد، خواستار «روشی هوشمندانه برای مقابله با ایران» شد که احتمالاً این گفته می‌تواند کاهش تحریمهای یک‌جانبه و تلاش برای تعامل دیپلماتیک را در پی داشته باشد.

از سویی دیگر ممکن است بایدن در صورت پیروزی، کمتر در معرض لابی سعودی‌ها و اماراتی‌ها برای فشار بیشتر بر ایران قرار بگیرد، مسئله‌ای که تهران با کمال میل از آن استقبال می‌کند. ترامپ در حالی که به روایت‌های  پادشاه سعودی در زمینه‌ی موضوعات منطقه‌ای هم‌چون شورش حوثی‌های یمن، اخوان المسلمین و تهدیدها از سوی ایران گوش می‌سِپرد، تمام سعی خود را کرد که انگشت اتهام را از بن‌سلمان در بسیاری از مسائل، مانند قتل جمال خاشقچی، آدم‌ربایی نخست‌وزیر لبنان و غیره بردارد.

 با توجه به گفته‌های بایدن، دولت او می‌تواند شکافی مابین واشنگتن و ریاض بر سر موضوعاتی که مستقیما بر ایران تاثیر می‌گذارند ایجاد کند. او قبلا در جایی گفته بود: «این موضوع را کاملاً واضح اعلام خواهم کرد: [آمریکایی‌ها] قصد ندارند به [عربستان سعودی] سلاح بیشتری بفروشند». او همچنین قول داده بود که «سعودی ها را از آنچه هستند مطرودتر کند».

از سویی دیگر، بایدن می‌تواند چالش‌های بالقوه‌ای را برای ایران به وجود آورد. او دوست صمیمی و حامی شدید اسرائیل است. هرچند تصور اینکه بایدن از سیاست‌های پنهانی بنیامین نتانیاهو، هم‌چون جنگ نیابتی و سایبری در قبال ایران به اندازه‌ی ترامپ حمایت کند، مقداری دشوار است.

او همچنین ممکن است تمایل بیشتری، برای به کارگیری نیروهای نظامی آمریكا، جهت حفظ استان ادلب در دستانِ جنگجویان مخالف بشار اسد داشته باشد. این نیز می‌تواند چالش بزرگی برای برنامه‌های ایران و روسیه که خواهان پیروزی نهایی دولت سوریه در این کشور هستند، باشد.

در نهایت، به نظر می‌رسد تصور اینکه بایدن به سیاق سیاست‌های دوران اوباما رفتار خواهد کرد خوشبینانه خواهد بود. پس از گذشت چهار سال ریاست جمهوری ترامپ، سیاست‌های ایران در سطح منطقه و جهان (به گونه‌ای که مطلوب راهبردهای کلان آمریکا و شرکایش بوده باشد) تغییری نداشته است. از سویی دیگر به اعتقاد بسیاری سیاست‌های دولت ترامپ، ضعف دولت روحانی، ظهور گرانی‌ها در جامعه‌ی ایرانی و موفق نبودن برجام باعث قدرت گرفتن اصولگراها در ایران شده است. گروهی که به این آسانی تن به مذاکره با آمریکا نخواهند داد.