به احتمال زیاد، این روزها باید محمد بن سلمان، با وسواس و نگرانی بیشتری به صحبتها و کارزارهای انتخاباتی جو بایدن،(که از قضا، همزمان شده با دومین سالگرد قتل جمال خاشقچی) گوش فرا دهد.
ماه گذشته، بایدن در اظهاراتی، قتلِ روزنامهنگار منتقد عربستان و شهروند آمریکا را به شدت محکوم کرد. بایدن قول داد در صورتی که در انتخابات برنده شود دیگر عربستان را در بزمی که در یمن بهپا کرده، حمایت نخواهد کرد و خاطر نشان کرد: «امروز، من به بسیاری از زنان و مردان شجاع سعودی، فعالان، روزنامهنگاران و جامعهی جهانی در سوگِ مرگِ خاشقچی و تکرار درخواست او از مردم، برای استفاده از حقوق جهانی خود در آزادی، پیوستهام».
چنین گفتههایی از جانب شخصی که شاید روزی بر صندلی کاخ سفید بنشیند، احتمالا شوکهایی را روانه ریاض کرده باشد.
در مقابل، دو سال پیش دونالد ترامپ با پذیرش بیچون و چرای روایت عربستان از قتل خاشقچی او را «دشمن کشورش» خوانده بود. ترامپ تمام توانش را بکار برد تا بن سلمان را از اتهام قتل مبرا کند تا احیانا کسی در کنگرهی آمریکا خاطر شاهزاده را آزرده نکند.
گزارشهای منتشرشده در آمریکا حاکی از آن است که محمد بن سلمان ولیعهد عربستان از افزایش شانس جو بایدن نامزد دمکرات انتخابات آمریکا و احتمال شکست دونالد ترامپ بسیار نگران است.
به گزارش العالم، در این گزارشها آمده است بن سلمان به افراد نزدیک خود اطلاع داده که در صورت پیروزی دموکراتها، عربستان باید خود را برای ایجاد تغییرات بزرگ در روابطش با واشنگتن آماده کند.
طبق اعلام سایتهای خبری آمریکا، محمد بن سلمان چندی پیش با تعدادی از دستیاران نزدیک ترامپ خصوصاً داماد و مشاور ارشدش،جرد کوشنر، تماس گرفت که کوشنر در این تماس به ولیعهد عربستان اطمینان داد که نتایج نظرسنجیها قطعی نیست و میزان طرفداران ترامپ در هفتههای منتهی به انتخابات افزایش خواهد یافت.
بسیاری از سناتورهای آمریکایی، چه جمهوریخواه و چه دموکرات، عربستان سعودی و فرمانروایش را به خاطر ارتکاب جنایت علیه شهروندان خود در خاک خارجی و ادامهی اتخاذ سیاستِ تسامح صفر در برابر فعالان و مخالفان محکوم کردهاند.
حمایت ترامپ از بن سلمان به منظورِ جلوگیری از بررسیهای بیشتر پروندهی قتل خاشقچی و تحریمهای احتمالی، به ولیعهد این اجازه را داد تا از دو سال امنیت و آرامش بهرهمند شود، لذتی که البته ممکن است در صورت پیروزی بایدن در انتخاباتِ 3 نوامبر، به آسانی سلب شود.
با تمام اینها، پیشبینیِ سیاستهای کلان آمریکا در صورت انتخاب یک دموکرات برای ریاستجمهوری، باید توام با احتیاط باشد. بررسی پیشینه و سوابقِ رهبری دموکراتها حاکی از آن است که سیاست واشنگتن، عمدتا مطابق با سنت دیرینهی آمریکاییها در حمایت از زیردستان خودکامه، علی الخصوص عربستان سعودی در خاورمیانه بوده است.
آنچنان که به یاد میآوریم باراک اوباما، بیشتر از هر کدام از رئیسجمهورهای قبلی آمریکا از سرِ ناسازگاری با حسنی مبارک،رئیسجمهور وقت مصر، وارد شد تا آنجا که آشکارا نیروهایی که او را در سال 2011 سرنگون کردند به آغوش کشید.
علی کل حال، سعودیها از این میترسیدند که قیامهای عربی، آنها را در معرضِ تغییرات جدی سیاسی قرار دهد و در این بین آمریکا برای محافظت از آنها در برابر سقوط احتمالی کاری نکند. رهبران سعودی میدانستند که تا ایجادِ اصلاحاتِ جدی نمیتوانند بر روی اوباما حساب کنند. اوباما در مصاحبهای به رهبرانِ کشورهای عربِ خلیج فارس گفته بود که بزرگترین مشکلات آنها، امور داخلی است.
از سویی دیگر رهبری عربستان سعودی، از توافق تاريخی بين آمريكا، ايران و چند كشور اروپايي كه به همت عمان صورت گرفت، بيشتر آزرده شد. سعودیها فهمیدند که یک رئیس جمهور دموکرات آمریکا، میتواند تا چه اندازه آنها را به حاشیه براند.
گفتگوهای برجام، به مذاقِ خودکامهی سعودیها که همیشه هدفشان ایجاد تصویری از کشوری محاصره شده، توسط قدرتهای متخاصم منطقهای است،خوش نیامد و در نهایت اوباما با ایران مذاکره کرد.
اگرچه سعودیها احساس خیانت کردند، اما ترامپ با تأیید و حمایت کامل بن سلمان یا به عبارت دقیقتر، وعدههای ولیعهد برای سرمایهگذاری در اقتصاد ایالات متحده و بررسی جدی عادیسازی روابط با اسرائیل، توانست تحمل ایالات متحده را در برابر افراط و تفریطهای بن سلمان در داخل و خارج از کشور بالا ببرد.
در صورت پیروزی بایدن در انتخابات ایالات متحده، بن سلمان در حالت آمادهباش خواهد بود. هر كلمهای كه كاخ سفید در عدم تأیید شاهزادهی جوان ادا کند و خارج از مقولهی شراکتِ تاریخی بین آمریكا و عربستان سعودی باشد، به طور خودكار در ریاض به عنوان موضع خصمانه تفسیر میشود.
از حالا تا اوایل ماه نوامبر، بنسلمان از ترس از دست دادن شریکی خوب در واشنگتن، شبهایی بدون خواب خواهد داشت، کسی که به او کمک کرد از صحنهی قتل فرار کند.