پس از دیدار اخیر مایک پمپئو، وزیر امور خارجهی آمریکا از سودان، برای ترغیب عادیسازی روابط کشورهای عربی و با هدف ایجاد آرایش جدید ژئوپلیتیک در معادلات خاورمیانه، ترکیه در حال تلاش برای اتحاد جدید و دوستانی تازه در غرب آفریقا است که حاکی از افزایش رقابت استراتژیک ترکیه با فرانسه است.
این موضوع در اوایل این ماه و با سفر وزیر خارجه ترکیه به مالی ، گینه بیسائو و سنگال بیشتر نمایان شد.
کودتای نظامی ماه گذشته در مالی اهمیت چندانی برای ترکیه نداشت اما توانست محرک جذابی برای افزایش فعالیتهای آنکارا در غرب آفریقا باشد.
چشم ترکیه از زمان کودتای قبل در سال ۲۰۱۲ به مالی دور نمانده و ارتباط خود را با فعالین مدنی آن کشور حفظ کرده است. اما قبل از هرگونه اقدام آنکارا در مورد مالی یا هر بحران دیگر در غرب آفریقا، ابتدا باید مسائل منطقهای را که خود با آن درگیر است به پایان برساند.
در بحبوحهی افزایش رقابت بین ترکیه و فرانسه بر سر لیبی و بحران مدیترانه شرقی ، با گسترش نفوذ سیاسی و نظامی آنکارا ، تنشها ممکن است به زودی به غرب آفریقا گسترش یابد و در آن عمیقتر شود.
در ماه ژوئن، مولود چاوشاوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه، به نیجر رفت و طی این سفر تعدادی توافقنامه در زمینه همکاریهای نظامی امضا کرد. به احتمال زیاد این امر زمینهی ایجاد پایگاه نظامی برای آنکارا را در این کشور به علاوهی پایگاههای موجود در قطر، لیبی و سومالی فراهم کند.
همکاریهای نظامی و پایگاه نظامی احتمالی، نقش و حضور ترکیه در لیبی را تقویت میکند و به عنوان حایلی در برابر تهدیدهای احتمالی مصر به ترکیه عمل میکند.
از نظر منطقهای نیز این توافق برد برد است. توافقنامهی بین ترکیه و نیجر نفوذ آنکارا را در غرب آفریقا تقویت خواهد کرد ولی در عوض کشورهای آفریقایی برای کمک به حل بحران لیبی از حمایت ترکیه برخوردار خواهند شد.
علاقهی ترکیه به نیجر ابعاد دیگری نیز دارد. شبکههایی مذهبی در نیجر وجود دارد که به ترکیه تمایل و گرایش دارند. این حمایت اجتماعی، توام با همکاری سیاسی، نیجر را به متحدی قابل اعتماد در محیط و فضایی تبدیل میکند که بسیاری از کشورها همانند مصر، دل خوشی از ترکیه ندارند.
به طور کلی، سیاستهای اخیر آنکارا بر امنیت متحدان منطقهای خود متمرکز شده است. رئیس جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان ژانویه از الجزایر بازدید کرده و آن را به عنوان «یکی از مهمترین دروازههای ترکیه به مغرب و آفریقا» ستوده است.
به نظر میرسد رفت و آمدهای اردوغان بی نتیجه نبوده و اوایل این ماه وزیر امور خارجه الجزایر در ترکیه بود تا درباره همکاریهای منطقهای با همتای خود به بحث و تبادل نظر بپردازند.
سیاست ترکیه در قبال آفریقا بر اساس محاسبات کوتاه مدت نیست. در بیست سال اخیر، آنکارا با موفقیتهای نسبتا بزرگی در سطوح اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در آفریقا مواجه شده است. از سال ۲۰۰۳، ترکیه دهها سفارتخانه در آفریقا افتتاح کردهاست و آخرین آن به تازگی در توگو بوده است.
سیاست نفوذ ترکیه در آفریقا مشتمل بر بکارگیری عناصر قدرت نرم و ابزارهای قدرت سخت بوده است. ترکیه، اوایل سال 2010 در سومالی پیشنهادهای بشردوستانهای را مطرح کرد و از آن زمان روابط نظامی و سیاسی در منطقه را عمیقتر کرده است.
سیاستهای غرب آفریقای ترکیه میتواند دارای پیامدهایی برای رقابت ترکیه و فرانسه نیز باشد. در حالی که ترکیه از گذشته تا کنون سیاستهای نرم خود را در آفریقا اعمال کرده اما اکنون آفریقا را به عنوان زمینبازی ژئوپلیتیک میبیند تا آنجا که محتمل است فرانسه و یا هر کشور دیگری را به مبارزه بخواند.
اکنون در غرب آفریقا ، نهادهای قدرت نرم ترکیه در حال حاضر فعال هستند. آژانس همکاریهای ترکیه در بسیاری از پروژههای فرهنگی مشارکت میکند، خطوط هواپیمایی ترکیه پروازهای بسیاری به آفریقا دارد و بیش هزار نفر بورسیه تحصیلی در ترکیه دریافت کردهاند.
بحران لیبی باعث شدهاست تا ترکیه قدرت نرم خود را به نفوذ سیاسی امنیتی تبدیل کند و غرب آفریقا کلید این رویکرد است.
در نهایت ، رویکرد اردوغان در غرب آفریقا پیامدهای مختلفی دارد. این گمان وجود دارد که رقابت ترکیه و فرانسه را وخیمتر شود و احتمالاً این موضوع روابط ترکیه و اتحادیه اروپا را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین ممکن است فرصتی برای همکاریها احتمالی با قدرتهای اروپایی دیگر مانند ایتالیا یا اسپانیا، به خصوص در مسائل امنیتی و مهاجرت و همچنین شکست انحصار فرانسه به عنوان تکیهگاه اتحادیه اروپا در منطقه ایجاد کند.
برای آمریکا نیز، حضور رو به افزایش آنکارا در غرب آفریقا میتواند تا حدی به عنوان یک عامل تعادلی در مقابل افزایش نفوذ چین عمل کند. به هر حال در آینده مهار ترکیه آسانتر از چین خواهد بود.