از سال 1984 به بعد و پس از اشغال اراضی فلسطین و تشکیل دولت خودخواندهی یهودی، هیچ کشور مسلمانی در خاورمیانه رابطهی آنچنان گرمی با اسرائیل نداشته است.
سوای مصر و اردن، کشورهای عربی از به رسمیت شناختن حکومتی که طی جنگی در سال 1967 و با جدا کردن مناطقی از کرانهی باختری و نواره غزهی فلسطین اعلام موجودیت کرده بود، خودداری کردند. با گذشته سالها، اگر چه معادلات تغییری نکردهاند اما امارات متحدهی عربی، توافقهایی برای عادیسازی روابط با اسرائیل را به امضا رسانده است.
علیرغم عادی بودن روابط اسرائیل و همسایگانش اردن و مصر، داد و ستد آنچنان خاصی بین آنها صورت نگرفته است. با این حال نمیتوان چنین انتظاری را در رابطه امارات متحده داشت. برخلاف اردن و مصر، امارات متحده عربی در جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل حضور نداشته است. بعلاوه دبی یک قطب تجاری برای منطقه است و ابوظبی مشتاق است وابستگی خود را به یک سری اقلام کاهش دهد.
از سویی نقشهی در آب نمک قرار دادن الحاق بخشی از کرانهی باختری به اسرائیل و متحد کردن کشورهای سنینشین حاشیه خلیج فارس علیه ایران، اسرائیل را بر آن داشته پادشاه امارات را به رفاقت بخواند.
محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی، توافق عادیسازی با اسرائیل را منوط به متوقف کردن برنامه الحاق و به عنوان عامل اصلی دانست. شاید ترکیه و حضور ایران در منطقه، کاتالیزور تعیینکنندهتری بودهاست. آنچه برای اسرائیل و امارات میتواند نقطه ثقل باشد حضور ایران، ترکیه و قطر در منطقه است. حضوری که منافع و بلندپروازیهای منطقهایشان را با مشکل مواجهه میکند.
احتمال زیاد تلاشهای ناموفق دونالد ترامپ، برای برقرای صلح میان فلسطین و اسرائیل، کار را به توافق عادیسازی روابط امارات و اسرائیل کشانده است. علیرغم اینکه طرح ترامپ توسط فلسطینیها رد شد، بنیامین نتانیاهو برآن شد تا بخشهایی از کرانه باختری را که طرح ترامپ برای اسرائیل پیشبینی کرده بود، ضمیمه کند.
چنین حرکتی میتوانست باعث تحریک اعتراضات در حمایت از فلسطینیان شود و روابط رو به رشد امارات با اسرائیل را به خطر اندازد. در نتیجه مقامات اماراتمتحدهعربی مذاکرات محرمانه با همتایان اسرائیلی خود را آغاز کردند و در این بین دولت ترامپ به عنوان دلالی دو جانبه عمل کرد.
گفته شده این قرارداد باعث میشود اماراتمتحدهعربی روابط تجاری، دیپلماتیک و امنیتی را با اسرائیل توسعه دهد. همچنین ابوظبی میتواند به تسلیحات آمریکایی مانند هواپیماهای بدون سرنشین پیشرفته و احتمالا هواپیماهای جنگنده «اف ۳۵» دسترسی داشته باشد؛ دقیقا مانند زمانی که مصر توانست پس از قرارداد صلح با اسرائیل، سلاحهای آمریکایی بهتری به دست آورد. در نهایت اسرائیل به امارات کمک خواهد کرد، تصویر لکهدار شدهاش که با حضور در جنگ یمن خاطر آمریکاییها را آزرده کرده بود، پاک کند.
برای مدتها، ایجاد روابط دیپلماتیک با کشورهای عربی، آرزوی اسرائیل بوده است. اسرائیل میخواهد پذیرش و مقبولیت بیشتری در خاورمیانه داشته باشد. برای رژیمی که تاکنون داد و ستد بسیار کمی در منطقه داشته است، از این پتانسیل به بهترین نحو استفاده خواهد کرد. عادیسازی روابط یرای نتانیاهو نیز که این روزها به اتهامات متعدد فساد روبهرو شده، خبر خوبی است.
در بررسی نهایی این موضوع نباید ترکیه را نیز از یاد ببریم. تحرکات اخیر ترکیه در مدیترانهی شرقی اسرائیل را نگران کرده است. اسرائیل بخش عظیمی از نفت خود را از اقلیم کوردستان و از طریق ترکیه تامین میکند. احتمال دارد روزی ترکیه بخواهد جریان انتقال نفت به اسرائیل را متوقف کند. با عادیسازی روابط با امارات نگرانی اسرائیل بابت نفت نیز رفع خواهد شد.
پرواضح است که عادیسازی روابط بین امارات و اسرائیل، صرفا مسئلهای دوجانبه نیست و کشورهای بسیاری را وارد معادله خواهد کرد. باید منظر ماند و دید که رفتار بازیگران اصلی منطقه فقط در حد دعوای دیپلماسی خواهد ماند یا نه.