تاریخ: ۱۳۹۹/۶/۱۳
نصیحتی خیرخواهانه به ‌آقای کامران فاتح
ساکار ناصری
دم خروس شهرداری بالا زده و اتفاقات چند هفته‌ی اخیر بر کسی پوشیده نیست. ماجرا با بازداشت چند نفر از پرسنل شهرداری شروع شد. اما دامنه‌ی این بازداشت‌ها، به زودی، چنان گسترده شد که سوای جناح اکثریت شورا، تنی چند از پیمان‌کاران و کارمندان دیگر ادارات را نیز در گرداب خود فروبلعید! واکنش آقای فاتح اما، از همه عجیب‌تر بود: سکوت! ایشان در بادی امر خبر بازداشت پنج کارمند مجموعه‌ی تحت مدیریت خود را تأیید کرد و وعده داد در اولین فرصت شهروندان را در جریان جزئیات قرار دهد. حال که ایشان هنوز شهروندان را در جریان چیزی قرار نداده‌اند، پیداست که یا هنوز نفهمیده‌اند جریان از چه قرار است!!! یا خدای ناکرده برای آن‌که خاطر متهمین بازداشتی از ایشان مکدر نشود، سکوت پیشه کرده‌اند! آقای فاتح! یعنی هنوز درنیافته‌اید که این بازداشت‌ها به خاطر چیست؟ نظری ندارید؟! یعنی اینکه شش عضو شورا تخلف کرده باشند به حال شما هیچ فرقی نمی‌کند؟! با این سبک از مدیریت آستین بالا زده بودید تا کوهی از بدهی‌های شهرداری را صاف کنید؟! اصلا به حال شما فرقی می‌کند شهرداری مهاباد در چه منجلابی گرفتار آمده؟!
آقای فاتح! سکوت استراتژی مؤثری نیست! خاطرنشان می‌کنم، اعضای شاخه اکثریت شورا نیز در واکنش به مرحله اول بازداشت‌ها سکوت کردند. این سکوت، اما، برایشان خوش یمن نبود! چندی نگذشت که همگی بازداشت شدند! نگذارید امر بر مردم مشتبه شده و شما را مصداق این بیت حافظ بشمارند که می‌گوید: پرده پوشی من از غایت دینداری نیست / پرده‌ای بر سر صد عیب نهان می‌پوشم! 
آقای فاتح! تا جایی که خاطر دارم در جلسه‌ی معارفه، با همان اعضای جناح اکثریت مطلق شورا، داد فساد ستیزی سرمی‌دادید! این سکوت‌ اکنون‌تان که یک فاجعه‌ی تمام عیار است، این به جای خود! اما واقعاً چگونه می‌خواستید فساد را بستیزید که این افتضاح به بار آمد؟! کسانی که شما را انتخاب کرده‌اند و برای این انتخاب چه مرارت‌هایی که نکشیدند، همگی به اتهام فساد در بازداشتند! اکنون تصمیم شما چیست؟! واقعاً ارزشش را دارد به هر قیمتی در این پست بمانید؟! آن سفر دزدکی جناح اکثریت شورا به استانداری و آن لابی‌گری‌ها را هنوز از یادمان نرفته! همان سفری که برای قایم کردنش از عضو در اقلیت مطلق شورا، آقای دکتر مصطفی احمدزاده، آن علم‌شنگه به پا شد! توجیه‌شان از آن قایم‌کاری را یادتان می‌آید؟! گفته بودند به ایشان اطلاع داده‌ایم اما ایشان خواب مانده‌اند! البته اکنون به تمامی روشن شده است که آن مسافران چرا در ساعت خواب دیگران بیدار بودند!
آقای فاتح! در نهادی که قرار بود مدیریت‌اش کنید، قانون در چنان حجم گسترده‌ای مورد تعرض قرار گرفته که بی‌سابقه‌ترین رسوایی تاریخ دیوان‌سالاری مهاباد را به دنبال داشته! شما در آن لحظات دقیقاً مشغول به چه کاری بودید؟ سر خود را با چه چیزی گرم کرده بودید که متوجه این حجم از فساد نشدید؟! مگر اموال شهرداری بیت‌المال نیست؟! مگر امانت نیست؟! مگر حق‌الناس نیست؟! مادامی که قبول مسئولیت کرده‌اید بدین معناست که چنین توانی را در خود سراغ داشته‌اید. پس در این صورت چگونه است این حجم گسترده از فساد در سازمان زیر نظر شما اتفاق افتاد و شما متوجه نشدید؟! چرا هنگامی که آقای دکتر احمدزاده -عضو در اقلیت مطلق شورا- مخالفت خود را با انتخاب شما عنوان نمود و شما را مناسب تصدی این مسئولیت نمی‌دانست حرف‌های ایشان را قصاص قبل از جنایت عنوان کردید؟! حال که معلوم شده حق با ایشان بود، چه جوابی دارید به ایشان بدهید؟! اکنون که نتیجه مدیریت‌تان را دیده‌اید چرا در برابر افکار عمومی اقرار نمی‌کنید که موضع آقای دکتر احمدزاده از همان ابتدا درست بوده و شما شخص مناسبی برای تصدی این پست نبودید؟! استعفا هم برای خودش یک راه است!
آقای فاتح! یعنی احساس نمی‌کنید باید در برابر مردم مهاباد پاسخ‌گو باشید؟ چرا اقدامات اشخاص بازداشت شده را قویا‌ً محکوم نمی‌کنید؟! وجداناً مردم را چه تصور می‌کنید؟! کانال خبری نهاد تحت مدیریت شما از اخبار افزایش شهریه‌های مهدکودک‌ها گرفته تا خواص و فواید سبزیجات و تخم شربتی را پوشش می‌دهد اما در مورد بزرگترین رسواییِ تاریخِ نهاد متبوع‌اش -که همان بازداشت شش عضو از هفت عضو شورا است-هیچ توضیحی، پوششی، اظهارنظر یا خدای نکرده شفاف‌سازی‌ای ندارد! هنوز هم تصاویر بازدیدهای شما را از پروژه‌ها نمایش می‌دهد! خنده‌دار است! مثلاً می‌خواهید بگویید که تا چه حد بر اوضاع کنترل دارید؟! اشکال کار در جای دیگری بوده و شما خبر نداشته‌اید! شما داخل همان یک ساختمان شهرداری را بپا، وضعیت یک شهر فدای سرتان!
‌‌آقای فاتح! حتی مدت‌ها پیش از ورود شما به شهرداری مهاباد، مردم می‌دانستند ستیزی تمام عیار میان شش عضو شاخه اکثریت شورا و آن یک عضو "همیشه معترض" در جریان است. اما اکنون و به لطف شما، مردم کاملاً واضح و آشکار می‌دانند کانال خبری "شورا" و شهرداری مهاباد در کدام طرف قضیه ایستاده است! بایکوت و عدم پوشش مواضعِ -در این چند سال- تنها عضو شورا که سربلند از محک تجربه بیرون آمد، راه خوبی برای افزودن بر محبوبیت شما، شفاف و مردمی نمایاندن شوراهای ادوار یا مثلاً سرپوش گذاشتن بر افتضاح داشامجید و تفکیک بستر رودخانه نیست! نکند ادعا کنید حتی از این بایکوت و سانسور هم بی‌اطلاع‌اید یا توانایی اعمال نظر  در آن را ندارید!
آقای فاتح! عمق این رسوایی را می‌بینید؟! چرا استعفا نمی‌دهید؟! اشتباهی این‌چنین ویران‌گر خواهد بود اگر تصور کنیم واکنش یک فرد "همیشه معترض" به پایمالی قانون همیشه در حد اظهار نظر خواهد ماند. تصور این طیف شورا بر آن بود که تنها هزینه‌ی بی توجهی به قانون و دستورالعمل‌ها صرفاً اعتراض شفاهی آن یک عضوِ در اقلیت شورا خواهد بود. آن‌ها قادر به درک این نکته‌ی ساده نبودند که یک اعتراض به امری غیر قانونی، اگر مورد توجه قرار نگیرد، اقدامات متناسب را به دنبال خواهد داشت و نهایتاً قانون جلوی آن را سد خواهد کرد. اعتراض به قانون‌شکنی به سیل می‌ماند. اگر مورد بی توجهی قرار گیرد، به فراموشی سپرده نخواهند شد! بلکه بر روی هم انباشته شده و مانند آب باریکه‌هایی به هم می‌پیوندند و به سیل نیرومندی بدل خواهند شد؛ هرچه موانع بیشتری بر سر راه این سیل کار گذارند، نیرویش چنان ویران‌گرتر خواهد شد که مال و منال که سهل است، آبروها را با خود خواهد برد!
کسانی که با اصرار و ابرام زیاد شما را سر کار آوردند، انگار شما را به خوبی شناخته‌اند و نیک دریافته‌اند که واکنش شما در برابر بحران‌ها سکوت خواهد بود. نکند شما را بر آن کرسی نشانده بودند تا با استفاده از بی‌اطلاعی شما از دور و برتان و در نهایت عادت شما به سکوت، هرچه دل‌شان خواست بکنند! چه احساسی دارید از این‌که با پافشاری و اصرار و ابرام پنج نفری انتخاب شده‌اید که اکنون همه‌شان به اتهام فساد در بازداشتند؟! آن بیانیه را یادتان است که جمعی از فعالان مهاباد امضا کردند تا مانع ورود شما به مجموعه‌ی شهرداری مهاباد شوند؟! حال که چگونه آمدن برای‌تان مهم نبود، لااقل از این ماجراها درس عبرت گرفته و دست کم چگونه رفتن برای‌تان مهم باشد! از تمامی آن اعضای شورا که با ایستادگی در برابر خواست علنی اکثریت قریب به اتفاق شهروندان شما را سر کار گذاشتند، حتی تنها یک نفرشان نیست که در بازداشت نباشد تا بتواند از این انتخاب و از شما دفاع کند! واقعیت را بنگرید و دریابید شما انتخاب چه کسانی بوده‌اید! تنها یک راه مانده تا نشان دهید شما هم مانند برخی از هواداران این عده، بازی داده شده‌اید و از تخلفات آنان بی‌خبرید:
آقای فاتح! استعفا دهید!