روز گذشته دهم شهریورماه ٩٩، سینمای تعطیل مهاباد، بە سوگ یکی از قدیمیترین یاران خود نشست. رضا حیدری، مشهور بە رضا آپاراتچی. فردی کە در اتاق تاریک آپاراتخانه سینمای مهاباد و در میان دود زغال، صدای خود را گم کرد.
مهرداد از کسانی است که در حوزه فیلم و سینما فعال است و با خود روایتی از رضا آپاراتچی دارد. او میگوید: کاک رضا از دوستان صمیمی پدرم بود. اهل یکی از روستاهای شاهیندژ بود. هر دو فنیکار بودند و سابقە رفاقتشان بە سالهای دور برمیگشت. کودک کە بودم همراه پدرم بە آپاراتخانه میرفتیم، کاک رضا بود و انواع حلقه فیلم و پوستر و سروصدای پروژوکتورها. آپاراتخانه سه پنجره داشت کە روی دو پنجره پروژوکتور نصب شدە بود. کاک رضا و پدرم کە مشغول گپ و گفت میشدند، در این خلال از پنجره سوم بە تماشای فیلم مینشستم. در میان آن همه سروصدا کاک رضا مردی بود بسیار آرام، گرم و صمیمی.
مهرداد ادامە میدهد: بعد از تعطیلی سینمای مهاباد، کاک رضا در قسمت تاسیسات سازمان هلال احمر مهاباد مشغول شد. کاک رضا برای نسلی که از زیباییهای دوران فعالیت سینمای مهاباد خاطره دارند همیشه بسیار مورد احترام بودە و هست.
او هم همانند بسیاری از همصنفان خود، بە واسطه در معرض بودن دود زغال موجود در دستگاه آپارات و مادە شیمیایی سطح نگاتیو، بە بیماری سرطان حنجره دچار و مجبور بە تخلیه آن شد.
بە گفته دوستان رضا آپاراتچی، آرزوی قلبی او، بازگشایی مجدد سینمای مهاباد بود. سینمایی کە با تعطیلیاش دستەکم دو نسل را از لذت بە تماشا نشستن یک فیلم در سینما محروم کردە است. بعد از چندین سال تعطیلی و با وجود همت اکثر هنرمندان مهابادی در راستای بازگشایی مجدد این سینما، هنوز این مهم تحقق نیافتە است. در سالهای اخیر پیشنهادات زیادی برای بازگشایی مجدد، از جمله حضور سینما سیار با سرمایەگذاری بخش خصوصی، به مسوولان امر ارائه شدە است کە گویا دستهای پنهان مانع از محقق شدن آن شدە است.
رضا حیدری همانند آپاراتچی سینما پارادیزو رفت اما آرزویش همچنان بر دل مردم این دیار پابرجاست. شاید سالواتورەای پا پیش کشید و آرزویش را برآوردە کرد.