کووید۱۹، ویروسی که آذرماه سال گذشته از چین منتشر و بعد از چند ماه بیشتر کشورهای جهان را درگیر خود کرد. ویروسی از نوع کرونا ویروسها که با علایم گوناگونی چون سردرد، بدن درد، تب بالا، سندرم حاد تنفسی و... همراه بوده و درمان قطعی برای آن وجود ندارد و خطر مرگ در افراد مسن و یا دارای بیماری زمینهای را بالا میبرد. ورود این ویروس و اعلام اولین مورد ابتلای به آن در ایران همانند بسیاری از مسایل دیگر با حاشیههای فراوانی همراه بود. از اوایل بهمن عدهای اعلام میکردند که ویروس مذبور در ایران مشاهده و حتی شیوع پیدا کرده است که سرانجام پس از تایید و تکذیبهای فراوان اواخر بهمن ۹٨ اولین مورد ابتلای به کرونا در ایران از سوی مسوولان مورد تایید قرار گرفت. پس از آن مشخص شد که قم اولین کانون شیوع کرونا بوده و شیب صعودی موارد ابتلا و مرگ از این استان آغاز شد تا اینکه در استانهای شمالی و شهری چون رشت تا مرحله یک فاجعه انسانی پیش رفت.
چند هفته بعد از اعلام رسمی اولین مبتلا در قم، در استان آذربایجان غربی مشاهده اولین مورد ابتلا به کرونا یک خانم مسن بود که سابقه حضور در شهرهای زیارتی را داشت.
در شهرستان مهاباد نیز اقدامات پیشگیرانه جهت مقابله با کرونا از همان روزها شروع شد و همکاری مردم و مسوولین در این زمینه شاید در کل کشور بینظیر بود. راهاندازی داوطلبانهی ایستگاههای ضدعفونی در ورودی شهرها توسط شرکتهای خصوصی، کنترل ورودیهای شهر و روستاها توسط جوانان خودجوش، جمع آوری میلیاردها تومان پول جهت تهیه بستههای معیشتی برای اقشار آسیب پذیر از بین خیرین، همکاری بازاریان و اصناف در تعطیلی بازار، پوشش لحظه به لحظه اخبار و وقایع و حضور پر رنگ رسانههای مردمی جهت بازتاب کاستیها، کمک در تجهیز بیمارستان و راهاندازی بیمارستان موقت از جمله اقداماتی بود که توسط مردم مهاباد و با همیاری مسوولین صورت پذیرفت و هر فرد آگاه در این زمینه از حجم وسیع فعالیتها انگشت به دهان میماند.
فعالیتهای وسیع مردمی و ارگانها بینتیجه نماند و مهاباد در دوران اعمال محدودیتهای کرونایی تا مدتها پایینترین آمار مربوط به مبتلایان و مرگ و میر را داشت. مردم مهاباد خوشحال از نتایج تلاشهایشان بودند و بسیاری از شهرها همدلی مردم مهاباد را الگوی خود قرار دادند.
پس از طولانی شدن مدت زمان محدودیتهای کرونایی و عدم هرگونه حمایت از بازاریان و اقشار آسیبدیده از گسترش ویروس کرونا، کم کم و به صورت پلهای این محدودیتها برداشته شد.
آمار بسیار پایین مرگ و میر در مهاباد، آن ترس منجر به خودمراقبتیها را ریخت و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی کاهش یافت. از سوی دیگر باز شدن بازارچه و تاناکورا و قرار گرفتن نام مهاباد در بین شهرهای نسبتا پاک سبب سرازیری مسافران و گردشگران به این شهر شد. ذهنیت اشتباه پایین آمدن خطر ویروس کرونا با گرم شدن هوا نیز موجب گشت و گذارهای بهاری پس از محدودیتهای کرونایی، دورهمیها و تجمعهای گسترده در مراسمات عزا و عروسی گشت. تمام این عوامل دست به دست هم داد تا شیب تند صعودی آمار مبتلایان و مرگ و میر ناشی از ابتلا در مهاباد شروع شود. هر چند موج شیوع کرونا در اکثر شهرهای ایران شروع شده بود و کرونا در حال گرفتن تلفات خود بود اما این روند صعودی در مهاباد بسیار شدید شد و در فاصله چند هفته از بین شهرهای دارای پایین ترین میزان ابتلا و مرگ و میر به شهر دارای بالاتربن میزان ابتلا و مرگ و میر به نسبت جمعیت در استان آذربایجان غربی تبدیل شد. وضعیتی که بسیاری را در شوک فرو برد و حتی عدهای را از ادامه فعالیتهای خودجوش برای مقابله با ویروس ناامید کرد.
در حال حاضر شهرستان های مهاباد، خوی، تکاب، بوکان و میاندوآب به ترتیب دارای بیشترین آمار فوتی نسبت به جمعیت خود هستند.
اگر ملاک جمعیت شهرستانهای استان آذربایجان غربی را سرشماری سال ۹۵ در نظر بگیریم مهاباد ۷ درصد جمعیت کل استان را تشکیل میدهد این در حالی است که حدود ۱۴ درصد فوت شدگان بر اثر کرونا در استان از شهرستان مهاباد بودهاند.
یک نکته نباید فراموش کرد که تعداد کیتهای تشخیص کرونا که در اختیار شهرستانها هم قرار میگرفت کاملا به صورت عادلانه و بر اساس میزان جمعیت و یا نرخ بالای ابتلا نبوده است. به گونهای که یکی از کادر درمان مهاباد در گفتگو با هاژه در دوران پیک کرونا اعلام کرد که سهمیه کیتهای تست کرونا برای این شهرستان برای یک روز ۵۰ عدد میباشد، به عبارت سادهتر اگر بالاتر از این تعداد به مراکز درمانی مهاباد جهت گرفتن تست مراجعه کرده باشند یا باید در نوبت مانده یا دست خالی و با دریافت پیشنهاد استراحت در منزل با خطر کرونا و آلوده کردن تعداد بیشتری از افراد جامعه دست و پنجه نرم میکردند.
بنابراین بر کسی پوشیده نیست که بسیاری از مبتلایان و حتی فوت شدگان در آمار رسمی دانشگاه علوم پزشکی قرار نگرفته باشند و این تفاوت آمار برای شهرستانهایی که کیت کمتری دریافت کرده باشند مسلما بیشتر خواهد بود. به این معنا که فاصله نرخ مرگ و میر کرونایی در مهاباد با شهرهای بعد از خودش که کیت بیشتری به نسبت جمعیت دریافت کردهاند بسیار بیشتر باشد.
اگر شهرستانهای استان را در میزان توجه به فاصلهگذاری اجتماعی، تعطیلی ها و برخی رفتارهای اجتماعی نزدیک هم در نظر بگیریم به غیر از مسافر پذیر بودن مهاباد، مدیریت بحران مدیران استانی و ضعف شدید زیر ساختهای بهداشتی درمانی از دلایل اصلی بحران بوجود آمده در این شهرستان است.
وقتی آمار مبتلایان به کرونا در مهاباد شیب صعودی پیدا کرده و ظرفیت تختهای بخش ایزوله تکمیل شد بیمارستان موقت جهت بستری بیماران کرونایی در نظر گرفته شد اما راه چارهای برای افزایش تعداد کادر درمان اندیشیده نشد کادر درمانی که ماهها با کمترین میزان مرخصی و با استرس فراوان در محیطی مملو از بیماران کرونایی مشغول کار بودند به مرور زمان از کارآیی آنها کاسته شده و به یقین آن چنان که میبایست توان ارایه خدمات را نداشتهاند. بنابراین در این شرایط میزان خطاهای پزشکی بالاتر رفته، توجه به بیماران کاهش یافته و امکان کنترل بیماری کم میشود. دلیل تصدیق این ادعا آوردن بیمارستان صحرایی و پرسنل آن از تبریز بود که به فاصله دو هفته توانست سبب کنترل رشد تصاعدی آمار بیماران مبتلا در مهاباد شود.
کمبود تجهیزات بیمارستانی همچون تعداد تختهای بخش ایزوله، بخش آی سی یو و دستگاه ونتیلاتور را نیز میتوان به عنوان دلایل بوجود آمدن این آمار در مهاباد ذکر نمود. شنیدههایی از همراهان بیماران کرونایی که از انتظار بیمارشان برای رفتن زیر دستگاه ونتیلاتور و یا اعزام به مرکز استان میگویند شاهدی بر این مدعاست.
وجود تنها یک بیمارستان در شهرستان مهاباد و تمرکز بیشتر بخشهای درمانی در یک نقطه از شهر نیز میتواند بر بالا رفتن آمار مبتلایان این شهرستان موثر باشد زیرا بیمارانی که هر نوع مشکل فشار خون، چربی، دیابت، مغز و اعصاب و... را دارند ناچار جهت بستری باید به تنها بیمارستان این شهر مراجعه کنند و این جدا از مراجعهکنندگانی است که به درمانگاه تخصصی محوطه و درمانگاه عمومی داخل بخش اورژانس مراجعه میکنند.
اگر سالهای سال است که منتقدان دانشگاه علوم پزشکی آذربایجان غربی مدیریت این دانشگاه را مورد خطاب قرار میدهند که تنها بیمارستان مهاباد که مربوط به چهل سال قبل است پاسخگوی نیاز مردم این شهرستان نیست جهت پیشیگیری از مواجهه با چنین روزهایی بود. جدا از چند برابر شدن جمعیت شهر مهاباد در طول چهل سال اخیر مسوولان استانی هرگز به این نکته توجه نکردهاند که مهاباد به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی محل مراجعه بیمارانی از شهرستای اطراف نیز هست و همیشه بیشتر از ظرفیت خود پاسخگوی بیماران بوده است.
کرونا تجربه تلخی بود تا بلکه مدیران بهداشت و درمان را بیدار کند که کوچکترین سهل انگاری و کم توجهی در رعایت عدالت و تخصیص اعتبارات می تواند موجب روی دادن فجایعی تاریخی در هنگام حوداث غیرمترقبهای چون کرونا، جنگ، سیل، زلزله و... گردد.
امید است این تجربه تلخ انگیزه و موتور محرکهای گردد تا سرعت تکمیل پروژههای بیمارستان ۳۵۰ تختخوابی و تامین اجتماعی در مهاباد افزایش بیشتری داشته و این شهرستان قبل از رسیدن به بحران جدیتر آمادگی لازم را داشته باشد، چون بحرانها در طول زمان میآیند و منتظر اقدامات ما نخواهند ماند.