شهرها در طول تاریخ به وسیله کارکردهایشان از اعتبار برخوردار بودهاند، اعتباری که بیشتر از اقتصاد، سیاست، گردشگری و ... بدست آمده است.
در گذشتههای بسیار دور بیشتر شهرهای جهان کارکردهای سیاسی، اداری و مذهبی داشتهاند اما امروزه این کارکردها به لحاظ توسعه سکونتگاههای بشری و تحولات جامعه دستخوش تغییر و تحول شدهاند، به نحوی که کارکردهای خدماتی با زیرمجموعههای متنوع خود شامل، پزشکی، دانشگاهی، بانکی، مالیاتی و... تحولی عظیم در ایجاد اعتبار و ارزش شهرها ایجاد کردهاند، کارکردهای ورزشی و گردشگری نیز به نوبه خود سهمی بزرگ در اقتصاد کشورها ایفا کردهاند که شهرهای متولی در ابعاد مختلف از آن بهرهبرداری میکنند.
در این میان کم نیستند کشورهایی که از این فرصت به نحو احسن استفاده کردهاند، نمونههای از این دست در بسیاری از کشورهای جهان یافت میشود که درحال حاضر به اشباع نزدیک شده و برندگان این رقابت شهرهایی هستند که همگام با تکنولوژی و جامعه جهانی حرکت میکنند.
در کشور ایران نیز شهرهایی نظیر شیراز و اصفهان با کارکرد گردشگری و سیاحتی، قم و مشهد با کارکردهای مذهبی و تهران با کارکرد سیاسی از گذشتهها اعتبار و جایگاه خود را داشتهاند اما آنچه واضح و مبرهن است توسعه شهرها در کشور بصورت قطبی است، به نحوی که توسعه و پیشرفت در کشور را باید در کلانشهرها جستجو کرد و اگرچه برخی شهرهای بزرگ کشور توانستهاند کارکردهای خود را افزایش دهند اما سهم شهرستانها و شهرهای تازه تأسیس و جدید به مراتب کمتر است.
تبدیل یک روستا به شهر در کشور امر جدیدی نیست و بسیاری از شهرهای فعلی کشور از این طریق اعتبار شهری بودن خود را کسب کردهاند اما در فضایی که قطبی بودن امکانات و اعتبارات همچون وضعیت فعلی نبوده، رشد و نمو یافته و جایگاه خود را بعد از چند دهه ارتقا دادهاند.
شهرهای تازه تأسیس 2 دهه گذشته در کشور بدلیل تبدیل چند کلانشهر به قطب اداری، اقتصادی و خدماتی همواره با مشکلاتی ازقبیل کمبود اعتبارات، توسعه لاکپشتی و به تبع آن مهاجرت روبرو بودهاند و شهر خلیفان در مهاباد نیز به عنوان یکی از شهرهای تازه تأسیس با مشکلاتی از این قبیل و به مراتب بیشتر دست و پنجه نرم میکند.
خلیفان در جنوب شهرستان و در کمتر از 50 کیلومتری از شهر مهاباد با سیمایی روستایی و جمعیتی کم، در تابستان سال ۱۳۹۰ با تصویب هیأت وزیران به استناد ماده ۱۳ قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری -مصوب ۱۳۶۲ به شهر تبدیل گردید.
زمزمههای تبدیل خلیفان به شهر از اواخر دهه 80 شروع گردید و تقریبا یک دهه از تبدیل آن به شهر میگذرد اما این شهر نوپا تاکنون نتوانسته کارکرد مناسبی حتی برای برطرف کردن نیازهای شهروندان خود ایجاد نماید.
خلیفان را باید از دسته شهرهای اقماری منفصل محسوب کرد که بر اساس وضعیت قرارگیری و مطالعات منطقهای، هدف از تأسیس آن علاوه بر کارکردهای سیاسی و اداری که خصیصه اصلی هر شهریست، ارائه خدمات به روستاهای اطراف آن از دیگر رسالتهای این شهر تعریف شده است، رسالتی که تنها بر روی کاغذ مانده و این شهر را حتی در ارائه خدمات کافی و مناسب به شهروندان خود نیز ناتوان کرده است.
ضعف در زیرساختهایی نظیر راهها، مراکز آموزشی، بهداشتی، اداری و ... تنها بخشی از مشکلات چند وجهی شهر خلیفان است در طول یک دهه همچنان به قوت خود باقی مانده است.
عدم توانایی دولت در تأمین اعتبار و حمایت از شهر خلیفان و همچنین نبود برنامهای مشخص و بلند مدت از سوی مدیریت کلان شهرستان و این شهر نوپا، خلیفان را درحالتی نیمه راکد قرار داده که نمیتوان از آن انتظار زیادی داشت. از سویی دیگر لابیگری مسوولان رده بالای شهرستان نیز بیشتر بر شهر مهاباد متمرکز شده و سهم خلیفان از تزریق اعتبارات تنها در بخش کشاورزی و مزارع خلاصه شده که نیازمند تحول و تغییر نگرش در بین مسوولان است.
برای واکاوی و بیان مشکلات این شهر نوپا از هر دری میتوان سخن گفت، اما در این بین برخی ارائه راهکارهایی که از آن بتوان اعتبار و کارکردی جدید ساخت، لازم و ضروری است تا بتواند ضمن ایفای کارکرد واقعی خود به روستاهای دوربر نیز ارائه خدمات دهد.
افزایش برخورداری از امکانات و زیرساختها لازمه بقای هر شهری است و برای شهر خلیفان که با کارکرد خدماتی بنا شده بسیار ضروری تر است.
جمعیت کم برای هر شهری دارای مزایا و مشکلاتی است که باید از آن به نحو احسن استفاده کرد. جمعیت بسیار کم خلیفان موقعیتی را فراهم کرده که میتوان با اجرای طرحهای کم هزینه میزان سرانههای شهری را به تعادل رساند و کیفیت را در هر طرحی به تمام معنا و بدون تفاوت خاصی از نظر هزینه به اوج رساند.
ارائه خدمات در شهری که جمعیت آن کم است به مراتب آسانتر از ارائه خدمات به جمعیتی زیاد میباشد، لذا میتوان با تدوین برنامهای جامع در کوتاه مدت بخش بزرگی از مشکلات در بیشتر بخشها را سروسامان داد.
افزایش سرانه ورزشی، آموزشی، درمانی، فرهنگی، خدماتی و ... در شهر خلیفان به مراتب آسانتر از شهری دیگر همچون گوک تپه است و برای افزایش آن نیز میتوان از مشارکت مردم و ویژگیهای جامعه شناختی این شهر سود جست.
به عنوان مثال در فضایی که بسیاری از شهرها بدلیل جمعیت بالا و عدم مشارکت کلی شهروندان در ساماندهی سایت پسماند عاجز ماندهاند ایجاد برنامه تفکیک زباله از مبدا را میتوان با هزینهای به مراتب کمتر از سایر شهرها در خلیفان اجرا نمود تا ضمن کسب اعتبار و جایگاهی ویژه در بین شهرهای استان مجری طرحی فاخر نیز باشد.
آنچه شهر خلیفان را از سایر شهرها متفاوت کرده بافت جمعیتی آن است که در آن اکثریت جمعیت بصورت چهره به چهره یکدیگر را میشناسند و برای اجرای بسیاری از مطالعات و طرحهای مشارکتی میتوان از روش چهره به چهره و کدخدا منشی استفاده کرد که در مقایسه با سایر روشها موفقتر خواهد بود.
از طرفی دیگر جمعیت پایین آن میتواند بستر مناسبی برای فرهنگ سازی و مشارکت جمعی باشد که در سایه آن بسیاری از مشکلات فیزیکی و سیمایی شهر را بدون نیاز به اعتبار استانی، کشوری و بروکراسی اداری حل و فصل کرد.
کسب اعتبار به وسیله طرحهای فاخر فرهنگی همچون افزایش سرانه مطالعه در بین نوجوانان و جوانان، برگزاری جشنوارههای متنوع کتابخوانی، قصه گویی، موسیقی و ... برای شهری همچون خلیفان اگرچه در کوتاه مدت خود را نشان نمیدهد، اما قطعا در یک دهه میتواند جایگاه فاخری را برای آن کسب کند، به نحوی که اگر در اوایل تأسیس آن به عنوان شهر تاکنون صورت میگرفت، قطعا جایگاه فرهنگی خلیفان را ارتقا میبخشید.
در شرایطی که بسیاری از شهرها بدلیل رکود اقتصادی با کمبود اعتبارات دست و پنجه نرم میکنند و سهم شهرهای تازه تأسیس از بودجهها قطرهای است، خواسته یا ناخواسته باید بر مشارکتهای مردمی و کارکردهای فرهنگی برای کسب اعتبار و درآمد متوسل بود تا از قافله توسعه جا نماند.
شهر پاک، شهر کتاب، شهر موسیقی، شهر بدون بیکار، شهر خدمت و... کارکردهایی هستند که در سایه مشارکت جمعی و تلاش مسوولان محلی میتواند راهگشای ایجاد کارکرد باشد.