به گزارش هاژه، قادر خسروی کانی سیران مشهور به قادر غریب یکی از گنجینههای موسیقی و ادب فولکلور کوردی است که نزدیک به یک قرن در عرصه فرهنگ فولکلور کوردی خوش درخشیده است.
دلیل انتخاب این نام برای وی سکونت در شهرهای مختلف کوردستان ایران، عراق و ترکیه و روزگار پر از تلخیاش میباشد.
سنی نزدیک به یک قرن، وی را در زمره محدود هنرمندانی قرار داده که میتوان وجه تسمیه و پیشینه بسیاری از آوازهای فولکلور و قدیمی موکریان را از زبان وی به سندی ارزشمند برای عرصه موسیقی فولکلور کوردی تبدیل کرد.
غریب نه تنها برای حفظ و یادگیری بیت رنج دوری از شهر و وطن را با جان و دل خریده بلکه به سراغ دلایل پیدایش و پیشینه آنها نیز رفته است.
حضور در نزد اساتید برجسته و بهرهگیری از سرچشمه ادب فولکلور، غریب را به یکی از آرشیوهای زنده هنر فولکلور موکریان تبدیل کرده است.
گمنامی وی را نمیتوان به شخصیت گشادهرو و گرم وی نسبت داد، بلکه وضعیت اجتماعی و ضعفهای فرهنگی جامعه را میتوان تنها دلیل گمنامی و انزوای وی از رسانه و ثبت آثار تفسیر کرد.
وی در بین مردم به شیرین زبانی، ذوق شاعرانه و در عین حال دوست داشتنی معروف است و هم صحبتی با وی زمان را به حاشیه میراند، همین امر موجب شد سفر کوتاه خبرنگاران هاژه برای گفتگویی کوتاه به مصاحبهای تفصیلی و چند ساعته تبدیل شود که تنها مشغله کار خبر رسانی مانع از حضور بیشتر در نزد وی میشد.
غریب بیت کوردی را همطراز با شعر میداند و معتقد است هر کلمه و هر رسته در بیت به مثابه شعری پر محتوا است که نظیر آن را تنها در بیت، حیران و فولکلور یافت می شود.
وی به رواج برخی ترانهها در موسیقی نیز انتقاد دارد و میگوید: خلاء معنایی و محتوایی در ترانههای امروزی روح عاشقی و حس شاعرانگی در موسیقی را نشانه رفته، گویی هر کلمه از جایی بدون توجه به بار معنایی آن در کنار یکدیگر چیده شدهاند.
صلاح خضری هنرمند و پژوهشگر عرصه موسیقی فولکلور کوردی در خصوص جایگاه استاد قادر غریب در موسیقی فولکلور در گفتگو با هاژه اظهار کرد: قادر غریب یکی از شخصیتهای شاخص موسیقی فولکلور در منطقه موکریان است، از این جهت که هم در زمینه بیت و حیران هم در هنر حکایتخوانی فعالیت کرده است.
وی افزود: استاد غریب در کانی سیران در سال 1313 بدنیا آمده و در جوانمرد در نزد "علی کیکه" از اساتید موسیقی فولکلور مشغول به یادگیری بیت و حیران بوده است. وی مدتی هم در روستای سلامت سکونت داشته و بعدا به منطقه آلان سردشت رفته و در بیژوی سکونت کرده است، وی که همیشه در سفر بوده بعدا به اقلیم کوردستان مهاجرت کرده و در پشدر با "مام ههباس" از اساتید برجسته بیت و حیران آشنا میشود.
خضری با بیان اینکه مهاجرت و کوچ موجب پربار شدن اندوخته ادبی و فرهنگی میشود تصریح کرد: استاد غریب حکایتها را در منطقه ههوشار و فیض اله بیگی فراگرفته و بیت و حیران را در موکریان و اقلیم کوردستان، وی بارها گفته که بیشتر داشتههای خود را از مام ههباس آموخته است.
وی اضافه کرد: حکایتهای استاد غریب بسیار منحصربە فرد است و پیش از رواج رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی هنر حکایت خوانی بسیار رایج بود به نحوی که بازگو کردن برخی حکایتها بمدت 5 شب ادامه داشته، اما با رواج اینترنت و میدیا در جامعه هنر حکایتخوانی رونق خود را از دست داد.
هنرمند و پژوهشگر عرصه موسیقی فولکلور کوردی در ادامه اظهار کرد: کهولت سن و بیماری دیالیز هم مانع از ادامه فعالیت هنری استاد غریب نشده و وی همچنان پر انرژی بیت و آواز میخواند، حافظه بسیار دقیق موجب شده استاد غریب هرآنچه را یاد گرفته با تمام جزئیات و لوکیشن بازگو نماید، اما فوت نابهنگام تنها پسرش تأثیر سویی بر روحیه وی گذاشته است.
صلاح خضری با اشاره به آثار برجسته استاد غریب اظهار کرد: ایشان در سرودن بیتهای "سعید میرسیوهدین بگ" و "لاس و خزال" تبحر خاصی دارد و شیوه اجرای آن نیز منحصربفرد است به گونهای که در بیت و لاس و خزال استاد قادر جزئیات و لوکیشن دقیقتری ارائه داده وهمین امر موجب شد در پژوهشهایم به این واقعیت مهم برسم که لاس و خزال در لوکیشن منطقه موکریان در روستاهای سویناس بوده است.
وی افزود: نام کوهها، کوهستان و ارتفاعات ذکر شده در این بیت با نامهای منطقه سویناس کاملا مطابقت دارد، مزار لاس و خزال نیز در سویناس است و سنگ خزال در جوار مسجد تاریخی سویناس نیز در این اواخر به ثبت رسیده است.
خضری در پایان اظهار کرد: از ویژگیهای برجسته استاد قادر غریب میتوان به ذوق و حس شاعرانه وی اشاره کرد که وی را توانمند ساخته تا حکایتها را بصورت بیت و منظوم ارائه کند و شعر بسراید.
خالد عنایتی نوازنده شمشال نیز که با استاد قادر غریب در ارتباط است در مورد جایگاه وی در موسیقی فولکلور کوردی اظهار کرد: استاد قادر غریب گنجینهای از هنر است و به لحاظ اینکه همیشه درحال سفر و نقل مکان بوده، شخصیتی با تجربه در عرصه حیران و بیت بشمار میرود.
وی افزود: استاد دارای شخصیتی گشادهرو و حافظهای قوی هستند، کهولت سن نیز مانع از فراموشی آثار نشده و بسیاری از آثار را همچنان حفظ است.
عنایتی با بیان اینکه بیت تاریخ یک ملت است تصریح کرد: فولکلور ملک فرهنگی و هنری یک ملت است و غنی بودن فرهنگ و ادبیات فولکلور کوردی اگرچه برای همه ثابت شده اما نیازمند پژوهش بیشتر و شکوفایی از سوی متخصصین و محافل آکادمیک است.
وی با اشاره به همکاری وی با استاد قادر غریب اظهار کرد: بیشتر اوقات به دیدارش میآیم و در زمینه هنری نیز در 2 فستیوال در شهرهای مهاباد و سیمینه با استاد قادر غریب همکاری داشتهام، اما بیشتر در محافل دوستانه و ادبی وی را همراهی کردهام.
وی افزود: اگرچه ایشان عضو صندوق هنرمندان کشور است اما مستمری 400 هزار تومانی کفاف زندگی و درمان بیماریاش را نمیدهد، لذا مسوولان باید نگاه ویژهای به هنرمندان و اساتید پیشکسوت داشته باشند.
عنایتی در پایان با انتقاد از اینکه مسوولان شهرستان نیز از پیشکسوتان حمایت نمیکنند اظهار کرد: این موضوع در کل جامعه نیز حاکم شده و دلایل مشخصی هم ندارد، شبی در خدمت استاد در روستای قارهوا(قهرآباد بزرگ) حضور داشتم و از وی تجلیل شد و چندین بار از سوی انجمنهای ادبی مورد تجلیل قرار گرفته اما این انگیزه در جامعه که اساتید پیشکسوت مورد تجلیل قرار بگیرند به فراموشی سپرده شده است.
*نگاهی به زندگی شخصی و آثار استاد قادر غریب از زبان خود ایشان*
قادر خسروی کانی سیران متولد سوم شهریور 1313 در کانی سیران است.
گفتگوی کوتاهی که به دلیل ارزشمندی موضوع به یک مصاحبه مفصل و طولانی تبدیل شد در ذیل به زندگی شخصی و آثار وی از زبان خودشان میپردازیم.
استاد قادر غریب؛ مردم من را به 3 نام متفاوت میشناسند. در منطقه جامر مرا با نام قادر بزروکه، در منگور و گورک به قاله بوکانی و از سردشت و هولیر در اقلیم کوردستان به قادر غریب مشهور هستم.
- در منطقه جامر به دنیا آمدهام و مادرم بزروک ( به فارسی بزرگ) و پدرم ابراهیم نام داشتند.
- من از طایقه قاضیها و پسر ابراهیم علی قاضی هستم
- در سن 7 سالگی پدرم را از دست دادم و از همان کودکی همواره در منجلاب مشکلات زندگی گرفتار و زندگی را بسر بردهام.
- در جامر تشکیل خانواده دادم و مدت 12 سال درآنجا زندگی کردم، بعدها 4 سال در خدمت استاد هیمن شاعر نامی کوردستان در اقلیم کوردستان زندگی کردهام.
- با استاد هیمن پیمان بسته بودم تنها در مواقعی برای پذیرایی آنها را همراهی کنم که در مجلس شعرا حضور داشته باشم، حافظه قویام همواره مرا در حفظ یکباره شعرها یاری میداد
- در بسیاری از شهرهای کوردستان زندگی کردهام، با حسن زیرک، سماییل آغا، ابراهیم قادری، رسول نادری نیز همکاری هنری داشتهام.
*کودکی و زندگی شخصی*
کودکی استاد قادر غریب که پر از حوادث تلخ از رنج از دست دادن پدر تا آوارگی در شهرها را شامل میشود اما آنچه وی را مشهور کرده یادگیری هنر بیت، حیران، حکایت خوانی و آواز است.
استاد قادر غریب؛ تک فرزندی همچون پدیدهای شوم همواره از نیاکانم به من رسیده و پدر و پدر بزرگم بیشتر فرزندانشان را از دست دادهاند.
- من نیز 4 پسر داشتم که همه فوت کردهاند و تنها فرزندم کاله به یادگار برایم مانده.
- از همان کودکی علاقه ویژهای به بیت و حکایت داشتم. بیت "سعید میرسیوه دین بگ" را بصورت کامل از کریم گولمز در داش آغل فرا گرفتم، هنر در روح کریم گولمز همچون دریا موج میزد.
- داشتن حافظه قوی از کودکی همراهم بوده و مرا در یادگیری سریع یاری کرده است.
- در کودکی چله نشینی زمستان را با کشمش، سنجد و.. را با حکایت، بزله گویی و گپ زدن پای کرسی میگذراندیم، به یاد دارم مادرم چند گونی آرد را برای تهیه کشمش و سنجد چله نشینی کرسی به من داد. همراه با کاروانی راهی شهر شدم در روستای برایم آباد کاروان به منظور استراحت توقف کرد، نقش برجسته سنگی گاو و شیر در محل توقف کاروان حکایتی شیرین را به خاطرم آورد، بی درنگ پیشنهاد دادم در صورتیکه اجناسم را با قیمت بالایی بفروش برسانند با بیت، نزاع گاونر با شیر وحشی را بسرایم. 1ساعت و نیم زمان طلب کردم و در نهایت حکایت شیر و گاو را که پیشتر از احمد حلوا شنیده بودم بصورت بیت بسرایم.
هاژه، حکایت شیر و گاو نر داستان گاوی مغرور و ضررده را حکایت میکند که در نهایت تسلیم غرور کاذب خود شده و سودای مبارزه با شیر وحشی را قبول میکند. در این داستان گاو نر و شیر همچون حکایتهای کلیله دمنه زبان به سخن میگشایند و گاو از قدرت خود میگوید و سلطان جنگل نیز ضمن نکوهش غرور کاذب، عاقبت درافتادن با بزرگتر از خود را گوشزد میکند، در نهایت مبارزه بین این دو شروع و در پایان گاو نر با قبول شکست، طلب بخشش و برای نجات زندگانی تقلا میکند اما شیر به وی مجال نمیدهد و همانگونه که در بیت استاد قادر غریب بیان شده قصاب را خبر میدهند تا استخوانهای گاو نر را برای دیزی و گوشت راسته را برای کباب جدا کند.
- بیت خزال ملا نبی یا همان لاس و خزال را از "علی کیکه" یاد گرفتم و بعدها در نزد مام عباس پشدر نیز همان بیت را که به روایتی دیگر فرا گرفتم.
بیت لاس و خزال را به دو شیوه یاد گرفتم و و بعد از حضور در منطقهای که لاس و خزال در آن زندگی کرده بودند، بهمراه استاد قاله مره آن را دوباره با تمام جزئیات سرودم.
- تجربه، هنر بیت و حیران مام عباس نیز همچون دریایی بود که موج میزد.
- 6 بار ازدواج کردهام و مدت 3 سال است با سیدزاده توبا محیالدینی تشکیل زندگی دادهایم.
طوبی محیالدینی همسر استاد قادر غریب در خصوص روحیات شخصی ایشان اظهار کرد: 3 سال قبل قادر غریب را دیدم که برای معرفی فردی مناسب به روحانی محل مراجعه کرده بود و سلام و احوالپرسی از وی زمینه آشنایی را فراهم کرد که در نهایت به ازدواج ختم شد.
وی نیز گشادهرویی و مهربانی استاد غریب را با شهروندان از ویژگیهای بارز وی میداند.
*آشنایی و همکاری استاد قادر غریب با استاد حسن زیرک*
وی در تمجید حسن زیرک به عنوان استاد بلامنازع موسیقی کوردی میگوید: هرآنچه را که وی خلق کرده عطر نسیمهای جای جای کوردستان را در ذهن تداعی میکند، آواز زیرک حتی بوی میوهها و کوهستانها را میدهد، ترانههای وی را تنها میتوان به بهاری دلنشین که روح را طراوت میدهد تشبیه کرد.
استاد قادر غریب سرآغاز همکاری و آشنایی با حسن زیرک را این گونه تعریف میکند: در یکی از مجالس بزم و عروسی حضور داشتم که جوانی قد بلند که مشهور به "حسن آمینه کیفه" نزدم آمد و درخواست کرد که آواز بخواند، من هم به طعنه به او گفتم که توانایی آواز خوانی داری؟ وی در پاسخ گفت: مختصری میدانم و در نهایت شروع به آواز خوانی کرد. به محض شروع، آواز "هنار هناره" را خواند و من را از همان ابتدا شکه کرد.
وی افزود: بعدا از چند دقیقه تعجب از صدای گرم و آوازهای زیبایش بزم گردانی را بصورت دونفره کردیم که بمدت 2 روز ادامه داشت، این آشنایی و بزم گردانی بسیار مورد استقبال قرار گرفت، البته من در آن زمان بدون اطلاع خانواده آواز میخواندم چراکه مخالف بودند.
قادر غریب اضافه کرد: بعد از این آشنایی مسرت بخش چند باری با حسن زیرک همکاری داشتم ولی مدتی از وی بیخبر بودم تا اینکه در شقلاوا اقلیم کوردستان با وی دیدار کردم، ابتدا مرا به یاد نمیآورد اما بعدا بسیار به گرمی مرا تحویل گرفت.
وی در توصیف صدای استاد حسن زیرک میگوید: وقتی در اقلیم کوردستان در مراسمی حسن زیرک را ملاقات کردم ، وی همچون کبکهای کوهستان آواز میخواند، صدای گرم وی تکرار شدنی نیست.
قادر غریب با اشاره به اینکه بسیاری از ترانههایی که حسن زیرک آنها را با آواز آراسته در جریان زندگی روزمره خود بود در مراسمات و دیدارها بوده اظهار کرد: ترانه "کراس رهشه" نیز از آثار حسن زیرک است، در جریان سفر حسن زیرک به روستای زنبیل، خانمی با لباس سیاه مشتاق دیدار حسن زیرک بود و در همین حین که از لابلای شاخ و برگ درختان نظاره گر بود تا وی را ملاقات کند، حسن زیرک متوجه حضور وی میشود و آواز کراس رشه را سر میدهد که در شعر این ترانه نیز به آن اشاره میکند.
وی افزود: در دیداری که با حسن زیرک در اقلیم کوردستان داشتم، عدم توجه حسن زیرک به مادیات بازهم من را شکه کرد، مبالغه نیست اگر بگویم 2 گونی کوچک پول بهمراه داشت که با این پول میتوانست نصف زمینهای شهر بوکان را خریداری نماید، اما عشق وی به هنر و موزیک باعث شد تا بسیار غریبانه از دنیا برود.
قادر غریب در ادامه اضافه کرد: با سماعیل آغا هم دیدارهایی در اقلیم کوردستان داشتهام که بیشتر اوقات با شخصی به نام کاک خدر بود.
وی در توصیف اسماعیل چوگالی نیز اظهار کرد: اسماعیل آغا بسیار هنرمند بود و سبک وی به گونهای بود که برای اشعار شاعران آواز می ساخت و اجرا میکرد.
استاد قادر غریب در ادامه به همکاری با تعداد زیادی از هنرمندان منطقه موکریان اشاره کرد و گفت: با رسول نادری و ابراهیم قادری نیز چند بار همکاری داشتهایم.
*حیران و وجه تسمیه این سبک از هنر فولکلور کوردی*
استاد قادر غریب بارها در این مصاحبه به آوارگی، سفر و زندگی در شهرهای مختلف کوردستان اشاره کرد و گفت: برای یادگیری بیت به هرجایی رفتهام و اساتید زیادی داشتم، بسیار علاقمند بودم که علاوه بر یادگیری بیت به نحوه پیدایش آنها نیز پی ببرم.
وی با اشاره به ظهور حیران در فرهنگ فولکلور کوردی به نقل از اساتید خود میگوید: حیران نام جوانی کورد بوده که عاشق به تمام معنای معشوق خود نازدار میشود، نازدار از پدرش پشدری و مادرش میرئاوده لی بوده که پدر نازدار با ازدواج آنها مخالفت میکند و در نهایت حیران در کوهستان خبردار میشود که نازدار عروسی کرده و خود را به عروسی نازدار میرساند و در سوگ عروسی نازدار مرثیه سر میدهد که بعدها این سبک به حیران معروف میشود.
*شرح حالی از احساسات و اعتقادات استاد قادر غریب*
وی از همان کودکی علاقه ویژهای به بیت و هنر داشته و معتقد است: پختگی، توازن و حس شاعرانگی را در بند و بیت قدیمی میتوان یافت.
وی به رواج برخی ترانهها در موسیقی نیز انتقاد دارد و میگوید: خلاء معنای و محتوایی در ترانههای امروزی روح عاشقی و حس شاعرانگی در موسیقی را نشانه رفته، گویی هر کلمه از جایی بدون توجه به بار معنایی آن در کنار یکدیگر چیده شده اند.
وی افزود: انتظاری که من از جوانان دارم اینست در نزد اساتید هنر آنها را فرا بگیرند و از تجربیاتشان استفاده نمایند قبل از اینکه بیت، حیران و هنر فولکلور به زیر خاک برود.
استاد قادر غریب با بیان اینکه دوست دارد آنچه را میداند به نسل جوان منتقل کند اظهار کرد: من 30 بیت را بطور کامل میدانم و امیدوارم این بیتهای زیبا و کلمات عاشقانه در زیر خاک دفن نشود و جوانان آن را یاد بگیرند.
وی افزود: در فی لبداهه گویی نیز تبحر خاصی داشتم و ساعتها بصورت فی البداهه آواز خوانی کردهام ولی سن سال و صدایم برایم محدودیت ایجاد کرده و صادقانه بگویم برخی مطالب را به علت کهولت سن فراموش کردهام.
قادر غریب تصریح کرد: برای بیان حکایتها و بیتهایی که آن را بصورت منظوم سرودهام گه گاهی از شعر شاعران کورد نیز استفاده کردهام که باید آن را قید و اعلام کنم، چراکه سرقت ادبی از نظر من امری بسیار ناپسند است.
وی که از جفای زمانه و هم بی محلی مسوولان شهرستان بوکان و برخی شهروندان گلهمند است میگوید بارها دچار مصیبت شدهام اما کسی در خانهام را برای دلجویی نزده.
قادر غریب به نبود سازوکاری قانونی در خصوص حقوق آثار منتشر شده هم گلایه دارد و میگوید هرآنچه را داشتم و میدانستم ارائه دادم اما رهایم کردند، "بیت قدیمی" از نظر من بسیار مقدس و زیبا است اما بدلیل عدم استقبال مردم دلسرد شدم.
وی افزود: 4 بار در تهران و چندین با ر به سنندج، سقز و 1 بار به کرمان برای حضور همایشها حضور داشتهام، نمیخواهم سفره دلم را با گلایه باز کنم تا عیبهای هنر ملتم همچنان پنهان بماند!
کلام آخر:
استاد قادر غریب: سنگها و چشمههای کوردستان نیز هنری دارند که در دنیا بی نظیر است اما همچنان با آنها بی مهری می شود.