تاریخ: ۱۳۹۹/۴/۲۲
نگاهی کوتاه به تلاش جهادگران گمنام آرامستان بهشت محمدی سنندج
یحیی صمدی(14 تیر سنندج)
وضعیت و شرایط موجود جامعه ناشی از بحران کرونا، این روزها برنامه ها و تمام معادلات انسان را به هم ریخته است و سبب ضررهای جانی بسیار و حتی مالی بالایی شده است، اما برخی صنف ها هستند که هم در معرض خطر بالایی هستند و هم خدمات ارزشمند معنوی و انسانی بسیار بالایی در این حوزه دارند که حوزه سلامت در این جبهه پیش قراول هستند و با تلاش این مدافعان سلامت آمار بهبودی خوشبختانه روز به روز رو به افزایش است اما شرایط و وضعیتی به وجود آمده که همچنان شاهد مبتلا شدن و مرگ و میرهای زیادی هستیم و هستند صنف های دیگری که به ‌صورت مستقیم با فوتی‌های کرونایی در ارتباط هستند، این افراد با پذیرفتن خطرات و خدماتی که ارائه می دهند، تلاش و کاری جهادی می‌کنند.
درج اخبار در فضای مجازی در ارتباط با چگونگی غسل و دفن اجساد کرونایی و پیام های مرتبط شهروندان نسبت به سلامتی بیشتر در این راستا زمینه ساز شایعاتی شده که با توجه به تحقیق میدانی، مشخص می شود که 80 درصد از این گفته ها و شنیده ها کذب و بدور از واقعیت است اما خود این موضوع سبب تهیه این گزارش نشد، بلکه عامل اصلی و تصمیمی که سبب شد به این موضوع پرداخته شود تلاش بی وقفه و زحمات ارزشمند کارکنان و به ویژه کارگرانی می باشد که در آرامستانها بدون ادعا، گمنام و جهادگونه مشغول به خدمت هستند تا بشود حداقل بدین طریق بخشی از زحمات و خدمات آنها را پاسخگو بوده و به جامعه معرفی شوند و همچنین جوابیەای هم به برخی اخبار و شایعات بدور از واقعیت باشد.
به آرامستان بهشت محمدی رفتم و شخصاً مراحل غسل، تشیع و تدفین یک جسد کرونایی را نظارت و همراهی کردم، بله چنین اقدامی ریسک بالایی بود چرا که خط مقدم مقابله با کرونا فقط به بیمارستان‌ها ختم نمی‌شود، اینجا هم برای خودش خط مقدمی در جبهه مقابله با کروناست! اما براساس رسالتی که دارم و مردم انتظار دارند یک روزنامه نگار واقعیت ها را بیان کند باید حضور پیدا می کردم تا ضمن بیان حقیقت با نگارش گزارشی تلنگری به خود و شهروندان میدادم که اولاً زندگی بسیار کوتاه است و با هر شیوه و نوعی ما نیز دیر یا زود گذرمان به این مکان می افتد و چنین مراسمی نیز برای ما برگزار می شود و در ضمن شایعات و اخبار کذبی هم وجود داشت کمتر سبب آزار و اذیت روحی شهروندان گردد.
همه مراحل غسل، تشیع و تدفین به صورت بهداشتی و شرعی انجام می شد و انتقال جسد به سرخانه و همچنین به محل قبر با آمبولانس و به غیر از دو نفر از بستگان متوفی، بدون حضور مردم انجام می گرفت و بنده نیز همراه با رئیس آرامستانها و مهندس شاه اویسی عضو شورای شهر برای انجام نماز در مسجد و هم در محل قبر جهت تدفین شرعی که با حضور ماموستا و کارگران زحمت کش انجام گرفت حضور پیدا کردم و ترتیبات خاکسپاری برای اموات کرونایی و غیرکرونایی فرقی نداشت، همه مراحل به همان ترتیب شرعی انجام شد تنها تفاوت آن در عمیق‌تر بودن قبر اموات کرونایی نسبت به اموات عادی بود و آهگی که به روی جسد ریخته می شد و قبر را هم ضدعفونی می کردند و باید گفت همه واقف هستند و ایمان دارند که مرگ حق است و هیچ موجودی زنده نمی ماند اما امیدوارم و دعا کنیم هیچ انسانی با شیوه های ناخوشایند ناشی از جنگ و تجاوز و ...به ویژه با چنین بیمارهای زندگی را ترک نکند که چنین تشییع و تدفینی بسیار غمگینانه و دلتنگ کننده است.
اینجا هیچ جنازه ای بر روی زمین نمی ماند، حتی مواردی که اجسادی بی نوعی بدون همراه و بستگان بوده، همه کارها به ترتیب، شرعی و بهداشتی و انسانی انجام می شود. اما این اقدامات توسط کارکنان و به ویژه کارگرانی صورت می گیرد که همشهری ما هستند، خانواده دارند، امید و زندگی..آنها را باید بیشتر درک و حمایت کرد. چرا که کار در آرامستان ها از سخت‌ترین نوع کارهاست، به صورت همزمان روح و جسم انسان درگیر است، با انواع عقیده و افراد و اشخاص در ارتباط هستند و باید به همه به صورت یکسان خدمات ارائه بدهند، با بستگان و اقوام و دوستانی که داغدار هستند و باید زمینه ساز صبوری و انتظارات آنها باشند...اما عرق پیشانی این کارگران در چنین جای که زود هم پیرشان می کند اجری معنوی و بزرگ و پاداش بالایی نزد حضرت حق دارد مسولین و ما نیز آنها را همراه و همدل باشیم. تلاش آنها را ببینیم، چون آنها اشک و غم ما را می بینند، هر روز دلشان تنگ می شود، از جریحه دار شدن قلب مادرانی که جوان از دست می هند، 
ضجه کودکانی که خیلی زود پدر و پشتیبان خود را از دست می هند، از ناله زنان جوانی که نابه هنگام همسر جوان و عزیزشان را وداع می کنند، از اشک های پدرانی که به جای عروسی فرزندانشان، مرگشان را نظاره گر هستند و...آنها و خودمان را بیشتر عشق بورزیم، درک کنیم و بدانیم زندگی بسیار کوتاه است و این راه همچنان ادامه دارد....