به گزارش هاژه به نقل از ایسنا، عادتهایی که ذهن ما را فقیر میکنند با نگرش ما به زندگی ارتباط بسیاری دارند. یک ذهن فقیر نمیتواند فراتر از ظواهر زندگی را ببیند. برای این افراد همه چیز در منفعتهای کوچک آنها خلاصه میشود و طبعاً دیگران را نیز بر همین اساس قضاوت میکنند.
هیچ فقری بدتر از فقر ذهنی نیست. انسانی که از نظر ذهنی فقیر است، احساس بیارزشی میکند. او ترسو و منفعل است. از اظهار نظر میترسد، از پذیرش مسئولیت، از ریسک کردن و به دنبال پاسخ بودن هراسناک است و کلاً ترجیح میدهد گوسفندی میان گله باشد تا بتواند از مزایای همگن بودن بهره ببرد. شاید شما در پیرامون خود چنین افرادی را بشناسید. کسانی که مدام خود را قربانی میدانند و دنبال جلب ترحم دیگران هستند. این افراد ممکن است از لحاظ مالی وضع خوبی داشته باشند ولی مدام از بیپولی و از نداشتن مینالند و به خوشیهای سادهٔ دیگران حسادت میکنند و از آن در رنجند. اینها دچار فقر ذهنی هستند.
مشخصههای فقر ذهنی
عادتهایی که ذهن ما را فقیر میکنند با نگرش ما به زندگی ارتباط بسیاری دارند. یک ذهن فقیر نمیتواند فراتر از ظواهر زندگی را ببیند. برای این افراد همه چیز در منفعتهای کوچک آنها خلاصه میشود و طبعاً دیگران را نیز بر همین اساس قضاوت میکنند. تحقیقاتی که روانشناسان در زمینهٔ فقر ذهنی انجام دادهاند وجود ۵ عامل را در این افراد به اثبات رسانده و نشان داده که با تغییر این عادتهای ذهنی میتوان از شر فقر ذهنی خلاص شد. فقری که به شما امکان رشد نمیدهد، روابط شما را محدود و طعم زندگی واقعی را از آن دریغ میکند. در واقع عاداتی وجود دارند که گاه بی آن که بخواهیم در ما تثبیت میشوند و زمینه فقر ذهنی ما را فراهم میکنند.
در ادامه این پنج عادت را برمیشماریم با توصیههایی برای رها شدن از آن:
۱. ترحم به خود
مهمترین چیزی که میتواند ذهن ما را فقیر کند، داشتن نگرش (پیشفرض) فقیر بودن نسبت به خود است. وقتی ما خود را قربانی میدانیم و رفتارهای قربانی را از خود بروز میدهیم در دام فقر ذهنی گرفتاریم. این نگرش باعث میشود تا هر رفتار خود، حتی رفتارهای مخرب را توجیه کنیم و مسئولیت اعمالمان را بر عهده نگیریم.
اگر احساس بیارزشی میکنید این احساس به همین جا ختم نمیشود. جلب ترحم دیگران به روابط شما آسیب میرساند و این ایده را در مورد شما تقویت میکند که شما لیاقت چیزهای خوب را در زندگی ندارید. این به روابط شما آسیب میزند چون همراهی و دوستی کردن با کسی که خود را قربانی میداند و مدام غمناک است و ناله میکند، دشوار است.
توصیه: اگر در خود چنین رفتاری سراغ دارید قبل از هر چیز وجود آن را به عنوان یک نقطه ضعف در خود بپذیرید. این اولین گام برای خروج از ورطه فقر ذهنی است.
۲. صرفهجویی در وسواس
وسواس در صرفهجویی عادت دومی است که مبتلایان فقر ذهنی با آن دست به گریباناند. پسانداز کردن و ولخرج نبودن صفت خوبی است اما اگر منجر به آن شود که از برآوردن نیازهای ضروری و رفاهی خود سرباز زنید بدانید که دچار فقر ذهنی شدهاید. برخی افراد دچار این وسواس میشوند که از خرج کردن یا مصرف برای خود و خانوادهشان با این استدلال که ما فقیریم و باید پسانداز کنیم سرباز میزنند. اگر با درآمد متوسط بیش از ۱۰ درصد درآمد واقعیتان را پسانداز میکنید یا از خوشیهای کوچک برای خود و خانواده به بهانه صرفهجویی سرباز میزنید، یا افرادی که بر سر هر خریدی مدتها چانه میزنند یا وقت زیادی را صرف مقایسه قیمتها میکنند در حالی که از نظر درآمدی در مضیقه نیستند، بدانید که دچار فقر ذهنی هستید.
توصیه: از نزدیکان مورد اعتماد خود برای این رفتارها راهنمایی بخواهید. گاهی بیدلیل برای اعضای خانواده هدیه بخرید و شادیهای پنهان در خوشیهای کوچکی مثل خرید کردن یا کافه رفتن با دوستان را تجربه کنید.
۳. ارزش بیحد به مادیات
سومین مشخصه فقر ذهنی در افراد، مقایسه همه چیز با پول و مادیات است. این افراد مدام در حال مقایسه و تقلیل امور به شاخصهای مادی هستند و هر چیزی را از زاویه قیمت و ارزش مادی آن میسنجند. عادت اندازهگیری همه چیز از نظر پولی یکی از عادتهایی است که به وضوح ذهن شما را فقیر می کند و موجب میشود که شادیهای زندگی و مسائل انسانی و معنوی رنگ ببازند. این افراد معمولاً دچار استرس و بیقراری بوده و مدام حس از دست دادن چیزی را دارند.
اگر از آنها سؤال کنید، به شما خواهند گفت که آنها مادیگرا نیستند. اما اگر به نحوه عملکرد آنها توجه کنید، خواهید دید که واقعیت ندارد. نگرانیهای آنها همیشه مربوط به پول است. آنها همیشه در مورد حقوق خود و این که افراد دیگر چقدر درآمد دارند فکر میکنند. رؤیاهای آنها همیشه در مورد داشتن بیشتر است. آنها چیز دیگری برای گفتن ندارند.
توصیه: بهترین راه حل برای کاهش و تضعیف این عادت توجه به مرگ است. گاهی به قبرستانها بروید و در آن چه آن افراد از مال دنیا با خود بردهاند تأملکنید. ادبیات بخوانید و گاهی فکر کنید اگر امروز آخرین روز عمر شما باشد چه خواهید کرد؟ با قرار دادن خود در این موقعیت درک عینی را از بیارزشی دنیای مادی تجربه خواهید کرد.
۴- ولخرجی
شاید ابتدا این طور به نظر نیاید اما افرادی که مدام در حال خرید کردن هستند نیز به گونهای دیگر به مادیات چسبیده و دچار فقر ذهنیاند. این نوع افراد تقریباً همیشه به فکر پول و خرید کردن هستند. هزینه کردن به آنها لذت زیادی میبخشد؛ حتی اگر با مشکلات مالی روبرو شوند.
هزینهٔ بیشتر از درآمد ذهن شما را فقیر میکند. به این دلیل که روالی در زندگی شما ایجاد میشود که پول در آن نقش بازیگر نقش اول را بازی میکند و این گونه محور نگرانیهای شما به بدهی، فروش و تخفیفها محدود خواهد شد.
توصیه: برای خود برنامه مالی تدوین کنید و هزینه کردن را بر اساس اولویت انجام دهید. همچنین موجودی همراه خود را در بیرون از منزل محدود کنید تا عملاً امکان ولخرجی از شما سلب شود.
۵- انجام کارهایی که دوست ندارید انجام دهید
و بالاخره محققان دریافتند عامل پنجمی که در فقر ذهنی مؤثر است متعلق به افرادی است که وقت خود را صرف انجام کارهایی میکنند که از آن لذت نمیبرند و بدین ترتیب زندگی خود را تلف میکنند. آنها فراموش میکنند که زمان ما روی زمین کوتاه است و استفاده از آن به عهده ماست. در این نوع نگرش، افراد همیشه چشمانتظار اتفاقی هستند تا شرایط را تغییر دهد. آنها امیدوار هستند که چیزی بیاید و آنها را از بدبختی کار کردن بر روی چیزی که دوست ندارند، خلاص کند و همین امر آنها را منفعل و ناشاد میکند.
در دنیای امروز کار بخش مهمی از زندگی است. در حقیقت ما بیش از هر چیز دیگری، زمان بیشتری را در محل کار میگذرانیم. بنابراین داشتن کاری که دوست دارید انجام دهید معادل خوشبختی در زندگی است.
توصیه: هنگام انتخاب کار به علاقه خود توجه کنید و اگر کار شما کاری است که آن را دوست ندارید تا فرصت هست نسبت به تغییر آن اقدام کنید. در غیر این صورت بکوشید با ایجاد تنوع و تغییر نگاه به کاری که انجام میدهید از آن لذت ببرید. هر کاری را میتوان به طرق مختلفی انجام داد، مهم طرز نگرش ما به آن است.