تاریخ: ۱۳۹۹/۲/۲۴
ترومای معماری خانه ها در دوران کرونا و بازاندیشی پساکرونا
آزاد بهمنش/ پژوهشگر و مدرس دانشگاه / مؤلف چندین جلد کتاب در حوزه های معماری و معماری داخلی و ادراک محیط

 

"کرونا" در بیشتر جوامع به عنوان "تروما" محسوب می شود؛ شوکی که ناخودآگاه فردی و جمعی را تحت تأثیر قرار داده است. این روزها همراه با تجربه های جدید، پرسش های زیادی نیز در حوزه های مختلف مطرح می باشد. توصیه و تأکید بر " در خانه ماندن " روزگار کرونایی، نیازهای جدیدی را در عملکرد حوزه معماری شهر و خانه ایجاد کرده است. در ترومای ناشی از کرونا، خانه به عنوان واکسنی برای رهایی از این ویروس تعریف شد. در حال حاضر که مجبوریم ساعت های زیادی در خانه بمانیم، توقعات امروزین ما از مفهوم خانه به عنوان جدی ترین چالش بیان می شود. چالشی که در این شرایط به اهمیت عملکرد "خانه" علاوه بر کارکرد "سرپناه" می پردازد و ارتباط مستقیم با رفتارهای انسان در محیط را نمایان می کند. شاید این روزها، مفاهیم همسان سازی کالبد و رفتار در تعریف فضاهای این مکان تغییر کرده و یا نیاز به تغییرات بزرگی دارد. دیدگاهی جدید برای تفهیم فضا و نیازهای معماری "خانه" که تأثیرات مستقیم خود را بر رفتار جامعه در شرایط اکنون نشان داده است. خانه هایی با رنگ و لعاب تجملی ولیکن بدون روح که در ناکوک کردن رفتارهای جامعه نیز تأثیر بسزایی دارند. سوال این است که چرا با وجود همه هشدارها و توصیه ها، هنوز هم عده زیادی برای کارهای غیر ضرور به بیرون از "خانه" می روند. دلیل ناسازگاری منطقِ "ماندن" و حسِ "فرار" از مکان (خانه) را در تفسیر کدام یک از نیازهای انسان (جسمی و روحی) جستجو کنیم؟  

می توان بخشی از رفتارهای انسان را در انعکاس معماری محیط و نحوه ساماندهی فضاهای آن، تحلیل و تفسیر کرد. محو شدن مرز فضا – زمان در روزهای قرنطینه و دورکاری، رفتارهای جدیدی را در زندگی شهری ایجاد کرده است. تجربه ای عجیب و پیچیده و همچنین قابل تأمل که به تعریف جدیدی از کارکردهای گوناگون معماری خانه می پردازد. مکانی که علاوه بر استراحت (خواب) و زیستن در پایان روز، پاسخگوی عملکردهای دیگری چون: تحصیل، کار، آموزش، تفریح، تعامل، بازی، ورزش و بسیاری دیگر از نیازهای انسان باشد. محدودیت های حرکتی در این روزها و ماندن در خانه، اهمیت انعطاف پذیری و کاربری های چندگانه این مکان را بیشتر نشان می دهد. مکانی که غیر از مفاهیم سرپناه و زندگی، حیطه های دیگری را در خود جای داده است.         

همسان سازی تناسب و هماهنگی محیط با انسان ها (همساختی کالبد و رفتار)؛ مفهومی در علوم رفتاریست که به بیان رفتارهای ناشی از معماری محیط می پردازد. تعریفی که اعمال انسانی را در " موقعیت " معنا می کند. شاید بتوان ادعا کرد که بخش زیادی از آشفتگی این روزها به دلیل برهم خوردن تعادل و عدم توازن بین معماری (خانه) و رفتارهای ناشی از آن می باشد. هزینه های روانی که با توجه به عدم هماهنگی مناسب میان کالبد و رفتار، در هم ریختگی معادلات ذهنی و رفتاری جامعه را ایجاد کرده است.

با توجه به نهادینه بودن کار، پویایی و حرکت در ذات بشر، ایجاد تعادل و تناسب در شرایط بحران اپیدمی برای انسان، معنای معماری خانه را وارد مرحله دیگری کرده است. تجربه این چالش می تواند بینش جدیدی را از تفهیم انعطاف در معماری خانه ها و اهمیت فضاهای سوم (نیمه باز یا نیمه بسته) در همنشینی با فضاهای داخلی و خارجی ایجاد کند. فضاهایی مانند: تراس ها، ایوان ها، مهتابی، حیاط، بام و غیره که نقش ارتباطی بین اندرونی و بیرونی خواهند بود. بینشی که شاید در پساکرونا، تصویر ما را از معماری فضای خانه تغییر دهد و پنجره ای جدید برای دریافت نور بگشاید که شاید پنجره ها، همیشه واسطه ای هستند برای دیدن کوچه خوشبخت.  

منبع: نوآوران