ساختمان خانواده «نریمانی»، در هفتم تیر یکی از مکانهایی است که مورد اصابت یکی از چهار بمب شیمیایی در شهر سردشت قرار گرفت، این ساختمان هماکنون در بیتوجهی در گوشهای از بافت فرسوده این شهر به حال خود رها شده است؛ ساختمانی که نمادی از دردها و آلام مردم مظلوم این منطقه است، به یکی از این مصدومان شیمیایی مبدل شده که نیازمند توجه است.
این ساختمان دارای پنج باب مغازه بوده که در گذر زمان توسط صاحبان جدید آن تا حدودی ساماندهی شده و در حال استفاده است ولی طبقه فوقانی آن که روزگاری هم نقش زندگی داشت، مخروبه و سقف آن به سجده آمده و صرفا دیوار جلویی آن محفوظ مانده است. در داخل این ساختمان فردی بساط فروش مرغ زنده پیاده کرده و به گفته خودش روزیاش از این راه در میآید؛ بوی پسماند مرغ زنده حتی به لابهلای درز دیوارها هم رسوخ پیدا کرده و تحمل لحظهای درنگ و تفکر از این بنای ماندگار را به میزبانش نمیدهد.
این ساختمان که در پرترددترین خیابان سردشت و در هسته مرکزی این شهر قرار گرفته و با سه محل اصابت بمبها حدود ۲۰۰ متر فاصله دارد در حالی که میتوانست به نمادی از حملات و جنایتهای رژیم بعثی صدام مبدل شود پس از گذشت بیش از سه دهه به حال خود رها شده و در حال تخریب است.
گویا خانواده نریمانی پس از بمباران شیمیایی محل زندگی خود شانههایشان دیگر تحمل فقدان پدر و مادر که در این حادثه به شهادت رسیدند را نداشتند و با فروش آن دیگر به آنجا بازنگشتند؛ این ساختمان توسط فردی به نام حاج حمزه اهل یکی از روستاهای سردشت خریداری شد اما هرگز آباد نشد و رنگ زندگی دوباره انسانهایی که خاطرههایی را در آن به یادگار بگذارد، دیگر فراهم نشد.
این ساختمان که به لحاظ معنوی اهمیت فوقالعادهای دارد، در این آخر عمر به سرفه افتاده و شاید دیگر یارای همراهی نداشته باشد و این آخرین شاهد بمباران شیمیایی شهر مسکونی سردشت به آی سی یو و بستری فوری نیازمند است.
تصویر ساختمان «نریمانی» جزو اسناد سازمان ملل است
عضو هیات مدیره انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت گفت: ساختمان مسکونی شهید حاج «رسول نریمانی» محل اصابت یکی از بمبهای شیمیایی است و با توجه به اینکه ساختمان در تنها ورودی سابق به داخل شهر قرار گرفته به علت ازدحام جمعیت تعداد زیادی از شهروندان از جمله مالک همین ساختمان و همسرش شهید شدند که به همین خاطر از لحاظ فراگیری از اهمیت خاصی برخوردار است.
حاج صالح عزیزپوراقدم بیان کرد: این ساختمان بعد از بمباران شیمیایی به حالت خود باقی مانده است و تصاویر گرفته شده از این ساختمان در هنگام بمباران شیمیایی جزو عکسهای اسناد سازمان ملل متحد درآمده است.
وی افزود: انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت به اهمیت حفظ ساختمان به عنوان یکی از آثار بمباران شیمیایی شهر مسکونی سردشت کاملا واقف بوده و در این خصوص در ملاقاتی که سالهای گذشته با «سردار باقرزاده» رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس در تهران انجام شد ایشان نسبت به تبدیل شدن این ساختمان به یک موزە جنگ (صلح) قول مساعد دادند که این موضوع در نهایت به شهرداری سردشت واگذار شد.
وی گفت: متاسفانه با توجه به ضعف بودجه، شهرداری سردشت تاکنون قادر به خرید این ملک نشده اما دستور داده شده است که تا روشن شدن تکلیف این ساختمان هیچگونه ساخت و ساز یا عملیات ساختمانی در آن صورت نگیرد.
عزیزپوراقدم اضافه کرد: پس از ۳۳ سال این ساختمان تنها اثر ملموس از بمباران شیمیایی شهر مسکونی سردشت بوده که به حالت خود باقی مانده است لذا باید برای حفظ این اثر مهم مسوولان تمام تلاش خود را بهکار گیرند.
وی ادامه داد: شهرهایی مانند «هیروشیما» در ژاپن، «ایپر» در کشور بلژیک و «حلبچه» در اقلیم کردستان عراق در فضایی سبز و در کنار نماد فاجعه، یک ساختمان بزرگ را به عنوان موزه صلح احداث کردهاند که سالانه پذیرای مهمانان و گردشگرانی از اقصی نقاط جهان هستند و از این طریق هم منبع درآمد گردشگری برای ساکنان بوده و هم چهره زشت جنگ و استفاده از سلاحهای کشتار جمعی را برای بازدیدکنندگان به نمایش میگذارد.
وی گفت: بعد از این سالها هنوز سردشت به عنوان اولین شهر غیرنظامی قربانی سلاحهای شیمیایی، فاقد موزهای است که بتوان به عنوان نمادی عمق این جنایت ضدبشری را با به نمایش گذاشتن آثار، اطلاعات، اسناد و مدارک آن برای نسلهای آینده معرفی کرد.
موزه دفاع مقدس ظرفیتی برای انتقال فرهنگ ایثار و شهادت است
فرماندار سردشت معتقد است که بمباران شیمیایی سال ۱۳۶۶ سردشت توسط رژیم بعث عراق فجیعترین تهاجم شیمیایی بود که این شهر را در ردیف نخستین شهرهای قربانی سلاحهای کشتار جمعی در جهان قرار داد و باعث شد تا این شهر اولین شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی در جهان پس از بمباران هستهای هیروشیما نامیده شود.
اقصی نخشیپور افزود: سردشتیها در دوران جنگ تحمیلی بارها با وجود آنکه از سوی نیروی هوایی رژیم بعثی عراق مورد هدف قرار گرفتند اما هر بار پس از بمباران، خرابیهای ناشی از آن را درست میکردند و زخمها دوباره التیام مییافت اما آثار حملههای شیمیایی سالهاست که مردم این شهر را همچنان رنج میدهد.
وی اضافه کرد: این جنایت به دور از چشم جهانیان و با حمایتهای برخی کشورهای ابرقدرت منطقه صورت گرفته و از این رو از دید جهانیان مخفی مانده است بنابراین باید آثار این جنایت بشری در کنار صبر و مقاومت و نیز رشادت مردم این خطه به خوبی به جهانیان معرفی شود.
وی با اشاره به اهمیت و تاثیرگذاری موزهها در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت تاکید کرد: با توجه به اینکه موزهها ظرفیتهای فوقالعادهای برای انتقال فرهنگ ایثار و شهادت هستند تبدیل این محل به مکانی همانند موزه جنگ میتواند نقش مهمی در انتقال رشادت مردم این شهر به نسلهای بعدی داشته باشد.
وی افزود: تبدیل این ساختمان به مکانی مانند موزه دفاع مقدس یا موزه جنگ در سردشت، بهترین فرصت برای نمایش حماسهآفرینیها و روحیه معنوی مردم و رزمندگان این شهرستان در دوران هشت سال جنگ تحمیلی است.
سردشتیها نسبت به این ساختمان تعلق خاطر خاصی دارند
یک کارشناس ارشد معماری گفت: در سطح یک شهر، فضاهای گوناگونی شامل فضاهای خصوصی، خانوادگی و عمومی وجود دارد که در این بین شهروندان به فضاهایی که عمومی هستند احساس تعلق خاطر بیشتری دارند.
وریا سعیدیان بیان کرد: فضاهای عمومی شهرها به جای آنکه با فضای خصوصی و صمیمی ارتباط داشته باشند تقریبا در همه جا و در همه زمانها به عنوان مکانهایی خارج از مرزهای فردی یا گروههای کوچک قرار میگیرند، به طوری که بین فضاهای خصوصی واسط هستند و برای انواعی از اهداف نمادین و واقعی به کار گرفته میشوند.
وی اضافه کرد: از دیدگاه هنجاری این فضاها اگر توسط مسئولان دولتی، بهسازی یا ایجاد و مدیریت شود عمومی تلقی شده، به طوری که کل مردم را مخاطب قرار داده و به روی همه باز بوده و توسط همه اعضای جامعه مورد استفاده قرار میگیرد.
وی در رابطه با هویتبخشی چنین فضاهایی به شهرها بیان کرد: هویت یک محل معین، یعنی حدی که شخص میتواند یک مکان را به عنوان مکانی متمایز از سایر مکانها شاخته و بازشناسی کند به طوری که دارای شخصیتی مستقل و بینظیر یا حداقل مخصوص به خود باشد.
سعیدیان ادامه داد: اگرچه این ساختمان در وهله اول شاید فقط بازگوی درد و خاطره یک خانواده باشد ولی در حالت کلی جزئی از خاطره جمعی واقعه هفتم تیرماه سردشت است که به دلیل قرارگیری در هسته مرکزی شهر، حسی از این خاطره جمعی را منتقل میکند.
وی گفت: در واقع، خاطره جمعی قابلیت انتقال به نسلهای آینده را ندارد، مگر آنکه از طریق عناصر فیزیکی خاطره انگیز نظیر یادمانها، یادبودهـا، مـوزهها، آرشیوها، آرمستانها، و همچنین شناسایی و نشانهگذاری لحظات تاریخی که اشاره به رخدادها و تجربه آن در فضـا دارد، مورد توجه قرار گیرد.
این کارشناس ارشد معماری تصریح کرد: اگرچه در سردشت نمونههایی به این شکل که به موضوع مهمی به نام جنگ اشاره میکند به تعداد زیادی وجود دارد و همچنین هر کشوری در جهان نیز بنا به دیدگاه خود چنین آثاری را نمایانتر کرده است اما جدای از شرایط حقوقی و معنوی خاص این بنا همزمان با وجود بستر کالبدی و اجتماعی مناسب برای تعاملات اجتماعی و رویدادهای جمعی و فرهنگی، لازم است شرایط مناسب بـرای ثبـت خاطره و انتقال آنها به نسلهای بعدی وجود داشته باشد که باید توسط صاحبنظران امر برای آن تمهیداتی اندیشده شود.
شهرداری سردشت برنامهای برای خرید ساختمان «خانواده نریمانی» ندارد
شهردار سردشت گفت: در دوره مسوولیت بنده به عنوان شهردار این شهر هیچ مصوبه و بودجهای برای خرید ساختمان «خانواده نریمانی» توسط شورای اسلامی شهر مصوب و ابلاغ نشده است.
کامل رسولی افزود: برابر ماده ۵۵ قانون شهرداریها وضعیت این ساختمان حالت مخروبه دارد و برابر مقررات ملی ساختمان، آییننامه ۲۸۰۰ زلزله در آن رعایت نشده و از این رو نیازمند ساماندهی و بازسازی است.
وی با بیان اینکه به عنوان شهردار مصلحت نمیدانم که در این تنگنای مالی و وضعیت بودجهای نامناسب که حتی این ساختمان خریداری شود، اظهار داشت: اگرچه شاید برای خرید آن در آینده برنامهای وجود داشته باشد اما تصمیمگیری در این خصوص در شورای اسلامی شهر انجام میشود.
وی اضافه کرد: شهرداری در بودجه امسال به صورت کلی برنامههای فرهنگی خود را گنجانده است که در زمینه بمباران شیمیایی این شهر، ساخت و نصب تندیس «استاد قادر رهش ههرمی» به عنوان نماد مظلومیت شهرستان سردشت توسط استاد هادی ضیاالدینی در حال ساخت است که در هفتم تیرماه (سالروز بمباران شیمیایی سردشت) در یکی از میادین شهر نصب میشود.
سردشت نیازمند موزه صلح است
یکی از شهروندان سردشتی نیز گفت: این سردشت به عنوان نخستین شهر قربانی سلاحهای شیمیایی در جهان شناخته شده اما تاکنون موزهای برای این امر در سردشت به نام موزه صلح احداث نشده است.
صلاحالدین آهی افزود: این روزها با شیوع ویروس کرونا در سردشت آنچنان که در خبرها آمده دولت توجه ویژهای به جانبازان شیمیایی کرده است که دارای وضعیت وخیمی از نظر شرایط جسمانی هستند اما این توجه صرفا محدود بوده و باید در سایر ادوار و اشکال نیز تکرار شود که یکی از آنها میتواند توجه به ساخت موزه صلح در ساختمان خانواده نریمانی باشد.
وی اضافه کرد: این اقدام می تواند ماندگار باشد و سبب ارتقای روحیه این اقشار و بدنه اجتماعی سردشت شود.
وی اظهار داشت: در این موزه صلح میتوان از دستگاههای تنفس افراد شیمیایی شده، نوع داروهای مورد استفاده، تصاویر، اسناد و اشیا، خاطرههای جانبازان شیمیایی شده و دهها نمونه دیگر استفاده کرد که به نوعی تداعیکننده آن حادثه در اذهان مردم باشد.
این شهروند سردشتی گفت: عامل بسیاری از جنگها ناآشنایی و عدم شناخت ملتها از یکدیگر است و نمایشگاهها و موزهها برای آشنایی هرچه بیشتر اقوام و ملتها از یکدیگر نقش بسزایی دارند.
وی اضافه کرد: با توجه به گردشگرپذیر بودن شهر سردشت ایجاد مکانی برای موزه صلح در این شهرستان و بازدید مردم و گردشگران از آن میتواند نقش مهمی در انتقال خاطرههای مردم این شهرستان به آنها در آن دوران سخت داشته باشد.
به گزارش ایرنا تجربه ایجاد موزههای صلح در دنیا بهویژه موزه صلح هیروشیما نشاندهنده اهمیت مشارکت قربانیان جنگ در تاثیرگذاری پیام این نوع موزه است زیرا این آثار شایستهترین مواردی هستند که میتواند راویان قابل اطمینان واقعیتهای خشن جنگ و همچنین سفیران صلح باشند.
تاثیرگذارترین، مشتاقترین و مرتبط ترین این بازماندگان جانبازان و قربانیان حملات شیمیایی صدام هستند؛ این گروه از قربانیان بسیار مشتاقند سرگذشت خود را مطرح کنند و به عنوان نمادهای زنده خشونتهای جنگ، داوطلبانه تجربههای خود را در موزه برای بازدیدکنندگان و نسل جوان بازگو کنند.
تاسیس موزه صلح تهران نیز در همین راستا و در ملاقات اعضای انجمن حمایت از قربانیان سلاحهای شیمیایی با مسوول هماهنگی شبکه جهانی موزههای صلح در سال ۱۳۸۴ شکل گرفت؛ این گفتوگو و همچنین دیدار از هیروشیما در همان سال تمایل به شکلگیری یک موزه صلح در تهران را تقویت کرد.
در شهر هیروشیما رنجهای حاصل از کاربرد صلاحهای اتمی علیه ژاپن به انگیزهای برای تلاش در مسیر صلح تبدیل شد که در موزه صلح هیروشیما به خوبی متجلی شده است؛ بانیان موزه صلح تهران نیز از این تجربه جهانی الهام گرفتند و به این فکر افتادند که رنجهای مشابهی که ایران در اثر قربانی شدن توسط سلاحهای شیمیایی متحمل شده است به همین ترتیب میتواند انگیزهای برای نشان دادن پیامدهای ناگوار حاصل از جنگ و خشونت و ترویج فرهنگ صلح و دوستی بین افراد جامعه و نیز بین ملتها باشد.