تاریخ: ۱۳۹۹/۲/۱۰
درمان عالی جناب کرونا توسط علم یا ثروت
آزاد بهمنش؛ پژوهشگر و مدرس دانشگاه و مولف کتاب: ادراک محیط
 
نزدیک به چهار دهه از زمانی می گذرد که موضوع اصلی انشاء در مدارس، عنوانی غیر از این نبود: “ علم بهتر است یا ثروت؟  
در این روزگار بحران کرونایی، بسیار به این می اندیشم که چرا در جامعه ما، ارزش علم را تنها برای کلاس مدارس و دانشگاه ها معنا می کنند و مفهوم ثروت هم در شرایط همه گیری ویروس، حتی شاید جوابگوی دم و بازدمی افزوده برنَفَس هایمان نباشد!
 در سالیان اخیر با توجه به حوزه فعالیت حرفه ای خود در ساماندهی معماری محیط در بخش های مختلف علمی – برای انواع پروژه های محیطی، رفتاری – تجربیات تلخ مکرری از درک اهمیت و ارزش علم و نیز  تعریف این ارزشگذاری در جامعه تجربه کرده ام که متأسفانه در جامعه ما به خوبی جا خوش کرده است. 
بارها در مجموع تصمیم گیری ها، این جمله را با احترام فراوان از مدیران، مسؤولان و کارفرمایان و ... شنیده ام که وجوه دلایل علمی و آکادمیک، درخور حوزه آموزش و دانشگاه است! درد چرایی و درماندگی از این دوگانگی ها، فهمیدن و نفهمیدن ها، خود را در این لحظات کرونایی بیشتر نشان می دهد که انگار نه علم خوب است و نه ثروت. به عبارتی، بعد از خواندن، شنیدن و توجه کردن ها در کنار تحقیق در مورد رفتار جامعه و ساختار آن، این نتیجه حاصل شد که گویی حقایق در جامعه ما توهماتی هستند که مفاهیم و معانی بودن شان را از یاد برده ایم. انگاری هیچ واقعیتی وجود ندارد و فقط تفسیرها هستند که در میان مردمان ما جولان می دهند!
در کلیه جوامع با رجوع به فرهنگ لغات می توان به درک درستی از معانی و مفاهیم کلمات دست یافت که مدت هاست با توجه به تفاسیر مختلف کلمات در شرایط متفاوت، انگار هم نشینی جملات در تبیین معناها ناتمام می ماند. شاید بتوان گفت هجوم ویروس کرونا در جهان و به ویژه در کشور ما، مرزهایی فراتر از محدوده بهداشت و علم پزشکی را در رفتارشناسی جوامع مورد هدف قرار داده است. مفاهیمی که شاید در این برهه زمانی خاص، خود را به گونه ای نشان می دهد که احتمالاً بایستی سر به عقب برگردانیم تا چرا و چگونگی رفتار حال حاضر را در گذشته نیز جست و جو کنیم. نگاهی جدید اما شاید بدون نیاز به واکاوی واژه ها در مغاک تفاسیر دهان! و به راستی، هم نشینی علم دانسته ها در کنار هنر توانستن را در چه زمان و مکانی باید تشریح کرد. 
با نگاهی به فرهنگ فارسی معین، " ویروس " واژه ای فرانسوی در علوم زیست شناختی ست.  در این لغتنامه از ویروس به عنوان عامل بسیار کوچک، ولی زنده نام برده شده است که سبب ایجاد عفونت و ناخوشی می شود. ویروس ها در حقیقت عبارت از مولکول های زنده ای هستند که به دلیل کوچکی ابعادشان، غالباً از " صافی " ها نیز می گذرند و قطر آن ها بین ۱ تا ۳ میلی میکرون است. این کلمه در علوم کامپیوتری هم به عنوان بدافزاری معرفی شده است که معمولاً به صورت یک برنامه از طریق شبکه وارد رایانه می شود و ایجاد اختلال در نرم افزار یا سخت افزار می کند؛ اما تعریف ویروس و آنتی ویروس در معنای علوم رفتاری جامعه را بایستی در کجا و چگونه جست و جو کنیم.
در روش علمی شبیه سازی و سیمولیشن با توجه به اهداف جملات فوق اگر " رایانه " را در معنای شکل گیری یک سیستم ( جامعه ) و تعریف " انسان " را در علوم زیست شناختی موجودات زنده مفروض داریم؛ انتظار ما از مفهوم عکس العمل " ویروس " در سیستم جامعه شناسی و رفتارهای متقابل چه خواهد بود. توانایی تغییر اصالت معانی در هم سویی با تفسیرهای مختلف برای تفهیم رفتارهای خود را در کدامین بخش از جامعه باید جست. چرایی و سؤالاتی که همه ما در آن سهیم هستیم.
با توجه به نظریات مختلف در مورد این چرایی ها، به بیان مختصری از روابط متقابل اجزاء ساختار سیستم جامعه و تعامل بین آن ها می پردازیم. چرایی هایی که در قالب ساختار شکل گرفته جوامع، دارای بازخوردی شگرف در شرایط مختلف برای تمامی انسان ها هستند. انگار وجود بهانه های متفاوت، دلیل درستی یا نادرستی ما را به صورت جداگانه از شاکله تأثیرگذار جمعی پوشش می دهند.
اگر شاکله جامعه را در معنای یک تفکر سیستمی بیان کنیم؛ مجموعه ای از اجزای مرتبط با هم جهت تأمین هدف یا اهداف مشخص خواهند شد که " اجزاء، تعامل و هدف " ارکان اصلی سیستم را تشکیل خواهند داد. در این روند می توان رفتارها را منبعث از ساختار بیان کرد. ساختارهایی که در یک ساماندهی می توانند پایه گذار رفتار یا رفتارهایی باشند که در هدف گذاری گنجانده شده اند و حتی شاید باعث تغییر منفی در موضوع رفتاری گردند.
بدیهی ست در این سیستم مدیریتی، نظامی هدفمند و سازماندهی شده است که با برنامه ریزی خاص به تهیه دستورالعمل ها، روش های اجرایی و همچنین استانداردها و مقررات جاری پرداخته و در مقاطع زمانی مختلف، انعطاف بازنگری و اصلاح را در خود داشته باشد.
یک سیستم مدیریت خوب می تواند جایگزین مدیر ( مدیر محوری ) باشد. سیستمی که به آسانی قادر است وابستگی سیستم و سازمان را به فرد یا همان مدیر، کاهش دهد. وقتی اجزای سیستم با هم تعامل دارند و بر عملکرد یک دیگر تأثیر می گذارند، به تدریج چیزی به نام " رفتار سیستم " پدیدار می شود. حال چنان چه یک سیستم به درستی تعریف نشود، نبایستی انتظاری بیش از ناکوک بودن ارکان جامعه از یک دیگر را داشت، چون آن چه باقی می ماند، نهایتاً در تعریف یک مجموعه می گنجد‌ و نه یک سیستم!
 به بیان صریح تر، مفهوم " شناخت محیط " در صورتی در تبیین سیستم ها دارای اهمیت است که همسو با اصول رفتاری اجتماع، به صورت یک فرآیند عمل کند و بازخورد مکانیزمی آن قادر باشد ما را در هر شرایطی به فکر و اندیشه وادار سازد. 
از سویی و از آن جا که همگی ما برای رسیدن به بهترین ها در هر جامعه ای به هم وابسته ایم، البته که سیستم مدیریت این سازماندهی نیز نباید چیزی جز اهمیت بخشیدن به این واکاوی باشد و البته با توجه به ارزشگذاری هم نشینی های من، تو، او، ما، شما و ایشان ... . هر چند آخرین تأمل شاید ناتمام بماند، اما انتخاب هر یک از ما چه خواهد بود؛ شترسواری با دولا دولا بودن یا خوشامدگویی به پیش آمدها در کنار ادراک علم و یا شاید مدال بی نشان ثروت.
 در انتها، واکاوی روابط زنجیره ای معناها و مفاهیم واژگان و جملات این نوشتار را برای حصول نتیجه، به درایت خوانندگان محترم می سپارم.
منبع: نوآوران