شیوع ویورس کرونا را اگر بزرگترین ضربهها به شهرها ندانیم قطعا باید آن را باید یک بحران بسیار بزرگ پزشکی، اقتصادی و اجتماعی دانست.
شیوع این ویروس نه تنها جان شهروندان بلکه اقتصاد و اجتماع شهر را هم نشانه گرفته به نحوی که در بسیاری از شهرهای جهان شاهد سقوط بورس، اقتصاد و برخی خشونتها هستیم.
شهر مهاباد با ابتکارعمل خیرین شهرستان و همدلی شهروندان تا حد بسیار زیادی بر در حوزه پزشکی و درمانی موفق عمل کرده و توانسته امنیت را در حوزه بهداشت فردی و اجتماعی با تهیه مواد ضد سطوح رایگان، مواد ضدعفونی دست با قیمت پایین، ماسک و ... برقرارنماید اما کسادی بازار ناشی از کرونا و بدنبال آن تعطیلی بازارباعث بروز مشکلات اقتصادی و اجتماعی در بین خانوادهها شده و روزانه بسیاری از شهروندان بی بضاعت و جزو اقشار ضعیف در تماس با سازمانهای خیریه و رسانهها درخواست کمک میکنند.
دولت نیز با اجرای ناقص قرنطینه و عدم حمایت از آحاد و اقشار جامعه عملا فاقد هرگونه عملکردی است به نحوی که بیشتر توجه آن به تهران و کرج و چند کلان شهر معطوف شده و شهرهای مرزی و مناطق محروم کشور عملا به فراموشی سپرده شدهاند.
اگر در روزهای بروز بحران دولت برای خانوارها بسته معیشتی نقدی و یا کالایی اختصاص میداد و قرنطینه کشور را اعلام میکرد هزینههای مقابله با کرونا تا چندین برابر کاهش می یافت اما تعلل دولت در تصمیم گیری وضعیتی را به وجود آورد که نه تنها قرنطینه بلکه هزینههای زیادی را به خانوارهای بی بضاعت کشور تحمیل کرد.
روزانه شاهد اعلام اختصاص اعتبار به حمایت از اقشار آسیب پذیر هستیم ولی در شهرستان مهاباد خبری از آن نیست و ورشکستگی برخی خانوارها تا جایی پیش رفته که دست به دامان رسانهها و اقشار مرفه و مسوولان شهر میشوند.
بیمارسان موقت مهاباد تحویل شبکه بهداشت و درمان داده شده و بسیاری از خیرین و سازمانهای مردم نهاد شهرستان برای تهیه بستههای معیشتی وارد عمل شده اند و هر یک با تهیه لیستی اقدام به توزیع آن مینمایند. اگرچه این اقدام خیرین شهرستان بسیار جای تقدیر دارد و عملا بسیاری از خانوادهها را از نابودی نجات میدهد اما کم نیستند افرادی که نام آنها در بین لیست هیچ یک از خیرین نیست.
بخش از خیرین و سازمانهای مردم نهاد در فضای مجازی به تهیه لیست اقدام میکنند و این امر تعدادی از واجدین شرایط را که به فضای مجازی و رسانهها دسترسی ندارند از کمکهای معیشتی محروم میکند.
از سویی دیگر برخی خانوارها از چند خیر و سازمان مردم نهاد مختلف کمک معیشتی دریافت کردهاند به نحوی که یکی از خیرین در گفتگو با نگارنده متن می گفت: برای تحویل بسته معیشتی به منزلی مراجعه کردم که به گفته دوستان زن و مرد سالمندی تنها در آن زندگی میکردند که هیچ شخصی را برای پشتوانه نداشتند، خود را به منزل بسیار محقر و کلنگی رساندم، با دستی پر از آذوقه وارد منزل بسیار کوچک آنها شدم ناراحت از وضعیت آنها و خوشحال از اینکه می توانم کمکی به آنها نمایم. وارد اتاقی شدم تا بسته معیشتی را در آن بگذارم اما ناگاه چشمم به چند بسته معیشتی دیگر افتاد که توسط سایر خیرین برای آنها آمده بود بیخبر از آنکه نام آنها در چند لیست آمده بود. بر سر دوراهی سختی قرار گرفتم ولی در نهایت بسته را تقدیم کردم. اگرچه این خانواده بسیار نیازمند بودند اما بستههای معیشتی نیاز نه تنها 1 ماه بلکه چند ماه آنها را تأمین میکرد، لذا با بیرون آمدن از خانه آنها با خود گفتم بدون بانک اطلاعاتی تلاش خیرین شهرستان نتیجه موثری نخواهد داشت.
دوستی دیگر تعریف میکرد برای تهیه بسته معیشتی برای چندین نفر خود را به هر دری زدم و نهایت در خیابان یکی از افرادی که بسته را به عنوان یک خانم بسیار نیازمند تحویل داده بودم در خودروی تیبا در حال رانندگی دیدم. برای گلایه به طرف او رفتم و خواستم که شیشه را پایین بیاورد و چرایی این فریب کاری را از او بپرسم اما با لحنی ناراحت و طلبکارانه محل را ترک کرد.
بیان این دو داستان واقعی تنها برای آن بود که خوانندگان و خیرین اهمیت عدم بانک اطلاعاتی و اقدام مشترک و هماهنگ شده در توزیع بستههای معیشتی را دریابند.
کم نیستند افرادی که زندگی پایین تر از سطح متوسط داشتهاند اما 2 ماه کسادی و تعطیلی بازار قامت آنها را زیرگرانی کرایه منزل و معیشت خم کرده و نمی توانند دست نیاز دراز نمایند و صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشتهاند که عمده ترین این افراد را کارگران، استادکاران، دستفروشان و میوه فروشان و... برخی مغازه داران اجاره نشین تشکیل میدهند.
بطور کلی به عنوان یک خبرنگار شرایط و داستانهای متفاوتی از این دست را در هفته های گذشته شاهد بودم و در چنین شرایطی اقدام مشترک وتجمیع کمکهای خیرین و سازمانهای مردم نهاد در زیر یک چتر بیش از پیش ضروری است.
اگرچه بستههای معیشتی آذوقه ای بسیار محدود و کوتاه مدت به حساب میآیند اما تحویل چندین بسته معیشتی به یک خانواده و عدم برخورداری خانوادهای دیگر از این کمکها در شرایط فعلی اگرچه در نوع خود خیر و نیک است اما ناعدالتی پنهانی در آن وجود دارد که باید درنظر گرفته شود.
خیرین، سازمانهای مردم نهاد و هیأت امناهای مختلف که نیت تمامی آنها خیر است شماره حسابهای متعددی را معرفی کرده اند و با لیست های مختلف اقدام به توزیه بسته های معیشتی می نمایند، در چنین شرایطی موازی کاریهای ناخواسته صورت میگیرد و توان حمایت از اقشار ضعیف را کاهش میدهد.
باید یادآور شد ایجاد بانک اطلاعاتی به معنای لیست های کاغذی افرادی نیست که در دست دارند و حتی در برخی موارد از ارائه آن به خیرین هم صرف نظر میکنند تا شاید توزیع آن را اجبارا برعهده بگیرند، بلکه منظور از بانک اطلاعاتی تهیه لیست افراد و مشخصات اعضای آن در یک سامانه و یا دست کم در یک نرم افزار جامع با قابلیت خروجی آزمون های آماری است به نحوی که بصورت سیستمی میزان کمکها، تعداد افراد دارای مستمری، خانوادههای دارای بیمار، تعداد کمکها در سال و... در چند دقیقه بصورت گزارش تنظیم شود تا میزان خطا در آن به حداقل برسد.
یک بانک اطلاعاتی نیازمند مدیریت افراد منتخبی است که در انتخاباتی از میان سازمانهای مردم نهاد، خیریه و ... مشخص شوند و یا دست کم بر روی آنها اتفاق نظر جمعی وجود داشته باشد.
عدم ارائه لیست افراد نیازمند از سوی برخی افراد و سازمان و ... به بهانه اینکه همه باید زیر نظر آنها باشند و یا مسوولیت توزیع باید برعهده آن باشد در این شرایط کمی بی انصافی در حق افراد بی بضاعت است و ممکن است خیرین را هم دلسرد نماید.
در پایان باید گفت اگر خیرین نمی توانند در زیر یک چتر دست به اقدامی مشترک بزنند می توانند با حضور نمایندگان در جلسات مشترک لیست های خود را برای یک بانک اطلاعاتی مشترک سنتی هرچند ناقص بکار ببندند و یا دست کم با هماهنگی بین یکدیگر از توزیع تکراری اقلام در بین اقشار آسیب پذیر جلوگیری نمایند.