تاریخ جهان را که ورق زنیم به برهههایی از شیوع بیماری های واگیردار و گاه کشنده برمیخوریم که در بازه زمانی کوتاه مدت و یا بلند مدت جان بسیاری از شهروندان را گرفته است.
طاعون، عفونت، وبا، جذام و... ازجمله بیماریهایی هستند که در حافظه تاریخی بسیاری از افراد در جوامع مختلف نقش بسته و به فوبیایی جهانی تبدیل شده است.
اگر منبع بسیاری از بیماریهای واگیردار و عفونی در گذشته ناشی از عدم برخورداری شهروندان از امکانات استاندارد زندگی بود، در دهه های گذشته دستکاریهای عمدی و یا ناخواسته بشر نیز به بروز برخی بیماریها منجر شده است، نمونه بارز آن کشتار مارها در یکی از روستاهای هندوستان بدلیل افزایش مارگزیدگی و بدنبال آن شیوع طاعون بود.
امروزه با ظهور قدرتهای سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک از یک سو و جنگ بر سر کسب قدرت مطلقه سیاسی و اقتصادی موجب شده موضوعاتی از قبیل جنگهای بیوتروریسم، بیولوژیک و ویروسی بصورت پنهانی در دستور کار کشورها قرار گیرد.
در دهههای گذشته استفاده از سلاحهای کشتار جمعی در نبود رسانهها بارها از سوی بسیاری از کشورها استفاده شده و یا دسته کم در ساخت آن همکاری داشته اند و در حین استفاده سکوت اختیار کردهاند. کوردها حملههای شیمیایی صدام حسین دیکتاتور عراق و سکوت جامعه جهانی را در خاطره دارند و مواردی از این دست در آسیا، خاورمیانه و آفریقا به ثبت رسیده است.
در عصر حاضر بارها واژه پدافند عامل و غیرعامل، جنگهای بیوتروریستی و میکروبی، ویروسی از نوع انسانی و نرم افزاری مطرح شده و هرازگاهی قطبهای صنعتی و اقتصادی یکدیگر را به حملات خرابکارانه متهم کردهاند. افول و نزول رشد اقتصادی چین از یک سو و ابراز خرسندی مقامات امریکایی از رشد اقتصادی و رونق گرفتن کسب و کارهای تجاری در این کشور یک تحلیل ضد امریکایی و یا ضد غربی نیست بلکه واقعیتی است که در عرصه جهانی درجریان است.
تمرکز غولهای رسانهای جهان و پوشش لحظهای شیوع کرونا در چین جدا از ایجاد دغدغه و وحشت در خود چین و کشورهای منطقه بر ابعاد روانی آن افزود و آنچه از چشم مخاطبین جهان بدور مانده تبعات اقتصادی این موضوع برای چین و کشورهایی توسعه یافته است، به نحوی که علی رغم وجود موارد مشکوک و قطعی در بریتانیا، فرانسه و کانادا و حتی ژاپن و کره قرنطینه و انزوای جهانی تنها برای چین اتفاق میافتد.
درچنین شرایطی تنها کشورهایی درگیر این بیماری میشوند که بر اقتصاد و روابط تجاری با چین وابسته هستند و همین امر را در خصوص کشور ایران نیز به وضوح میتوان دید به نحوی که بازیگردانان نظم جهانی حتی اگر در شیوع و حملات ویروسی به کشورها نیز دست نداشته باشند چینش رسانه، افکار عمومی، اقتصاد و سیاست را در مسیری قرار میدهند که از آن بیشترین بهره را ببرند و باری دیگر به کشورهای توسعه نیافته این نکته را عینی و زیرپوستی القا کنند که با نظم جهانی بیشتر همراه شوند.
افزایش تعرفههای گمرکی، تحریم شرکت هواوی، جلوگیری از صادرات کالاهای چینی به امریکا هم نتوانست از رشد سرسام آور اقتصاد چین در برابر آمریکا جلوگیری کند اما شیوع بیماری کرونا عمدی و یا غیر عمد در حساس ترین برهه سال در چین ضربهای مهلک به تمام تلاشهای این قطب اقتصادی در برابر آمریکا بود به نحوی که تعطیلی برخی شهرهای چین، محدودیتهای شدید هوایی و زمینی در مورد سفر شهروندان، کاهش شدید نرخ گردشگری داخلی و خارجی آن هم در روزهای مصادف با تعطیلات سال نو چینی در کنار بسته شدن برخی شرکتها و کارخانهها و خروج بسیاری از شرکتها و کارکنان خارجی بنگاههای بزرگ بینالمللی از این کشور گوشهای از پیامدهای شیوع کرونا در اقتصاد دوم جهان است.
شاید هیچ کشوری در جهان به اندازه ایالات متحده از شیوع سریع یک بیماری حاد در چین که به سرعت جنبه بین المللی پیدا کرد سود نبرده و سخنان وزیر بازرگانی آمریکا مبنی بر خوب بودن این اتفاق بر اقتصاد آمریکا و متهم کردن چین به پنهان کاری و عدم توجه کافی به شهروندان خود نیز در همین راستا است.
صرف نظر از پرداختن به حوزه پزشکی در خصوص بیماری کرونا توجه به برخی اخبار پشت پرده همچون اخراج خبرنگاران آمریکایی از چین و اعمال محدودیت برای رسانههای چینی بیانگر آنست که جنگ قطبهای جهانی حتی در زمان بروز بحران بیماری نیز اگرچه از چشم شهروندان پنهان است اما به قوت خود باقی است و مانند یک جنگ تمام عیار درحال اجرا است.
بحران کرونا با برجای گذاشتن صدها و شاید چند هزار قربانی عملا ادامه دار نخواهد بود، چراکه در طولانی مدت بر رشد اقتصاد جهان و حتی آمریکا تأثیر منفی برجای میگذارد و در آیندهای نزدیک شاهد کاهش رشد و متوقف شدن آن خواهیم بود، اما در این بین شهروندان بی گناه بسیاری از کشورها قربانی خواهند شد و این نظم و هارمونی جهانی دوباره بر آهنگ و ریتم خود ادامه خواهد داد.
اگرچه افزایش سواد رسانهای برای تمامی اقشار ممکن نیست اما رسانههای مستقل و حرفهای میتوانند نقش بزرگی را شفافیت و روشنگری در جامعه ایفا نمایند و علاوه بر پرداختن به مسائل بطن جامعه در خصوص ویروس کرونا نیم نگاهی هم به وضعیت جهانی و تحلیلهای جهانی بدور از تعصب منطقهای و غرب زدگی داشته باشند.
در حوزههای درون شهری مربوط به شیوع ویروسها بارها جلساتی تحت عنوان پدافند عامل و غیرعامل و یا ستاد بحران و... تشکیل میگردد اما بیشترین زمان جلسه به ارائه گزارشات روتین روسای ادارت اختصاص میِیابد که عملا در افزایش توان دفاعی شهرها در برابر حوادثی از این دست کارایی چندانی ندارد.
صرف نظر از ارائه سناریوهای مختلف و بروز حوادثی که ممکن است بصورت اپیدمی شیوع پیدا کند باید گفت که کیکهای آلوده به قرص و یا شیوع ویروس کرونا که از منبعی ناشناخته در چین ظهور کرد هردو تقریبا ماهیتی شبیه به یکدیگر دارند ولی بعد از مختومه شدن پرونده کیکهای آلوده شاهد اقدامات محسوسی از سوی مسوولان برای جلوگیری از تکرار حوادث مشابه نبودیم.
افزایش اعتماد عمومی به رسانههای مستقل و متعهد در بستر آزادی گردش اطلاعات و فضای رسانهای استاندارد در شهرها و کشور فضایی را ایجاد خواهد کرد که هم مسوولان در فضایی حمایتی به اصلاح امور بپردازند و هم شهروندان با اعتماد به خروجی رسانهها به رفتار و کردار مسوولان شهرستانی و کشوری بیشتر اعتماد کنند.