تاریخ: ۱۳۹۸/۱۲/۳
من اشتباه کردم ... ز بارگه یاران، عذر تقصیرم آرزوست
به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی هاژه، به دنبال مشخص شدن نتیجه انتخابات دکتر رحیم خاکپور بیانیه صادر و نسخه ای از آن را برای انتشار به هاژه ارسال کرد.
 
متن بیانیه بدین شرح است: 
 
دفتر شعری کنم آغاز باز
تا نویسم درد با آواز باز
این حزین آواز، نایم سوده است
ذهن معصوم مرا فرسوده است
گاه از درد وطن نالیده‌ام
گاه چون شب‌تاب، شب تابیده‌ام
لیک فعلاً مانده‌ام در کار خویش
گشته‌ام دیوانه وُ زار وُ پریش
این‌چنین گشته صبوری پیشه‌ام
گر نه می‌خشکید از ته ریشه‌ام
        1ـ من بر آنم وقایع سیاسی، برای کنش گران، همیشه مشتمل بر تجربه‌هایی رنگین و سنگین است و درس این مکتب در همین پروسه‌ها آموخته و اندوخته می‌شود. من بر آنم که جسارت ورود به این وقایع ارزشمندتر است از سکوت بی‌معنا، از انفعال، از توهم کاملاً ذهنیِ بیراهه رفتن. من بر آنم که ما را گریزی جز این ممارست‌ها نیست. من بر آنم که ما دو دسته‌ایم: اول آنان که قدم جسارت در راه خطاخیز مبارزه می‌گذارند و انبان تجربه می‌اندوزند و از فریادهایشان کام می‌گیرند و با شکست‌هایشان جاودانه می‌شوند؛ و دسته دوم: آنان که [هیچ] نبوده‌اند و نیستند و نخواهند بود ... من از بودنم پشیمان نیستم. از اعتباری که خرج کرده‌ام، پشیمان نیستم. من اگرچه «سکوت بامعنا» را وا‌نهادم ولی از «سکوت بی‌معنایی» که نکردم، پشیمان نیستم ... . بلکه برعکس، از درس‌هایی که آموختم، از دوستان قدرتمندی که یافتم، از سازی که نواختم و افق‌های جدیدی که ساختم، به اندازه عالَم بزرگ آمال و آرزوهایم خرسندم.
2ـ من در این کارزار آشفته و پرتلاطم و ناسالم، به دلیل امید به هوایی تازه و گذر مطلوب از وضع نامطلوب، از کاندیدایی حمایت کردم که گمان راجحم آن بود که در صورت رأی آوری، ظرفیت و توان تغییر وضع موجود و ایجاد «هوای تازه» و دفاع از «حق کهنه» را دارد. غرق شدن در امور روزانه روزهای تلاطم و تعهد به حفظ مرزهای اخلاقی، مرا از درک این واقعیت دور کرد که این کاندیدا عزم جدی برای مبارزه انتخاباتی ندارد، این کاندیدا برنامه جدی برای مبارزه با سناریوهای نامیمون ندارد. این کاندیدا همین امروز انگیزه کافی برای صیانت از «رأی ما» را ندارد چه برسد به دفاع فردا از «حق ما»، و ای‌بسا آمده که دیگران بیایند. آمده که همه بیایند به جز «هوای تازه» و من در این میان به قول شاعر «عقل پرداختم و صاحب تقصیر شدم».
3ـ حال آمده‌ام از همه همراهانم، یارانم و دوستانم، بابت اعتمادی که به رأی و نظر بنده داشته‌اند، تشکر نمایم. آمده‌ام شفاف بگویم که در آن شناخت، تحلیل و حمایت به بیراهه رفتم. آمده‌ام بگویم من همچنانکه شهامت اعلام نظر نشان دادم، توان پذیرش اشتباهم را نیز دارم. آمده‌ام بگویم اگر دلیل حضور شما، حضور بنده بود. اگر جهت‌گیری سیاسی و جهت آراء شما، جهت نادرست بنده بود. من از شما «عذرخواهی» می‌کنم و این «عذرخواهی» را بدین وسیله رسماً اعلام می‌کنم. اگرچه خوشبختانه آن آراء به ثمر ننشست تا مرا بیش از این خجل سازد.
4ـ به تناسب موضوع و فراخور حال، می‌خواهم توصیه‌ای به نماینده منتخب نیز داشته باشم. می‌خواهم بگویم: شما در وضعیتی باز احیا شده‌اید که حجم انبوه گله‌مندی و دردمندی از کارنامه قبلی شما در طول هفته کارزار به وضوح مشاهده شد و فریاد آن شنیده شد و مدارک آن تنیده شد و اگرچه بساط آن برچیده شد ولی دود آن تا نوک بینی شخص شما هم رسید. این فضای اجتماعی زخم خورده و اعتماد آسیب دیده، اگر هوشیارانه مدیریت نشود، بستر مناسبی برای بدبینی بیشتر، اشتباهات بزرگ‌تر و حوادث ناگوارتر خواهد بود.
          به گمانم شما بر سر یک دو راهی هستید، دو راهی سرنوشت سیاسی‌تان: راه اول اینکه همان روش قبلی آمیخته با آن اشتباهات و تبعات تلخش را برگیرید تا مهر خاتمیت بر پیشانی جلال سیاست زنید؛ و راه دوم اینکه طرحی نو دراندازید و دردهایی که من قبلاً به تفصیل از آن سخن گفته‌ام و دیگران بیش از آن را در سینه نهان کرده‌اند، به رسمیت بشناسید و از امروز برای چاره‌سازی، آستین همت و درایت بالا بزنید. بدانید که فردا و چهار سال دیگر، خیلی دیر خواهد بود ... خیلی دیر ... خیلی ... .
درود بر آنان که جاودانه‌اند
رحیم خاکپور ـ مهاباد
سوم اسفند 1398