به هر تقدیر، اینک چند ماهی است که سرای تاریخی سیمون به فضایی جرمخیز، آکنده از زورگویی بی بندوباری و آبستن حوادث ناگوار احتمالی شده است، اما جناب فرماندار! جناب شهردار! عزیزان «ژینگه پاریز»! نماینده محترم شهرستان!
اینک سئوالی اساسی به ذهن همگان خطور میکند که چرا عدەای قلیل اصرار دارند کە سرای مزبور را با ترفندهای مختلف در انحصار خود بگیرند؟! از جمله: تنظیم استشهادیه که در نهایت ماموران دولت را بدان جهت نیز اغفال کردند!
بر اساس نامە شمارە ٢٥٩٩ مورخە ١/٢ /٩٧ شهرداری پیگیریهای قانونی ما را غیرقانونی جلوه دادە و پرچینی را که همان مامورین محترم بر اساس حکم قانون نصب کرده بودند شبانه تخریب نمودە و در چند نوبت تقاضای کلید ورودی سرای سیمون نمودند، آن هم توسط کارمندی از شهرداری کە خود موجب متشنج نمودن بیشتر فضای موجود گردید. و این شرایط موجب تحریک افراد سادهلوح برای پاک کردن صورت مسئله سرای سیمون و نهایتا باز شدن فضای نامناسب جهت تهدید و ارعاب گردیدە است.
در حال حاضر کلید درب ورودی سرای سیمون در دست چند نفر از قصابهاست! کل فضای حیاط کاروانسرا را در اختیار دارند. فضا را چنان مرعوب نمودەاند که کسی پاسخگو نیست کە چه ماشینی حامل چه باری است و بە چە منظور وارد حیاط سرا شده است؟ حال این موقعیت را در شب مجسم کنید که مغازهداران محوطە هم در کاروانسرا حضور ندارند. در چنین شرایطی ورود وسائط نقلیە بە حیاط سرا بسیار سهل است. سپس در چند دقیقه میتوان گوشتهای ناسالم را از ماشین به مغازه منتقل کنند (حیاط فاقد نور و دوربین است). بعد از این مرحله میتوان کرکره مغازهها را پایین کشیدە و تا فردا صبح شاید از همین گوشتهای ناسالم تهیە سفارش برخی از کبابیها و تالارها و رستورانها، حتی برخی از عزیزان همشهری صورت میپذیرد. در اثبات احتمال وقوع فاجعههای احتمالی کافی است به تاریخ ١/١٢/98 برگردیم: در بازرسی جسورانە سرزدە ادارە دامپزشکی مهاباد به قصابیهای کوچه مجاور و سرای سیمون (که هیچ مغازە قصابی در آن حیاط موجود نیست) بیش از 250 کیلوگرم گوشت غیر قابل مصرف کشف و ضبط گردید. که مدارک و عکسهای آن در «کانال خبری هاژه» هم به اشتراک گذاشته شد.
سروران گرامی! بر اساس تفاصیل مزبور و مدارک ارائه شده، اشخاص معدودی حیاط سرا را فقط بە عنوان مخفیگاه! گوشتهای ناسالم در نظر دارند، آن هم در دو موقعیت جداگانه:
1. از طریق این حیاط گوشت غیرقانونی و غیربهداشتی خود را به مغازه منتقل کنند.
2. در زمان بازدیدهای پیشبینی نشده در کمترین زمان ممکن گوشت و قیمه و ... ناسالم را از مغازە به این حیاط منتقل کنند و از چشم بازرس بهداشت و دامپزشکی در امان بدارند.
و کلام آخر: اینک سرای سیمون مملو از زدوبندهای غیربهداشتی و غیرقانونی است. و همچنین سد معبر و پارک ماشینهای مزاحم!! شغلهای کاذب و رفت و آمد معتادان و ... عرصه را بر ما تنگ نمودە، سکوت و بیتفاوتی کافی است، لطفا فریاد اعتراض ما را بشنوید.
پیشنهادات مثبتە: نصب تابلو پارک ممنوع ـــ نصب نور و دوربین مداربستە ــ ایجاد پرژین ـــ تذکرات مقتضی به افراد خاطی ـــ برچیدن شغلهای کاذب و بدون مجوز بهداشتی و ... تا حد زیادی آرام بخش و حلال مشکلات موجود خواهد بود.
مسئولان محترم! کاروانسرای سیمون یادگار گذشتگان ماست رازها و داستانها را در سینه خود دارد. پیشینیان این دیار بیشتر از اینها بر گردن ما حق دارند. کاروانسرا فرصتی است که در معرض تهدید است. مکانی فرهنگی و تاریخی که در آستانه نابودی است. ادارە میراث فرهنگی، دانشگاه آزاد توانمندیهای بسیاری دارند. شهرداری مالک یک چهارم مشاع این سرا است. بآسانی میتواند نقش چشمگیری بازی کند. بنده بعنوان یکی از مغازهداران حاضرم نفر اولی باشم که نمای مغازه و سایبان قدیمی و زیبای آن را خود بازسازی کنم و تا آخر بازسازی سرا هم بعنوان کارگری ساده بدون هیچ چشمداشتی بیل به دوش بگیرم و ...
سوای تمامی حقایق مزبور، حقشناسی ایجاب مینماید کە بە پاسداشت دلسوزی و زحمات بیشائبەی دو برادر یهودی ساوجبلاغ: “سیمون” و “سیسە” کە باغ سیسە و کاروانسرای فوق را بە این دیار اهدا نمودەاند، این مکان با ارزش را پاس بداریم.
در روزگاری از تاریخ، سرای سیمون بە مدت دەها سال پذیرای انبوهی از کاروانیان بود کە از موصل و بغداد پارچەهای زری و ابریشم، خرما، کشک، ادویەجات، محصولات متعدد بلوط را بە این سرا انتقال و سپس راهی شهرهای اصفهان، یزد و ... میشد و بلعکس. شایستە است بە پاس همین خدمت سترگ، نام “سیمون” همچنان بر تارک سرا بدرخشد.
واقعیت حکم مینماید، زیبندەی شهرمان نیست بیش از این بر این اوضاع چشم بست! بیایید به وظایفمان عمل کنیم و ناقوس خطر را بشنویم! این اقدام با همت عزیزان موجب فخر و مباهات همه خواهد شد.
منبع: مجله مهاباد