آنچە واضح و مبرهن است و نیازی بە مقدمە چینی ندارد، بحث ورزش و تفریحات سالم است کە پیر و جوان نمی شناسد و یکی از بارزترین نیازهای انکار ناپذیر جوامع متمدن و امروزی است
خوشبختانە این امر در کشور ما هم نهادینە شدە است. طبق آمار و شواهد و قرائن، امروزە ورزش در میان سبد خانوارها ( با وجود مشکلات اقتصادی موجود ) جا خوش کردە است و هزینەای برای آن در نظر گرفتە می شود. در اینجا آنچە قابل ذکر و نکتەی قابل تامل در این بحث است، میزان هزینە یا سرمایەگزاری اقتصادی و بالطبع میزان مشارکت بە همان مقدار نیست، چنانکە در همین یکی دو سال اخیر بالاخص در سال جاری، درخشش ورزشکاران بوکانی در بیشتر رشتەهای ورزشی آنهم در میان قشر متوسط و حتی رو بە پایین جامعە و با امکانات محدود دلیلی بر این ادعاست.
و اما اصلی کە فراموش شدە است؛
متاسفانە در چند سال اخیر شاهد واگذاری سالنهای ورزشی کە تحت مالکیت دولتی هستند و قانونا جزو امکانات اختصاص دادە شدە بە مردمند (حالا رایگان یا با هزینەی کمتر و با تعرفەهای دولتی ) بە صورت مزایدە بە بخشهای خصوصی هستیم، کە همین امر مشکلات عدیدەای را هم برای مربیان ( از جهت صنفی) هم برای ورزشکاران بوجود آوردە است. مشکلاتی کە واقعا در این بحث و در این چند سطر نمی گنجد.
اما برای استحضار عموم در اینجا بە چند مورد آن مختصرا اشارە می کنم؛
در هر نوبت این واگذاریها سالن در اختیار هیئت یا گروهی قرار میگیرد بدون در نظر گرفتن اینکە برخی از این سالنها دارای سالنهای چند منظورە هستند کە در قالب فعالیتهای این گروە نمی گنجند، این گروە کە بالطبع در راستای منافع و پیشبرد اهداف همان رشتە بر روی سالن سرمایەگذاری میکنند برای رشتەهای فعال در سالنهای چند منظورە کە عملا زیر سیطرەی آن هیئت قرار نمی گیرند مانند ورزشهای رزمی، آمادگی جسمانی و... توجهی نمیکنند و این رشتەهای همگانی شدیدا بە حاشیە راندە می شوند و هیچگونە توجهی بە وسایل و امکانات آن قسمت نمی شود. مانند نبود، استهلاک، بهداشت و غیرە...
یکی دیگر از موارد مهم و قابل بحث در این میان بالا رفتن هزینەها در پی هربار مزایدە است!
طبق تعاریف قبلی و ذکر شدە، سالنهای دولتی کە اختصاصی و در پی اشاعەی ورزش بە صورت همگانی تاسیس شدەاند اگر از نظر اجارە و بالطبع شهریەی ورزشی با اماکن خصوصی تفاوتی نداشتە باشند ما ( متولیان امور ورزشی ) چگونە می توانیم در این راستا ( همگانی کردن آن ) موفق عمل کنیم؟!
چنانکە متاسفانە در این میان و طی این مدت، بە صورت محسوسی شاهد فاصلە گرفتن مردم از ورزش و افول میزان مشارکتها هستیم کە این کاملا مغایر با شعار اصلی ورزشهای همگانی می باشد.
با تکرار این موضوع و توجە بە مغایرت واگذاریها و نبود مدیریت یا ضعف شدید در این بخش عرایضم را بە پایان می رسانم.
"خدایا چنان کن در آخر تو خشنود باشی و من رستگار "