«بومرنگ» وسیلهای است که بومیان استرالیا از آن بهعنوان سلاحی برای شکار بهره میبرند. این سلاح، پس از پرتاب بهسوی هدف، در صورت برخورد نکردن دوباره به سمت پرتابکننده بازمیگردد.
در دانش ارتباطات نیز از این واژه برای تفسیر تأثیر واژگونه ارتباط مدد میگیرند. اثر بازگشتی، اثر وارونه و یا اثر بومرنگی (Boomerang Effect) در «فرهنگ علوم ارتباطات» چنین معنا شده است: «هر وسیله ارتباطی که به پخش اخبار نادرست یا جهتدار مبادرت کند، درنهایت خود تحت تأثیر منفی و ناخواسته همان فرستادههایش قرار میگیرد و هویتی دیگر پیداکرده و یا نتایجی خلاف نظر او پدید میآید.» این وارونگی تأثیر، گاه موضوع ارتباط را دربر میگیرد و مخاطب پیام را به سمتی میبرد که خلاف نظر فرستنده پیام بوده است.
اثر بومرنگی، گاهی نیز در پی تکرار پیام ایجاد میشود. در این حالت حتی اگر پیام در ابتدا با نگرشهای مخاطبان همسویی و همخوانی داشته باشد، تکرار آن موجب میشود که التزام و تقید به این نگرشها کاهش یابد و یا اندکاندک دافعهای نسبت به آنها پدید آید و درنهایت مخاطب در برابر تکرار چنین پیامهایی «گارد» گرفته و واکنش منفی از خود نشان دهد.
جدا از پیامهایی که نامزدها و هوادارانشان نشر میدهند و گاه اثر بومرنگی یا نتایج خلاف انتظار آنها را شاهدیم، رسانههای برخط و پیامرسانهای موبایلی منطقه نیز از این تأثیر وارونه بیبهره نیستند.
این روزها شاهدیم که کانالها و رسانههای مختلف در برخی شهرهای استان آذربایجانغربی با از یاد بردن نتایج استراتژیهای نادرست خود در انتخابات قبلی و بازخوردهای منفی پیشین، بازهم راهی یکسویه و جانبدارانه برگزیده و در مطالب تولیدی، در پیامها و مطالب «مثلاً مردمی» رسانهساخت، در گزینش سخنان نامزدها و در هر یک از مضامین مرتبط با انتخابات، تلاش در القای نظر و موضع خود و حمله به گزینههای شاخص طرف مقابل داشته و به گمان خویش سعی در منفور کردن آن کاندیداها و همچنین ایجاد انسجام و وحدت در جبهه «خودی» دارند درحالیکه در ادوار گذشته همین روش امتحان خود را با شکست کامل پس داده و اثرات بومرنگی و ناخواسته آن بر اثرات مستقیم و مقبول گردانندگان این رسانهها، غلبه کرده است.
درواقع و براساس تئوریهای امتحان پس داده علوم ارتباطات، تقطیع و مونتاژ و تکرار مصاحبهها و تصاویر و پیامهای کاندیداهای شاخص «ناخودی» و انتشار مکرر آن در رسانههای خاص بهمنظور تخریب آنان و ساختن چهرهای مزور، نان به نرخ روز خور و یا ضعیف و فرصتطلب از آنان، براساس «قانون اثر بومرنگی و نتایج ناخواسته»، جز افزایش محبوبیت و نشان دادن چهرهای مظلوم از آن اشخاص تخریبشده و انسجام و اتحاد جبهه مقابل، هیچ دستاوردی برای دستاندرکاران این سنخ رسانهها و اتاقهای فکر انتخاباتی پشتیبان آنها نداشته و نخواهد داشت.
بارها شاهد بودهایم که به دلیل پارهای بیاخلاقیها و شیطنتهای رسانهای که باهدف حمله و لطمه به کنشگران سیاسی و رقبای انتخاباتی طراحیشده، شانس و محبوبیت یک فرد یا جریان و گروه تخریبشده در میان مردم به شکلی عجیب افزایشیافته است به عبارتی اینان مصداق این مثل معروف قرارگرفتهاند که: «گر خدا خواهد، عدو شود سبب خیر.»
پس برخی اصحاب رسانه و مشاوران تبلیغاتی مواظب باشند در چاهی که برای دیگران میکنند، خود اسیر و گرفتار آن نشوند!
هوشیار باشیم که دوران شبنامهسازی و تخریبهای رسانهای با افزایش سواد رسانهای مردم، عملا بهسر رسیده است.