دوازده عملیات شیمیایی و بکاربردن سلاحهای کشتار جمعی علیه شهروندان بیدفاع با قربانی شدن نزدیک به 10 هزار نفر و 250 هزار مصدوم شیمیایی، چندین قتل عام مردم با 200 هزار قربانی در چند عملیات انفال و زنده به گور کردن، صدها اعدام و هزاران قربانی بخشی از تاریخ چندین ساله مردم کورد در اقلیم کوردستان است.
از اولین سکوت جامعه جهانی در برابر حمله شیمیایی بریتانیای استعمارگر علیه کوردها در اقلیم کوردستان قرنها نمیگذرد بلکه بخشی از تاریخ شفاهی آن بارها توسط بزرگان خاندان در محافل بازگو شده است.
جامعه جهانی، نظم جهانی، دهکده جهانی و جهانی شدن واژههایی سهل و ممتنع برای هر نوجوان و جوانی است که بارها در رسانههای جهانی، کتب و شبکههای اجتماعی با آن روبرو میشود اما آن را درک نکرده و خوانشی دقیق از آن ندارد، شاید آنهم به علت پایین بودن فرهنگ مطالعه و یا نبود این فرهنگ در بین بخش عظیمی از مردم کورد است.
بدنبال قتلعام مردم کورد در اقلیم کوردستان بهوسیله سلاحهای کشتار جمعی و تجربه هر نوع مرگی توسط شهروندان، خانوادهها و آوارگی چند میلیون نفر به سراسر جهان و اعلام منطقه پرواز ممنوع از سوی سازمان ملل، امیدها برای زندگی در آرامش در اقلیم کوردستان افزایش یافت که آنهم بدلیل جنگهای داخلی احزاب تاریخ پر فراز و نشیبی را طی نمود، نهایتا در 3 دهه گذشته آرامشی نسبی در این منطقه حاکم گردید.
اگرچه بیشتر مردم از اقلیم کوردستان انتظار داشتند همچون هیروشیما و ناکازاکی از دل جامعه و سرزمین نابود شده جامعهای نخبه، مدرن و شکوفا با حفظ سنت و آیین مخصوص به خود متولد شود، این منطقه به حیات خلوت کشور ترکیه و سایر غولهای تولیدی جهان از صنعت خودرو و پوشاک و مواد غذایی تولید شد به نحوی که صبحانه شهروندان به ارتفاع برف و حرکت تریلیها در مرزها وابسته است و در این خاک شهروندانی بشدت مصرف کننده درحال زندگی هستند.
ایجاد جامعه مصرف گرا برای فروش تولیدات کارخانجات بزرگ کشورهای صنعتی در آنسوی جهان یکی از اهداف اولیه بشمار میرود ولی این پایان خط نیست بلکه درکنار شرکتهای چند ملیتی سازمان و نهادهایی در قلب دهکده جهانی تسخیر، استعمار و استثمار مغزها را در دستور کار خود قرار داده و به شیوهای کاملا زیرپوستی و نامحسوس درحال تغییر وضعیت اجتماعی و اخلاقی جامعه هستند.
انجام عمل جراحی برای تبدیل چشم بادامیها به چشم زنان غربی، تغییر در سایز اندام زنان و تبلیغ برای اندامهایی خاص از طریق سینما، رسانه و شبکهها اجتماعی تنها بخشی ظاهری از برنامههای سازمانها و نهادهایی است که مادران آینده یک ملت را همچون موم و یا انسانی حلقه به گوش مطیع و برده خود میسازند به نحوی که سکس گرایی در همه ابعاد جای اخلاق، مذهب و اصول و باورهای اجتماعی را به نامهای کذایی مدرن بودن، جهانی شدن و واژههای جذاب و... میگیرد.
ظهور قارچگونه زنانی با صورتهای نقاشی شده با اندامهایی عجیب و غریب و استفاده از تمامی امکانات رسانهای، تبلیغاتی، اجتماعی و هرآنچه که میتواند بیداری یک جامعه را رقم زند، همچون سونامی از آنسوی دریاها به خشکی حملهور شده و هرآنچه را که در سر راه خود دارد یا ازبین میبرد و یا در خود حل می کند.
دختران و زنانی که مجرد ماندن را تبلیغ میکنند و هر روز از رابطه خود با فردی معروفتر از خود پرده برمیدارند و بیمحابا صورت آرایش شده و اندام نیمه عریان و جراحی شده خود را به رخ شهروندان، دختران، زنان و جوانانی میکشند که چند دهه از آوارگی آنها با چهرههای درهم شکسته نمیگذرد.
در واقع این افراد که خود نیز قربانی این هژمونی هستند نقش پر رنگی را برای تغییر جامعه و نابودی فرهنگ و سنت غنی شهروندان کورد ایفا میکنند به نحوی که بیشتر برنامههای تلویزیونی اقلیم کوردستان با مجری اختصاصی به زندگی روزمره دختران شایسته (شاجوان) اختصاص یافته و گاهی در برنامههای تلویزیونی برای یک مهمان حاضر در برنامه 3 مجری زن درنظر گرفته میشود! پر واضح است که این حجم از ظهور شاجوانها در تلویزیون و تولید برنامههای آبکی همچون نحوه بیدار شدن شاجوانها از خواب، نوع لباس پوشیدن، غذا خوردن، خرید، لاس زدن و دلبری چند ساعته آنها با مجری ( پایه میکروفون) در میدیاها، کانالها ماهوارهای و شبکههای اجتماعی بدون دلیل نیست و درکنار درآمد میلیاردی این شبکهها و ایجاد غولهای ضد ارزشی، جامعه اقلیم کوردستان را در سراشیبی سقوط اخلاق، سنت و آداب و رسوم قرار داده است.
شاجوان شهر، شاجوان دانشگاه، شاجوان دانشکده، شاجوان محله، شاجوان کوردستان، شاجوان ... اگرچه بسیار تمسخر آمیز است ولی واقعیتی فراگیر در جامعه اقلیم کوردستان است که اگر این روال همچنان ادامه یابد شاید در آینده نزدیک نقشی تعیین کننده در سیاست نیز ایفا نمایند به نحوی که سیاسیون اقلیم کوردستان برای ادامه فعالیت و اجرای طرحهای خود دست به دامان این افراد شوند و یا در حالتی بسیار غافلگیر کنند اما حساب شده زمام امور سیاسی را همچون رسانه و میدیا اشغال کنند و آنگاه فاجعه قرن برای این اقلیم رقم خواهد خورد.
اظهار نظرهای بدون کارشناسی سیاسی، اجتماعی و اخلاقی شاجوانها اگرچه مخالفتهایی را از سوی نخبگان بهدنبال دارد اما در غیاب روشنگریهای رسانهای و تبلیغ گسترده در شبکههای اجتماعی به عنوان دیدگاه و سبک زندگی در جامعه تبلیغ و پیاده میشود و در این میان کم نیستند جوانانی که تبلیغات گسترده جهانی شدن آنها را از جامعه خود بیگانه کرده و به سوی جامعهای سکس گرا به مثابه یکی از سبکهای زندگی جهانی شدن و مادرشهرها ذوب کرده است.
شاجوانها چه کسانی هستند و چه اهدافی دارند؟
این افراد با استفاده از هزینههای کلان اقتصادی فیزیک بدن خود را از جراحی گونه، بینی، لب و ابرو گرفته تا تزریق ژل در اندامهای مختلف بدن و تبدیل آن به کالا، خود را به برندی تبدیل کرده و با استفاده از فضای میدیایی و فرهنگ جهانی جایگاه خود را در جامعه تثبیت کردهاند.
شاجوانها اگرچه خود قربانی و کالایی با تاریخ مصرف هستند اما سهم بزرگی در تغییر سبک زندگی، اخلاق و یا انتظارات زوجها جوانان از یکدیگر دارند. آنها با دیدگاهی اقتصادی و تفننی با چاشنی معروفیت این نقاب را برای خود انتخاب کرده و با غرق شدن در نقش خود به کاراکتری تمام عیار تبدیل شدهاند، به نحوی که با شکلی افراطی و تقلید گونه میخواهد در بدنی ساخته شده بر اساس معیارهای جهانی خود را به شکل بازیگران معروف هالیودی، رقصندههای مشهور، خواننده و سلبریتیهای جامعه جهانی درآورند.
اقتصاد و خوشگذرانی به عنوان مولفه اصلی آنها در زندگی محسوب میشود و در این راه با تبلیغ اجناس کشورهای دیگر، کمپانیها و نمایندگی شرکتها و مراکز خرید در صفحات شخصی خود، رسانه، میدیا و شبکههای اجتماعی هزارها دلار را بدون توجه به تأثیر منفی آن در جامعه به جیب میزنند و در این میان دختران جوان و پسران افسرده و بدون طرفدار از ازدواج در دوران طلایی زندگی خود محروم و یا به فساد و بیاخلاقی کشانده میشوند و یا بسیاری از خانوادهها را دچار خیانت و جدایی میکنند.
شاجوانها که اغلب بدون تحصیلات عالی و درنظر گرفتن تاریخ پر فراز و نشیب کشتارهای مردم بیگناه اقلیم کوردستان توسط حکومتهای مختلف با سکوت جامعه جهانی بجای نخبگان جامعه بر اریکه قدرت تکیه زدهاند و در مقابل جناح مذهب، اخلاق و رسوم کهن قد بر افراشته و به رقابتی ناعادلانه و بدون رقیب دست زدهاند.
حکومتها چه نقشی در تولید شاجوانها دارند؟
کشورهای توسعه یافته و ذینفع با دیدگاهی کالایی و ابزار محور به شاجوانها نگاه میکنند و تنها در صورت به خطر افتادن منافع خود در قالب آزادی، حقوق زنان، امنیت و ... به آن میپردازند به نحوی که بسیاری از مردم عادی جهان و حتی کوردها با آن ابراز همدردی میکنند.
این افراد محصول ساختار حکومتی بدون هدف و برنامه و حکومت حزبی در اقلیم کوردستان هستند که پیروزی در رقابتهای سیاسی را بر وضعیت اجتماعی و اخلاقی جامعه ترجیح داده و آنرا به جامعه جهانی، شرکتهای چند ملیتی، آمریکا و ترکیه باختهاند به نحوی که با کوچکترین تهدید از سوی هر کدام امتیاز دهی را تنها راه نجات و تقصیر را بر گردن دیگر احزاب میاندازند.
رشد قارچ گونه این افراد در اجتماع برآیندی از خانوادههایی است که از رسوم، اعتقادات ملی و مذهبی فاصله گرفته و جامعه جمعی ساختار اصلی جوامع کوردی، اسلامی و منطقهای است ترک کرده و بصورت فرد در جامعه حضور یافتهاند.
جوامع مصرف گرا و وابسته به کشورهای دیگر بدون تدوین افق و چشمانداز ادامه حیات داده و رقابتهای ناسالم احزاب و گروههای سیاسی و حکومتی زمینه را برای رشد و نمو این افراد فراهم کرده و جناحهای مختلف هر یک سهم خواهی میکنند.
اگرچه انتظار نمیرود حکومت و شهروندان کنونی اقلیم کوردستان بستن سنگ به شکم یاران صحابه پیامبر در زمان جلوگیری از گرسنگی و خودکفایی از کفار را تکرار کنند اما حداقل میتوان سیاستی را درپیش گرفت که فرهنگ، باور، تمدن و عقاید شهروندان را در مقابل تهاجم فرهنگی حفظ نمود.