موضوع انتخاب شهردار در مهاباد هر روز ابعاد تازهای به خود میگیرد، شورا قرار نیست در برابر فعالان مدنی و سیاسی و معتمدین شهر کوتاه بیاید و این ائتلاف قدرتمند هم قصد عقب نشینی ندارند، از اعتراض سخنگوی شورا در ابتدای این انتخاب تا نامهی سرگشادهی سیصد نفر از فعالان مدنی و سیاسی و شهروندان مهابادی به استاندار در اعتراض به تنفیذ احتمالی حکم کامران فاتح در این چند روزهی اخیر که مانند بمب همه جا پیچید، اگر برای شورا نان و برای ائتلاف مخالف آب نشده است، حداقل ضرر نزدیک به ۱۰۰ روز بی شهردار بودن را برای مهاباد به همراه داشته است.
استدلال شورا بر جنبههای فرمی و استعلامات انجام شده در خصوص تایید صلاحیت کامران فاتح تاکید دارد و مخالفین عملگرا، پا را از مفروضات تئوریک و کاغذی چند قدم فراتر نهادهاند و از تحقیقات میدانی و مراجعهی مستقیم به افکار عمومی در پیرانشهر سخن میگویند.
باید اعتراف کرد؛ نتایج حاصل از مراجعهی به افکار عمومی در خصوص این انتخاب کاملا منفی و نگران کننده است و این سوء برداشت شفاهی درحالی اتفاق میافتد که اعضای موافق شورا نتیجهی استعلامات کتبی از مراجع چهارگانه و دستگاههای ذیربط را مثبت و فاقد هر گونه سوء پیشینهی اثر گذار بر رد صلاحیت شهردار منتخب عنوان میکنند.
با این اوصاف، امروزه یک سوال اساسی ذهن مخاطبین این جریان را به خود درگیر کرده است که سرانجام، برندگان و بازندگان این تقابل چه کسانی خواهند بود؟
آیا طیف اکثریت شورا و کامران فاتح، فاتح میدان این کارزار خواهند شد؟ و یا طیف اقلیت شورا و گروه موسوم به فعالان مدنی، سیاسی و معتمدین صحنه را با پیروزی ترک خواهند کرد؟
بدونشک این بازی یک بازی بیبرنده است که در صورت تنفیذ حکم شهردار، باعث بروز مشکلات بسیار وسیع تر و عمیق تری خواهد شد و در غیر این صورت و با رد صلاحیت ایشان هم تبعات و چالشهای خاص دیگری را همچون پروسه انتخاب شهرداری دیگر به دنبال خواهد داشت، آمدن فاتح یعنی شکست تلاشهای طیف اقلیت شورا و جمع کثیری از صاحبنظران و تاثیرگذاران بر مدیریت امور شهری! با توجه به قدرت بالقوه و سرمایهی اجتماعی این افراد، نمیتوان آیندهی یک و نیم ساله زمامداری شهردار را به فال نیک گرفت، بر عکس این جریان نیز صادق است، یعنی عدم تنفیذ حکم شهردار منتخب، ممکن است با سماجت و لجبازی مجدد طیف اکثریت شورا به گزینهی بهتر از فاتح منجر نشود و اینبار و در مدت باقیماندهی عمر این نهاد، نه تنها انتظارات طیف موسوم به منتقدین برآورده نشود، بلکه حتی شاهد تحقق عکس آن نیز باشند.
البته باید اذعان کرد؛ کار از تدبیر و ریش سپیدی و کدخدا منشی استاندار، نماینده مردم و امام جمعه و سایر مسئولان بیطرف استان و شهرستان هم گذشته است! مذاکرات و نشستهای سفارشی و غیر سفارشی قبلی نیز بینتیجه بوده و صرفا باعث اتلاف اوقات طلایی عمران مهاباد و در یک نگاه یک نیمهی کامل از سال ۹۸ شده است و ادامه و تکرار این روند فرسایشی نیز اصلا به صلاح نیست!
اما این معمای پیچیده بدون کلید هم نیست، به نظر میرسد اکنون این مسئله یک راه حل بیشتر ندارد، کلیدی که به راحتی میتواند به گشایش مشکل کمک کند و با آن از تقابلهای هزینهبر بعدی جلوگیری کرد، البته کلید این معما در دستان خود فاتح است، فاتح اگر شیفتهی خدمت است و سودای قدرت در سر ندارد، میتواند با انصراف از این بازی، بدون ضربه زدن به حیثیت و اعتبار مجموعههای درگیر ماجرا، راه را برای آغاز فصل جدیدی بین شورای شهر و شهروندان باز کند و در میدان عمل نشان دهد که از کاندیداتوری هدفی غیر از خدمت به شهر مهاباد نداشته است، خدمتی که امروزه به هر دلیل شرایط آن فراهم نیست...!
پیروزی همیشه در حمله محقق نمیشود، گاهی با یک عقب نشینی استراتژیک، میتوان برگ برنده را رو کرد، صدالبته در این مورد خاص نیز میتوان با این راهبرد، به همهی جناحهای درگیر ثابت کرد، حرمت نظر شهروندان، ارزشمندتر از هر مصلحت دیکری است، پرواضح است با این تصمیم عقلایی، فارغ از درگیری بر سر مناقشهی برنده و بازندهی میدان، شورای شهر و منتقدین میتوانند به فصل مشترکی در انتخاب شهردار مورد اجماع برسند تا بیشتر از این فقدانش مایهی صدمه به شهر و شهروندان نباشد.