به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی هاژه، ابراهیم کریمی سخنگوی شورای شهر مهاباد به یادداشت بختیار سیدنظامی که در این پایگاه خبری انتشار یافته بود واکنش نشان داد.
متن جوابیه بدین شرح است:
مدیر مسئو ل محترم پایگاه خبری هاژه
با سلام وتقدیم احترام
خواهشمنداست برابر با قانون مطبوعات موارد زیر را جهت اطلاع افکار عمومی در پایگاه درج فرمایید،
چند ساعت بعد ازانتشارنظر اینجانب کـه با انتشارِ پوسترِ برنامـههای روزهای انتخاباتی همراه بود، جناب آقای بختیار سیدنظامی، با عجلـه و سرآسیمـه، متنی تحت عنوان «جوابی بر جوابیـۀ سخنگوی شورای اسلامی» منتشر کرد.
متن جناب سیدنظامی بسیار آشفتـه و پر از بازگوییِ مواردی بود کـه در فاصلـۀ یک سالِ اخیر بارها بـه شیوههای مختلف و الفاظ و لحنهای گوناگون در کانالِ تلگرامیِ خویش اعلام کردهاند. البتـه جدیداً، برابر با آنچـه در نوشتـۀ اخیرشان مطرح فرمودهاند، حضور در رسانـهای مانندِ تلگرم چندان پسندیده نیست. ایشان در لابـهلای متنِ عجولانهشان، کـه بـهلحاظ محتوا و نگارش بسیار سست و کممایه است، مرتباً میخواهد با ایجادِ ذهنیتهای خاصی خود را دارای درستترین و نابترین ایدههای مدیریتِ شهری معرفی کند. بـهلحاظ روحی و روانی، باید درمورد این نوع نگاهها تردید داشت و پرسید سرچشمـۀ این نگاهِ آشفتـه چـه چیزی است؟ جدا از این، آقای سیدنظامی مرتباً میخواهد، با معصوم نشان دادنِ خود و به رسمِ انسانهای ناصح و با مطرح کردنِ خود در مقامِ دانای کل، اظهاراتش را بر کرسی بنشاند. مطمئناً ایشان میدانند که این شکل گفتن و سفتن را نمیتوان نقد دانست.
جناب سیدنظامی برای نوشتـۀ خویش عنوان «دورانِ مدیریتِ فئودالیسمی بـه سرآمده است» بهکار برده. باید یادآوری کنم که شورا مدیریت نمیکند و نظارت میکند. شورای اسلامی موظف است شهردار را بهعنوان مدیرِ شهرداری انتخاب کند. پس باید گفت این عنوان از فهمی ترواش شده کـه هنوز گرفتارِ تاریکخانـۀ نوستالژیکِ ذهنیِ خویش است. ذهنی کـه بـهصورت ناخواستـه همـۀ امور را آنطور کـه خود میبیند و میپسندد تعمیم میدهد. ازنظر چنین کسی همگان اجباراً آنطوری باید باشند کـه ایشان میطلبند. نکتـۀ قابلتوجـهِ این نگاه آنجاست کـه ایشان نظرِ شخصیِ خویش را بهنامِ مردم و جامعـه بیان میکنند. حال باید پرسید که چگونه و بـه چـه دلیل این اجازه را بـه خود میدهند؟ خدا میداند! اما این نوع نگاه مصداقِ همان عنوانی است کـه ایشان برای متنِ خویش انتخاب کرده. آری، نگاهِ «فئودالیسمی.» بدون شک تنها کسی میتواند این نگاه را داشتـه باشد و تا این اندازه خود را تامالاختیارِ مردم بپندارد کـه نگاهِ فئودالیسمی داشتـه باشد! این نگاه مانع درست دیدن و درست گفتن و درست نقد کردن است.
جناب آقای سید نظامی، بدون شک اگر شما فراموش کردهاید کـه شهردارِ سابق چگونـه انتخاب شد، شهرواندنِ فهیمِ شهرمان خیلی خوب بـهیاد دارند که این انتخاب در فضایی کاملاً علنی و با حضورِ رقیبانِ متعدد، کـه یکی از آن رقیبان خودِ شما بودید، صورت گرفت. حتماً آن سؤالِ آخر را بـه یاد دارید کـه از شما پرسیده شد اگر شهردار شوید، چـه کسی را شایستـۀ شهرداریِ مهاباد میدانید. و حتماً جوابِ خودتان را هم بـه آن سؤال فراموش نکردهاید. جواب دادید کـه آقای «دکتر علیزاده آذر» را از خودتان شایستـهتر میدانید. حتماً هم بـهیاد دارید کـه دیگر موافقانِ جدیِ ایشان هم اعوان و یارانِ شما بودند و با صلواتِ حضراتِ عالی بر مسندِ شهرداری تکیه زدند. حال بـه کدام دلیل بهخاطر بهعهده گرفتنِ مسئولیتِ آنچـه خود خواستـهاید بـه جانِ سفسطه افتادهاید؟ باز خدا میداند!
درمورد برنامههای انتخاباتی کـه با آبوتاب روی آن تٲکید فرمودید، باید عرض کرد برنامـههای هرکدام از کاندیداها بیانگر نوعِ نگرشِ آنان بـه موضوعِ چگونگیِ مدیریتِ شهری است. هریک از کاندیداهای منتخب، بعد از انتخابات، بهجای جنگ بر سرِ اعمالِ برنامـههای خویش، باید نسبت به مدیریتِ شهری منطقِ استراتژیک داشتـه باشند. مخصوصاً زمانیکـه شهر در بحرانهای متعدد گرفتار آمده. مانند آنچـه شهرداریِ مهاباد قبل از آمدنِ شورای دورۀ پنجم با آن روبهرو شده بود و شرح و گزارشِ آن در روزِ تحلیف ازطرف شهردارِ منتخب، کـه اتفاقاً ازنظر حضرتعالی از شخصِ شما شایستـهتر دانستـه شد، بـه محضرِ عموم اعلام شد. در چنین حال و روزی، مدیریت باید بر اولویتها و فوریتها تأکید کند، با همان نگاهی کـه در برنامـۀ اعلامیِ دورانِ انتخاباتی اعلام شد. ممکن است آنچـه مطلوبِ شماست جنگ بر سرِ اعمالِ برنامـههای خود و آشفتگی و چنددستگی باشد، اما آنچـه اولویتِ ماست یافتنِ برنامـهای است کـه بتواند، ضمن پوششِ اولویتها و ضرورتها، واجدِ نوعی فراگیری و پاسخگوییِ منطقی باشد. مطمئناً این رویـه ممکن است مطلوبِ حضرتعالی نباشد. پس رسیدن بـه نگاهی میانـه و اجماع بر سرِ اعمالِ برنامـهای مشخص بـهمعنای پشت کردن بـه برنامـههای دورانِ انتخاباتی نیست، بلکـه درکِ فرایندِ کارِ جمعی و نهادی و ادغام و تعدیلِ برنامـهها، با توجـه بـه آنچـه ضرورتهای کوتاهمدت و افق و چشماندازهای میانمدت و بلندمدت میطلبد، خود اصلی ضروری است. پس تصمیمگیری در حوزۀ نهاد با رویکردِ جمعی رویـۀ کاریِ خود را میطلبد.
درمورد انتخابِ شهردارِ جدید، اینجانب را بـه سکوت و مماشات پیشـه کردن متهم کردهاید. عالیجناب سید نظامی، آنچـه در تصورِ شما مطلوب و درست است همیشـه و الزاماً مبنا و ملاکِ درستاندیشی نیست. شما چرا فکر میکنید هرکس نظری متفاوت با بقیـه داشته باشد الزاماً بهمعنای آن است که تمامِ اصولِ کارِ جمعی و شورایی را زیرِ پا میگذارد؟ اینکـه من یا عضوِ محترمِ دیگری در یک مورد نظری متفاوت با نظرِ شما داشتـه باشیم قانوناً و اخلاقاً نباید بـه اختلافِ شدید بینِ خویش و دیگر اعضا تبدیل شود. اعلامِ دیدگاهِ مخالف بـهمعنای زیرِ پا گذاشتنِ انسجامِ شورا نیست. مگر قرار است هر تفاوتِ دیدگاهی بـه عداوات تبدیل شود؟ اگر با منطقِ شما دربارۀ شورای شهر تصمیمگیری کنیم، خدا میداند چـه بلایی سرِ شهر خواهد آمد. حتماً خوانندگانِ منصف و هوشیار میپذیرند منطقِ شما، کـه میپندارید هرکس مانند من فکر نکند دشمن من است، منطقی کاملاً «فئودالیسمی» است. این منطق کـه شما درحال ترویجش هستید، جز زیان برای همگان، دستاوردی ندارد.
درمورد نگاهِ اینجانب بـه مسئلـۀ رسانـه، فرمودهاید کـه نگاه باید صریح و قاطع و علمی باشد. دوست عزیز، جناب سیدنظامی، اگر کمی از عصبیتِ خویش بکاهید و حضورِ رسانـهای و ارتباطیِ اینجانب با رسانه را با جملـۀ «واکنشِ تلگرامی» تقلیل ندهید، بیگمان متوجـه خواهید بود کـه نگاهِ اینجانب بـه رسانـهها چگونـه است. راستی، ازنظرِ شما تلگرام رسانـه نیست؟ هیچ میدانید امروز تلگرام همان رسانـهای است کـه خودِ شما از آن هویتی بهنامِ فعال و منتقد یافتهاید؟ جالب است این نگاه مصداقِ همان مثل است کـه میگوید «مرگ خوب است اما برای همسایه». دوستِ عزیز، بدون شک نگاهِ اینجانب درمورد رسانـه، همانطور کـه قبلاً هم بـه صراحت اعلام کردهام، بـه هیچ عنوان منعگرایانـه نیست و نخواهد بود. البتـه این بـهمعنای آن نیست که پایبند نبودنِ حرفهای بعضی از رسانـههای محترم را نسبت به اصولِ حرفـهای کـه باید رعایت کنند مدنظر نداشتـه باشم. دوستِ عزیز، کار در چهارچوبِ نهاد رعایتِ اصولِ کارِ جمعی را بـهعنوان یک اصل میطلبد. اگر برای بابِ طبعِ شما تفاوتِ رٲیِ خویش را بر سرِ هر کویی و برزن جار نمیزنم، بـهمعنای عدم صراحت نیست. البتـه صراحت ازنظرِ شما ممکن است برگرفتـه از خوی و منشِ خاصی باشد کـه در بالا بـه آن اشاره کردم.
با تقدیم احترام _ابراهیم کریمی عضو شورای اسلامی شهرمهاباد