تاریخ: ۱۳۹۵/۸/۵
نوجوان بیجاری قربانی خطای پزشکی شد
مهدی عزتی یکی از هزاران قربانی قصورات پزشکی است که به دلیل عدم ارجاع به موقع به مرکز بهداشتی مجهز تر جان خود را از دست داد و نقاب خاک چهره معصوم آن را در هم پیچید

به گزارش هاژه به نقل از افکارنیوز، با هزار خون دل خوردن فرزندش را بزرگ می کرد ،آرزوهای بسیاری برایش داشت،موفقیت تحصیلی در لابه لای محرومیت ،به دانشگاه رفتن با زحمت و مشقت در لباس دامادی دیدنش آرزوی پدر و مادرش بود.

مهدی عزتی را می گویم نوجوانانی از تبار محرومیت و درد ،روستا زاده ای که تمامی دارائی پدرش یک موتور سیکلت بود که او را با درد شدید به درمانگاه حسن آباد یاسوکند رساند.

 

اما پدر مهدی آن روز نمی دانست برای آخرین بار است که مهدی دلبندش را پشت خود می نشاند و مسیری را با او طی می کند.

آری سخن ما از نوجوانان اهل روستای چالاب از توابع شهر حسن آباد یاسوکند است،روستای که طعم تلخ فقر و محرومیت همنشین دائمی ساکنان آن است و از داشتن کمترین امکانات بهداشتی و درمانی محروم هستند.

مهدی عزتی یکی از هزاران قربانی قصورات پزشکی است که به دلیل عدم ارجاع به موقع به مرکز بهداشتی مجهز تر جان خود را از دست داد و نقاب خاک چهره معصوم آن را در هم پیچید.

مهدی عزتی بیماری بود که به امید درمان اولیه قدم در راهروهای مرکز بهداشت شهر حسن آباد نهاد ،اما ندانست چند صباحی بیشتر مهمان پدرش نیست و به علت اشتباهات پزشکی جان شیرین خود را از دست می دهد.

حوالی روز چهارشنبه 25 آذر سال گذشته مهدی عزتی اهل روستای چالاب به درمانگاه شهر حسن آباد یاسوکند مراجعه می کند و در همان ساعت اولیه توسط پزشک اقدامات اولیه معالجه انجام می شود و وی به روستا برمی گردد.

متاسفانه ساعت 4 همان روز مهدی به علت گرفتگی تنفس به درمانگاه انتقال داده می شود ،متاسفانه با توجه به اصرار پدر مهدی از دکتر برای بستری کردن وی امتناع می کند و  همان روز مرگ نوجوان 12 ساله روستای چالاب رقم می خورد .

یحیی پدر مهدی همان روز بارها و بارها گفت مهدی من قربانی کم تجربگی پزشکی شده است ،اما کسی باور نمی کرد،تا اینکه در تاریخ 17 مهر ماه 95 با نظر هیات بدوی انتظامی نظام پزشکی شهرستان بیجار دکتر معالج مرحوم مهدی عزتی به دلیل ناتوانی و ارزیابی صحیح بیمار و عدم ارجاع به مرکز مجهزتر به میزان 54 درصد مرتکب قصور گردیده است.

توبیخ کتبی و درج در پرونده محکومیتی است که برای این پزشک در نظر گرفته شده است.

حال جای سوال اینجاست ،آیا توبیخ کتبی برای پدر  و مادر مهدی عزتی تاثیری دارد؟

آیا وقت آن نرسیده که بیشتر به مناطق دور افتاده روستایی مناطق محروم توجه شود؟

آیا مسئولان امر بهداشت و درمان نمی خواهند از غرور کاذب که در آن غرق شده اند بیرون بیاییند و فکری اساسی به حال امورات پزشکی و بهداشتی مناطق محروم داشته باشند؟

باید چند مهدی عزتی دیگر قربانی قصورات پزشکی و نبود امکانات شوند تا ما به حق اساسی خود یعنی برخورداری از امکانات پزشکی و بهداشتی استاندارد برسیم ؟