گاهی آدمی با اتفاقاتی مواجه میشود که جنسشان زمینی نیست، اتفاقاتی که حالت را خوب میکند و اشک شوق را در چشمانت حلقه میکند، داستان مصالحهی که امروز در سالن اجتماعات فرمانداری مهاباد برگزار شد، از همین نوع اتفاقات آسمانی بود که باعث بغض و گریهی پنهانی بسیاری از حاضران این جلسهی معنوی گردید.
ماجرا به تابستان سال ۹۷ برمیگردد، در روستای "گردشیلان" از توابع بخش خلیفان شهرستان مهاباد، به دنبال نزاع دستهجمعی دو خانواده که دست برقضا نسبت فامیلی با همدیگر داشتند، ۲ نفر کشته و سه نفر دیگر زخمی شدند، منشاء این نزاع بر سر حقابه و زمین کشاورزی بود که قانلین با خانواده مقتولین بر سر تحاصب آن با همدیگر اختلاف داشتند، در این نزاع جمعی۲ برادر از یک خانواده کشته و سه نفر دیگر نیز بشدت زخمی شدند.
به دنبال گزارش قتل به مرکز اطلاعات ۱۱۰ نیروی انتظامی مهاباد، بلافاصله پلیس وارد عمل شد و ۲ نفر از ضاربان را به اتهام قتل دستگیر کرد، باید این نکته را اضافه کرد دستگیری متهمین به قتل در زمانی کوتاه از یک طرف باعث تسکین افکار جریحه دار شدهی عمومی شد واز طرف دیگر این واکنش سریع، مانع اصلی گسترش دامنهی درگیریها و بروز تلفات بیشتر این حادثه بود.
پروندهی قتل این دو برادر در دادگستری مهاباد با جدیت دنبال شد و پس از کش و قوسهای فراوان نهایتا دادگاه حکم قصاص متهمین را صادر کرد، تراژدی که در شهریور سال ۹۷ بر اثر فوران خشم آنی و ناتوانی ضاربین در کنترل آن، جان دو برادر را گرفته بود، اینبار با حکم مقام قضایی، میرفت که با قصاص دو نفر بر میزان قربانیان خود بیافزاید.
میگویند: وقتي قدرت انتقام داري، گذشت بالاترين درجهي عقل است و انتقام از نخستین نشانههای ضعف، میگویند: لذتی که در گذشت هست در انتقام نیست و میگویند: گذشت خصلت انسانهای بزرگ است، اما شاید این گفتنها برای من و شمای نوعی، توصیههای زیبایی باشد، شاید این جملات در ورای آرامش ذهنی و دریای طوفان ندیدهی روح ما منطقی و عقلایی به نظر برسد، وقتی خودتان را بجای مادری داغدیده میگزارید که از «الف» الله اکبر اذان صبح، تنورش را گُر میدهد تا شب نان برشتهای در سفره پسران جوان رعنایش داشته باشد و همراه با غروب خورشید جسدهای غرق خون پسرانش را در آغوش میکشد، حتی فکر کردن به این گذشت سنگین است، فضای روح پدری که هزاران آرزو و جوانی گم کرده در محنت و رنج خود را در چهرهی مردانه آنها میبیند و حالا دو تابوت سنگین را تا اعماق گور باید بر دوش بکشد، طوفانیتر از هر طوفان است، نگاه مستاصل برادری که جراحت کاردی عمیق بر روح غیرتش نشسته است، اصلا تماشایی نیست و دقیقا اینجا مرز گذشت و انتقامی است که با اندیشهی ناشناختهی ما قابل شناخت و اندازهگیری نیست!
اما بیگمان باید اعتراف کرد که نقطهی عطف این ماجرا، یازده ماه پس از اتفاق این حادثه دلخراش، به ظهور پیوست، هنگامی که اولیاء دم پرونده، سخت ترین اما بهترین و اخلاقیترین راه ممکن را انتخاب و بار سنگین و سیاه کینه را از دل خالی کردند، آنها با گذشت، نگذاشتند دو برادر دیگر پای چوبه دار بروند و طناب را روی چهارپایهی عفو و گذشت از گردن محکومین به مرگ باز کردند و فرصت و جان دوبارهای به آنها و خانوادههایشان بخشیدند.
باز هم بنازم صفای روستا را که مرد زایید و مرد بزرگ کرد و پرورش داد و مردی ساخت که اینگونه قدرتمند باشد که کینهی انتقام خون پسر هم نتواند به زانویش دربیاورد، امروز آخرین درجهی انسانیت و مردانگی در مجلسی ظهور کرد که مادری داغدیده و پدری رنج کشیده و برادرانی مرگبرادر دیده، از آزمونی سخت، سربلند بیرون بیایند.
باشد این دست رفتارهای حسنه، تبدیل به فرهنگ عمومی شود به گونهای که صبر و تحمل و همدلی و همصدایی در برابر تجلی آن، رفتار غالب و عقلایی مردمان ما در برابر حوادثی باشد که هر آن ممکن است برای هرکدام از ما اتفاق بیافتد، بدون شک امروزه حلقهی مفقودهی آرامش اجتماعی، "مهربانی" است که توجه بیشتر به آن زندگی را برای همهی افراد جامعهی ما زیباتر میکند و در همین چهار چوب از گذشت هم بعنوان یکی از زیرمجموعههای مهربانی میتوان همانند حماسهی که امروز در سالن اجتماعات فرمانداری مهاباد اتفاق افتاد، رونمایی کرد.
همت و تلاش افراد بسیاری در اتفاق این حماسه قابل تقدیر است که لازم است به نقش آنها به منظور استمرار بر صراط مستقیمی که به وادی مغفرت منتهی میشود، اشاره شود؛ عبدالسلام امامی، ایرج شجاعی، جلال محمودزاده، غفار نظامیان، اصلان حیدری، رضا ظهیریان، عثمان یوسفی، روحانیون، شوراها، معتمدین و فعلان مدنی شهرهای ربط، سردشت و مهاباد و بالاخص خانواده داغدار مولانی و همهی کسانی که فقط برای رضای خدا و در گمنامی کامل برای این مصالحه زحمت کشیدند و بالاخص آن جوان ۲۵ سالهی که نامش در جلسه نیامد، اما از نقش ماندگارش در این مصالحهی آسمانی ذکر خیر شد.