نگاه حرفهای به ورزش و استفاده از آن به عنوان یک صنعت سالهای بسیاری است در بیشتر کشورهای جهان جا افتاده است. خیلی وقت است دیگر به ورزش تنها به عاملی جهت سلامتی انسان نگاه نمیشود بلکه در بعد حرفهای آن از بروزترین تکنولوژیها و علوم جهت آماده سازی ورزشکاران، تمرینات، ساخت ورزشگاهها، ساخت برنامه های ورزشی، آنالیز رقیبان و دیگر ابعاد استفاده میشود، رقابت بین الملل از جنگ در جبههها جای خود را به رقابت در میادین ورزشی داده است و گاهی اوقات معیار قدرت و اعتبار یک کشور در بسیاری از زمینهها تعداد مدالهایی است که ورزشکاران آن کشور در مسابقات المپیک و بین المللی کسب میکنند. همچنانکه کشورهای ابرقدرت اقتصادی چون آمریکا، چین و روسیه در مسابقات جهانی و المپیک نیز رقابتی تنگاتنگ دارند، هزاران شرکت در زمینه تولید و صادرات لوازم ورزشی در جهان فعالیت میکنند، میلیونها دلار بابت حق پخش تلویزیونی عاید کشورهای پیشرو در امر ورزش میشود، کشورهایی چون برزیل و آرژانتین تنها با صادر کردن فوتبالیست درآمدهای هنگفتی را به دست میآورند، بسیاری از کشورها با گرفتن حق میزبانی باعث توسعه صنعت گردشگری خود میشوند.
در زمینه فرهنگی و اجتماعی نیز ورزش وسیلهای جهت شناساندن زبان، فرهنگ و تاریخ یک ملت به دیگر ملل از طریق صدور بازیکن، برعهده گرفتن میزبانی مسابقات، تبلیغات ورزشی و... است.
در ایران نیز تلاشهایی صورت گرفته تا این کشور از پیشرفت جهان در حوزه ورزش جا نماند، سرمایه گذاری در ورزشهایی چون فوتبال، کشتی و والیبال، میزبانی مسابقات در سطح آسیا، ساخت استادیومهای ورزشی، تبدیل کردن لیگ مسابقات به لیگ حرفهای، پرداخت هزینههای هنگفت به مربیان خارجی و... از این جمله تلاشها هستند هر چند در بسیاری از حوزههای ورزش نگاه حرفهای با استانداردهای جهانی فاصله دارد و زیر ساختهای فراهم شده برای پیشرفت در حوزه ورزش در پایتخت و بعضی از کلانشهرها متمرکز شده است و شهرهای دیگر خصوصا در غرب ایران از داشتن بسیاری از امکانات محروم هستند.
در شهرستانی مانند مهاباد بسیاری از رشتههای ورزشی فعال نیستند، سرانه فضاهای ورزشی بسیار پایینتر از میانگین کشوری است، موفقیتهای ورزشی در این شهرستان بیشتر در رشتههای انفرادیست که در بسیاری از موارد با هزینههای شخصی به مسابقات اعزام می شوند، در رشته های تیمی که نیازمند فضا و امکانات و هزینه های بیشتر است در حال حاضر حرف چندانی برای گفتن ندارد، دو رشته ی تیمی والیبال و فوتبال که در مهاباد ریشهای تاریخی دارند و سالهای سال هزاران نفر را به استادیوم و سالنهای ورزشی می کشاندند در حال حاضر بیشترین رکود را در دهههای اخیر تجربه می کند. دلایل فراوانی برای سکون و رکود فوتبال و والیبال مهاباد وجود دارد:
۱.کمبود فضاهای ورزشی: برای جمعیت ۲۵۰ هزار نفری مهاباد داشتن تنها یک استادیوم استاندارد فوتبال کافی نیست چون نه میتواند تمام مناطق شهری را تحت پوشش قرار دهد و در آینده در صورت شرکت چند تیم از این شهرستان در سطح مسابقات استانی و کشوری با مشکل فضا مواجه خواهد شد. اگر مسئولان ورزش این شهر به جای احداث استادیوم 5 هزار نفری در جای استادیوم قدیمی آنرا بازسازی و مرمت میکردند و استادبوم جدید را در نقطه دیگری از شهر میساختند شاید با اتمام پروژه استادیوم ورزشی گوتپه بخشی از نیاز فوتبال شهرستان به فضای ورزشی برطرف می شد. والیبال مهاباد نیز مانند فوتبال از کمبود فضا به شدت رنج میبرد طوری در سالهای گذشته و هنگام حضور تیمها در مسابقات لیگ یک والیبال باید برای در اختیار گرفتن سالن دو هزار نفری برای تمرین به هر دری میزدند.
عدم تمایل سرمایهگذران به حضور در ورزش: همانطور که در ابتدا اشاره شد امروز ورزش به صورت یک صنعت در جهان در آمده است اما این دیدگاه هنوز بین سرمایه گذاران بومی نسبت به ورزش بوجود نیامده و بیشتر به چشم هزینه به آن نگاه میکنند تا درآمد. دلایل گوناگونی هم برای آن وجود دارد، از جمله: نبود زیر ساخت، عدم حمایت مسئولین استانی و کشوری از سرمایه گذراران بومی، نبود امنیت در سرمایهگذاری در بخش ورزش به دلیل مسایل سیاسی و اجتماعی، ضعیف بودن سرمایه گذاران طوری که تمام سرمایه یک سرمایه گذار شهرستان ممکن است به اندازه هزینه یک فصل تیمداری در لیگ برتر فوتبال ایران باشد. بنابراین توسعه اقتصادی منطقه به صورت مستقیم بر روی توسعه ورزش شهرستان تاثیر گذار خواهد بود.
٢. ضعف در ورزش پایه: هر چند تحت عناوین مدارس والیبال و فوتبال افرادی مشغول آموزش کودکان و نوجوانان هستند و نسبت به سالهای گذشته قدم هایی از طرف پیشکسوتان و اهالی ورزش صورت گرفته اما جهت رسیدن به اهداف ایده آل و تبدیل این نوجوانان به ورزشکاران حرفه ای و صدورشان به سطوح جهانی فاصله زیادی وجود دارد و بیشتر فعالیت این مدارس به صورت مقطعی و برای فصول تعطیلات دانش آموزان میباشد. در نتیجه فعالیت این مدارس باید به شکل علمی، به صورت مداوم با اهداف بلند مدت باشد تا بتوان حداقل به فوتبال و والیبال نسلهای آینده امیدوار بود.
٣.موج سواریهای انتخاباتی، برخوردهای احساسی، نگاه غیر حرفهای: اگر نبود زیر ساخت و کمبود فضای ورزشی، وجود تبعیض و عدم توسعه اقتصادی به ورزش والیبال و فوتبال مهاباد لطمه زده است بخشی از ضربات نیز از طرف کاندیداهای انتخاباتی، مربیان و تیمدارها به ورزش این شهرستان وارد شده است. به عنوان مثال شخصی برای مطرح کردن نام خود و اهداف انتخاباتی یکی دوسال قبل انتخابات به حمایت از یک تیم میپردازد و بدون ایجاد یک باشگاه دارای زیرساخت و تجهیزات حرفهای تنها به فاصله چند روز مانده به مسابقات اقدام به خرید امتیاز یک تیم لیگ یکی در والیبال کرده و با این شیوه موج هواداران را روانه سالنها مینماید که به دلیل نداشتن هرگونه اصول حرفهای تیمداری موفقیتی کسب نکرده و در نهایت با رسیدن به اهداف انتخاباتی تیم به حال خود رها شده و هوادار عاشق ورزش با تکرار چند باره این موج سواری و خاموشی ناگهانی سرافکندهتر از همیشه خواهد شد. از سوی دیگر افراد علاقمند به تیمداری نیز به جای برگزاری اردوهای آماده سازی شهرستانی و حفظ تیم در طول سال به شکل کاملا غیر حرفهای تنها چند هفته مانده به مسابقات در تکاپوی جذب اعتبار برای خرید مربی، بازیکن و هزینه مسابقات میافتند و در نهایت به دلیل نبود وقت کافی، عدم برنامه ریزی بلند مدت و انجام اقدامات لحظهای و احساسی ناموفق خواهند بود و سرانجام بعد از پایان مسابقات به یک خواب عمیق فرو رفته و سال بعد دوباره همان دور باطل را تکرار میکنند.
اکنون که فصل تعطیلات مسابقات سطح کشوری در والیبال و فوتبال است باید مسئولان تیم ها تمامی تلاش خود را جهت جلب حمایت مسئولان، جذب مربیان با دانش و تجربه، راه اندازی اردوهای بلند مدت و جذب اسپانسر بکار گیرند تا بار دیگر گرفتار این دور باطل نشده و در نهایت مجبور به پناه بردن به نامزدهای انتخاباتی نشوند.